با سلام خدمت مشاورین محترم.چند ماهی هست فکر کسی ذهنمو بشدت به خودش مشغول کرده و هر کاری میکنم در طی روز فکرش از ذهنم نمیره.راستیتش حدود 6 ماه پیش من با یه پسر 28 ساله تقریبا 3 ماه در ارتباط بودم از هر نظر همدیگرو پسندیده بودیم و همو قبول داشتیم و از اول هم قصد هردومون ازدواج بود و همیشه بحثمون در همین مورد بود و تقریبا خانواده ی هردومون اطلاع داشتن خیلی اصرار بر این داشت که بیاد خواستگاریم اما چون شرایطشو از نظر مالی نداشتم و دو خواهر قبل خودم هنوز مجرد بودن پیشنهادشو رد می کردم تو این مدت خیلی به هم وابسته شدیم! اما بعد از یه مدت گفت که ورشکست شده و داره می ره خارج . دیگه زیاد با هم در ارتباط نبودیم.در اخر هم پیام فرستاد که داره میره و اگه ما همدیگه رو برای زندگی بخواییم حتما خدا مارو به هم می رسونه ,منم چون خیلی ناراحت بودم گفتم باشه پس راه زندگی ما دوتا از هم جداس واسه همیشه بای, اما اون پیام خدافظی نفرستاد. از اونجایی که مغرورم شماره خودشو اشناهاشو پاک کردم چون دوس نداشتم یه جورایی آویزونش بشم از نظر ظاهری همه چی تموم شد اما بعد اون قضیه نه علاقم بهش کم شده و روزی نیس که فکرش تو ذهنم نباشه و خاطره هاش هی تو فکرو قلبم مرور میشه هر روز با خودم میگم یعنی همه حرفاش همه قولاش ... دروغ بوده و اونوقته که چشام پر اشک میشه....! باورش سخته نمیتونم قضاوت کنم.باور کنید خیلی واسم سخته کاری نمیتونم بکنم مثل دخترایه امروزی هم نیستم که بگم این نشد یکی دیگه .هم خواستگار داشتم هم چند نفر بهم پیشنهاد دادن اما تمایلی به این چیزا ندارم.تا الان که فکر میکنم میبینم کارام عقلانی بوده از روی احساس عمل نکردم اما در حال حاظر جنگ بین قلبو عقلم , که یکی میگه برمیگرده و هنوز دوستت داره اون یکی میگه احمق نباش اون الان دنبال کارایه خودشه و شاید کسه دیگه رو دوس داره اصلا به فکر تو نیس!!هم از نظر روحی به هم رختم هم جسمی حالم خیلی بده.من مقیدم به دین و مذهبم تو اون مدت هیچ خطایی ازم سر نزد و در همه حال به خدا توکل کرده بودم.ا
تورو خدا یه راهکاری-پیشنهادی بدین بدجور گیر کردم نمی دونم چی کار کنم؟؟؟؟
ببخشید اگه طولانی شد همه چیو توضیح دادم که جایه سوالی نباشه
خواهشا کمک کنید خیلی سخته واسم, ممنون میشم که زود جواب بدید




جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

احساس تنهایی و افسردگی شدید می کنم، چه کنم؟

سلام، 6 ساله پدر مادرم از هم جدا شدن منو داداشم بابام هستیم مربی رقصم اما خیلی‌ مشکلات باعث شده که من زود رنجو حساس بشم و حتا فکر خودکشی‌ بزنه به سرم و همینطورم شد که سعی هم کردم!

الان ازدواج کردم همسرمو خیلی دوست دارم اما من سنم کمه احتیاج به توجه دارم اونم خیلی‌ دستم داره اما همش سرش به کار گرم من نمیدونم خودمو چجوری خالی‌ کنم احساس تنهائی میکنم می‌شه کمکم کنید



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

6


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

6 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



18553
9812
63767

Guest

سلام این احساس بی توجهی توی درصد زیادی از خانم هایی که تازه ازدواج کردن هست و تا خودت شاغل نباشی نمی تونی همسرت رو درک کنی ، سعی کن برای خودت یه کاری ، کلاس هنری و...یا هر چیزی که امکانش هست ایجاد کنی تا افکار منفی به سراغت نیاد امام علی عله السلام فرموده اند نفست را مشغول کن قبل از اینکه او تورا مشغول خود کند ، موفق و پیروز باشی . اگر امکانش روداری سریعتر برای بچه دار شدن اقدام کن تا زیبا ترین اتفاق زندگیت رخ بده و مفید ترین مشغولیت رو داشته باشی.
0
امتیاز


18553
9812
63767

Guest

با سلام
به نظر من بهترین راه اینه که با همسرتون درد دل کنید و مشکلتون به ایشون بگید. منظورتون از مربی رقص چیه؟
0
امتیاز


0
101
140

alemedahr

سلام نمی دونم چقدر می تونید با همسرتون صمیمی و صریح صحبت کنید ولی به نظرم اولین محل رجوع شما باید همسرتون باشه. باید بتونید مشکلاتتون رو صادقانه بهش بگید. گزینه بعدی مراجعه به مشاورهای خانواده است. یه مشاور خوب و با تجربه می تونه در چند جلسه کمک هایی بکنه که آروم آروم تغییراتی رو تو زندگی تون بدید. خلاصه کسی می تونه به شما کمک کنه که ارتباطش با شما نزدیک باشه و ...
0
امتیاز


0
101
140

alemedahr

سلام نمی دونم چقدر می تونید با همسرتون صمیمی و صریح صحبت کنید ولی به نظرم اولین محل رجوع شما باید همسرتون باشه. باید بتونید مشکلاتتون رو صادقانه بهش بگید. گزینه بعدی مراجعه به مشاورهای خانواده است. یه مشاور خوب و با تجربه می تونه در چند جلسه کمک هایی بکنه که آروم آروم تغییراتی رو تو زندگی تون بدید. خلاصه کسی می تونه به شما کمک کنه که ارتباطش با شما نزدیک باشه و ساعت های پای درد دلتون بشینه و...
0
امتیاز


0
195
185

Adi666

و یا با همسرتان .. البته اگر برای او مشکلی پیش نیاد(از لحاظ کاری) در ازتباط باشید ... اما شما میتونید برای خودتون دوست خیالی بسازید... بهترین دوست آدمی، نفس اوست... برای خودتان امید بسازید... با حریف خیالی خودتان بازی کنید... با حریف خیالی قدم بزنید... البته قبل از تمام اینها، موضوع را به سراحت با همسر خود مطرح کنید شما چه نوع رقصی آموزش می دهید؟ برای آقایان هم مقدور هست؟ پاینده باشید
0
امتیاز


0
195
185

Adi666

درود یکی از مواردی که در دنیای امروز خیلی از روان شناسان و مسئولان اجتماعی، آن را منع می کنند... داشتن خیالات است... اگر ساده بخواهم بگویم همان توهم خودمان می شود... شما یا باید با اطرافیان خود ارتباط تنگاتنگ برقرار کنید تا به طور لحظه ای با هم در ارتباط باشید یا باید دوستان مجازی داشته باشید
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان
     
























پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.