جدیدترین سوالات





یک میلیون نقد جایزه برای این سوال سخت
کسانی که هم سن و سال من هستند به یاد دارند که یک فیلم بارها و تا سالها تکرار میشد. و اما داستان فیلم
فیلم به نظرم فرانسوی بود ولی مطمین نیستم.
دفتر مرکزی یک شرکت اقماری یک ساختمان اسمانخراش هست که هزاران نفر در آن شرکت پشت میزها نشسته و کار میکنند. یک روز به طور ناگهانی روی میز همه کارکنان شرکت از پایین ترین رتبه تا بالا ترین رتبه اعلانیه های اتهام آمیز علیه شرکت استثمار کشورهای فقیر توسط این شرکت یافت میشود. همه اعضای بلند پایه شرکت به دنبال فرد خاطی که این اعلانیه ها را توزیع کرده میگردند ولی این اعلانیه ها هر روز روی میز های کارکنان شرکت پیدا میشود. یک روز اوضاع بدتر میشود و صدایی که خیلی شبیه مدیر کل شرکت هست , همان محتویات اعلانیه ها را از بلندگوهای سقف ها که در تمام ساختمان به هم متصل هستند با صدای طنین انداز میخواند. جستجو برای یافتن خرابکار به جایی نمیرسد. یک روز صبح؛ همه کار کنان شرکت بیرون ساختمان ایستاده اند و خبر رسیده که شخصی با دستگاه برش اکسی استیلن چند تا از ستون های پایه ای ساختمان را تخریب کرده و ساختمان ممکن است فرو بریزد. شب همان روز؛ تمام اعضای بلند پایه شرکت در جایی بیرون از شرکت میتینگ میگزارند تا به بحران جدید بحث کنند. یکی از این اشخاص نظر میدهد که شهر پاریس روی شبکه ای از تونل های زیرزمینی ساخته شده و احتمالا خرابکار از طریق یکی از این تونل ها و در نیمه شب وارد ساختمان شده و پایه ها را تخریب کرده. همه با هم از آن کلاه های چراغ دار بر سر به ساختمان شرکت برگشتند و تک تک دریچه های چاه ها که در طبقه همکف بود برداشتند. دریکی از آنها به دستگاه اکسی استیلن برخوردند. همه وارد این تونل های زیرزمینی شدن ولی شبکه سردرگم کننده این تونل ها آنها را گیج کرد و در زیر زمین راه خود را گم کردند. یک زلزله خفیف روی داد و همه افراد زیر آوار دفن شدند غیر از یک نفر. ولی همان شخص هم از یک تونل که انتهایش به یک قبرستان میرسید راه خود را به بیرون پیدا کرد؛ سوار ماشین شد و تصادف کرد و فیلم پایان یافت

سوال های تصادفی





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

فیلم سینمایی

اسم یه فیلمی میخوام که داستانش اینه که : اول مادره میخاد دختره رو تو اب خفه کنه بعد دختره فرار میکنه میره تو دنیای عجیب بعد مادرش تو اونجا ملکه سخت گیر میشه دختره با عموش میرن دنبال مادره بعد میرسن تو جنگل چنتا قارچ به عمو میگن مارو بخور
عموی دختره اونا رو سرخ میکنه میخوره
بعد خوابش میگیره موقعی که دختره رفته دنبال شون
عموِ وقتی خوابش برد علف ها خودشونو میپیچن تنش تا
خفش کنن ولی همون لحضه دختره میرسه علف هارو میبره بعد میرن تو یک شهر دیگه داخل یک کافه اونجا یک ماهی عجیب بود که کلا طلا بود
بعد انگشت عمو رو گاز میگیره انگشتش طلا میشه بعد یک گربه هم داشتن اون میره ماهی رو بگیره اون هم گاز میگیره
گربه کلا طلا میشه
بعد میرن تو کاخ مادره تا مادره رو از طلسم در بیارن
سه تا دیو کله پوک اونا رو میبینن بعد به اونا حمله
میکنن بعد عموی دختر اونا رو شکست میده بعد همون لحضه میخوان کل شاهزاده هارو بکشن سیندرلا سفید برفی....
بعد مادره با دخترش می جنگه عموِ دختره رفت خنجر بزنه به دیو اشتباه زد به مادر دختره بعد مادرش از طلسم در اومد بعد هم مرد.
کل داستنو بلد هستم فقط اسمشو نمیدونم.



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



20513
9835
68169

Guest

اسم این فیلم دهمین پادشاه دیوانه هستش
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


17500 امتیاز هدیه بهترین جواب















یه سریال کره‌ای که یه دختر روستایی که پدرش فوت شده و اومده توی شهر بزرگ توی یه شرکت کار میکنه، یه دوست پسر داره که فقط برای پول دختره باهاش ارتباط داره یه روز دختر کل پسندازش رُ ۲ تا بلیت کشتی میگیره تا با دوست پسرش برن مسافرت بعد داخل کشتی پسره دختر ول میکنه و میده با یکی دیگه، در همین حین تصادفا چمدان دختر با یه پسر دیگه که کارخونه دار و تولید صابون میکنن جا به جا میشه، این پسر با دوست دوران بچگیش قرار داشته توی کشته و میخواسته ازش خواستگاری کنه و دختر چون بالرین بوده و یهو یه اجرا توی پاریس براش پیش میاد و با پسر کارخونه دار نمیاد بره مسافرت. بعد طی اتفاقاتی تا این دو نفر متوجه میشن چمدونشون جا به جا شده و پسش میگیرن و... شب میشه و مراسمی که پسر قرار بود برای دختر بالرین انجام بده و خواستگاری کنه شروع میشه و این پسر یادش رفته این مراسم کنسل کنه برای همین از این دختر میخواد نقش باری کنه براش خلاصه که این ها ازدواج میکنن اون شب سوری. خیلی بعد تر دختر متوجه میشه از اون شب حامله هست و برای زمان بارداریش میاد خونه پسره. اون اوایل پسر شدیدا پایبند عشقش به دختر بالرین هست ولی به مرور زمان عاشق اون دختر میشه و...





پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.