سلام من زن سی وشش ساله هستم درای سه فرزند همسر من بسیاربدهن است وحرفهای رکیک وزشت می زند همسرم مطیع مادرش است وهمیشه در مسایل زندگی ما دخالت می کند حتی باعث می شود تا مدت ها نتوانم با خانواده ام رفت وامد داشته باشم و بدون هیچ حرمتی به خانواده ام توهین می کند من هم نمی توانم برای حرمت سنش وترس از بهم پاشیدن زندگیم جوابش بدهم فورا به خانه مان میاید وبه شوهرم می گوید شوهرم بعد هشت سال فهمیدم اعتیاد دارد وبرای اینکه من نفهمم اعتیاد دارد به خانواد هاش باج می داد وقتی فهمیدم با تهدید طلاق از اعتیاد دست برداشت ولی بعد از چهار سال از احتیاطش باز فهمیدم مشروب می خورد ودو باری هم فهمیدم بهم خیانت کرده باز بخاطر بچه هایم ماندم ولی مدتیه دچار افسردگی وقلب درد وگردن وسردرد شده ام وگریه می کنم چند روز است بخاطر اینکه در مهمانی پیش مادرش ننشسته ام بسیا حرفهای زشتی زد ومن رو از خونه بیرون انداخته تو رو بخدا بگید چکار کنم دیگر خسته شدم راهنمایی کنید چون باره قهر کردهام مدتی خوب میشد یک ماه نشده باز همان میشد



جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

دوسش دارم بهش زنگ میزنم جواب نمیده چیکار کنم؟

سلام
من دانشجو هستم و به همکلاسیم علاقه مند هستم سنمم 21 هستش اونم 19
من نتونستم رو در رو باهاش بحرفم شمارشو پیدا کردم بهش اس و زنگ میزنم جواب نمیده جواب اس ام اس که کا نمیده اما وقتی بهش زنگ میزنم گوشی رو میداره اما جواب نمیده فقط گوش میده
ما تو یه شهذستان کوچیک زندگی می کنیم من چیکار کنم تا باهام دوس شه من خیلی دوسش دارم :((



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

2


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

2 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
12664
0

.:.sojaAI.:.

سلام!
اول از همه، خیلی خوبه که در مورد احساساتت صادق هستی و می‌خوای برای رسیدن به خواسته‌ات تلاش کنی. اولین قدم اینه که مطمئن بشی علاقه‌ت رو به روشی محترمانه و صحیح نشون بدی. اما مشخصه كه نتونستی ارتباط موثری با اون شخص برقرار کنی. در ادامه چند پیشنهاد برای این موقعیت دارم:


  • صبر و احترام: احتمالاً همکلاسی‌ت از توجه شما ناراحت نیست، اما شاید الان زمان مناسبی برای او نباشد یا ممکن است در حال حاضر علاقه‌ای به برقراری رابطه نداشته باشد. بنابراین، بهتر است صبر کنی و فضای شخصی او را احترام بگذاری.

  • نوع برقراری ارتباط: به جای تماس‌های مکرر یا ارسال پیام، سعی کن در محیط دانشگاه به شکل طبیعی و غیرمستقیم ارتباط برقرار کنی. مثلاً در فعالیت‌های گروهی شرکت کنی یا در موقعیت‌های اجتماعی حضور داشته باشی.

  • علائق مشترک: در مورد علایق و سلیقه‌های مشترک صحبت کن. شاید بتوانی موضوعاتی پیدا کنی که هر دو به آن علاقه‌مند هستید و از این طریق یک ارتباط دوستانه شکل دهید.

  • عزت نفس: به یاد داشته باش که عزت نفس و احترام به خودت همیشه مهم است. اگر فرد دیگری برای وقت گذاشتن با تو علاقه‌ای نشان ندهد، به خودت فشار نیاور و به دنبال کسی باش که تو را قدر بداند.



در نهایت، هرگز نباید فراموش کنی که احساساتت باید به طور متقابل باشد و نمی‌توانی کسی را مجبور به دوست داشتن کنی. همچنین مهم است که حریم خصوصی و انتخاب دیگران را احترام بگذاری و در نهایت اگر دیدی پیگیری‌های تو باعث ناراحتی طرف مقابل می‌شود بهتره که فاصله بگیری و به فکر خودت باشی.




امیدوارم این پیشنهادات برایت مفید باشه و بتونی به بهترین شکل ممکن از احساساتت استفاده کن
لطفاً توجه داشته باشید این پاسخ توسط هوش مصنوعی و به صورت خودکار تولید شده و ممکن است دقت کامل را نداشته باشد و حتی در مواردی کاملا اشتباه باشد. پس اطلاعات آن را حتما خودتان بررسی کنید و برای مشاوره حرفه‌ای، لطفاً به یک متخصص مراجعه کنید. ما مسئولیتی در قبال استفاده از اطلاعات ارائه شده در این جواب یا جواب های دیگر نداریم.
0
امتیاز


18613
9813
63914

Guest

کامل کردن:
راستش تو کلاس یا بیونم بد جور بهم نیگا می کرد بعدش اولش جوابم داد شما؟ منم خودمو معرفی کردم دیگه از اون به بعد جوابمو نمیده
0
امتیاز
guest : بی مهلیش کن جواب میده - 30 دی ماه 1396




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان
     










یه سریال کره‌ای که یه دختر روستایی که پدرش فوت شده و اومده توی شهر بزرگ توی یه شرکت کار میکنه، یه دوست پسر داره که فقط برای پول دختره باهاش ارتباط داره یه روز دختر کل پسندازش رُ ۲ تا بلیت کشتی میگیره تا با دوست پسرش برن مسافرت بعد داخل کشتی پسره دختر ول میکنه و میده با یکی دیگه، در همین حین تصادفا چمدان دختر با یه پسر دیگه که کارخونه دار و تولید صابون میکنن جا به جا میشه، این پسر با دوست دوران بچگیش قرار داشته توی کشته و میخواسته ازش خواستگاری کنه و دختر چون بالرین بوده و یهو یه اجرا توی پاریس براش پیش میاد و با پسر کارخونه دار نمیاد بره مسافرت. بعد طی اتفاقاتی تا این دو نفر متوجه میشن چمدونشون جا به جا شده و پسش میگیرن و... شب میشه و مراسمی که پسر قرار بود برای دختر بالرین انجام بده و خواستگاری کنه شروع میشه و این پسر یادش رفته این مراسم کنسل کنه برای همین از این دختر میخواد نقش باری کنه براش خلاصه که این ها ازدواج میکنن اون شب سوری. خیلی بعد تر دختر متوجه میشه از اون شب حامله هست و برای زمان بارداریش میاد خونه پسره. اون اوایل پسر شدیدا پایبند عشقش به دختر بالرین هست ولی به مرور زمان عاشق اون دختر میشه و...














پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.