پرسش و پاسخ ، سوال و جواب فارسی
یاد بگیر و پول دربیار: آموزش رایگان Html Asp.net Wordpress

سوالات با برچسب خشک


61

سوال

67

جواب

ابر برچسب های مرتبط
سوال های تصادفی با این برچسب
در ماه رمضان معمولا لب های انسان خشک مي شود و با دندان انسان انها را مي کند گاهي انسان نمي تواند آن تکه های کوچک را از دهان خارج کند لکن مجبور مي شود فرو ببرد اين مساله در کل چه حکمي دارد؟
بازدید: 694 از گروه : اصول و عقاید
خشک‌ترین مکان روی زمین کجاست؟
بازدید: 833 از گروه : سوالات گوناگون
آیا برای پخت خمیر فیمو می‌توان از فرهای گازی استفاده کرد؟
بازدید: 610 از گروه : سوالات گوناگون
پربازدید ترین های این برچسب
برای جلوگیری از ریزش موهای خشک چه راهی وجود داره ؟
بازدید: 12825 از گروه : بهداشت مو
با سلام واحترام
من 31ساله مهندس ساختمان استخدام رسمی با درآمد ماهانه1200000تومان حدود9ساله پیش با همسرم آشنا شدم ،ایشان تازه دیپلم هنرستان دررشته معماری گرفته بودنند.درنهایت هر دو خانواده بعد از گذشت 3ماه ازآشنایی ما درجریان قرار گرفتند و دراین فاصله ایشان را تشویق به ادامه تحصیل نمودم وبردم کلاس کنکورثبت نام کردم تااینکه درمقطع کاردانی دررشته معماری پذیرفته شدوبعد ازدوسال بعد ازتثیبت شرایط کاری وشروع به تحصیل من وهچنین ترم آخر کاردانی ایشان زمینه ازدواج فرآهم شد.دوره 2ساله دوستی ما رابطه گاهی خوب وبدی داشتیم ومشکل از جانب من بخاطر نوع تفکرات خشک وپوسیده وعدم برخورد صحیح با جنس مخالف بودبطوریکه رابطه دستوری حاکم شدوایشان بدلیل (سن17ساله )کمی که داشتندتحت تاثیر قرارگرفته وعلی رغم میل باطنی کرنش نشان میدادندومواردی که به ایشان تکلیف میکردم مثلا آرایش نکن ،حق بیرون رفتن با خواهررو نداری بیرون میری باید اطلاع بدی چه ساعتی میری وبرمیگردی و... که این مسائل متاثرازشرایط خانوادگی من بود.تا اینکه با مشکلاتی بیان آن خارج ازحوصله است ازدواج کردیم ومن هم تحصیل میکردم وهم کاروبه اصرارمن مجددادرکنکورسراسری شرکت کردند و دررشته مهندسی معماری پذیرفته شدندودرنهایت فارغ تحصیل گردیدند.ازابتدا به دیلل نحوه برخوردپدر وبویژه مادرمن تنش های درهمان ابتدا زندگی ما بوجود آمدواین برخورد ها ناشی ازعدم آگاهی ومدیریت پدر وبویژه مادرم بود که بخاطرفقرفرهنگ خانوادگی آنها ایجاد شد.شاید هم بعضی از حرفها ورفتارهای آنها تعمدی نباشدواین موضوع را من بارها به همسرم میگفتم ولی ایشان اصراربه اینکه من مدافع آنها هستم محکوم میکردودراین میان اصطکاک بین ما زیاد میشد وبه مشاجره ودعوا فیزیکی ختم میشدکه دوبارمادر وخواهر ایشان با تماسی که من گرفتم حضور پیدا کردن ولی متاسفانه ضعف مدیریت و عدم آگاهی آنها برای حل وفصل این موضوعات بی اساس منجر به شعله ورشدن دعوا میشد.واز آن ابتدا یکسری حرمت ها بین ما شکسته شدوسعی کردم ترمیم کنم ولی با یک تلنگرمجددمسائل دامن زده میشد،وتصمیم گرفتم با 2تا خواهر ایشان خیلی رسمی وسرد برخورد کنم.واین روند ادامه داشت تا سال90که گاهی روابط خوبی با همسرم داشتم وگاهی روابط سردی که ایشان پیشنهاد بچه دارشدن دادن ومن نمیپذیرفتم،ویک سال شانه خالی کردم وبالاخره سال 91با اصرار ایشان ومرافه ومراجعه به پزشک وتوصیه پزشک مبنی براینکه ایشان مدت طولانی ازدواج کردن وباردارنشدن مصلحت به اینکه باردار شوند.علی رغم میل باطنی من تصمیم گرفتیم بچه دار شویم.اسفند 92فرزندم به دنیا آمدوبعداز گذشت چند ماه کوران اختلاف همسرم با مادرم تا الان شعله وراست.حس عجیبی دارم نه علاقه ای به همسرم دارم نه به فرزندم دارم.زندگی سخت وکلیشه ای شده،دوستانم رنج سنی 50تا60ساله ازمهندسین همکارهستنند با روحیه های بالا واهل تفریح های سالم کوه ،جنگل وموسیقس دوسالی هست با اینها ارتباط دارم وبصورت هفتگی برنامه میذاریم ویا دورهم جمع میشویم اهل موسیقی وشعر هستنندلحظات شادی را باهم داریم،واقعا حوصله خونه رفتن ندارم هیچ جذابیتی برام نداره ،احساس میکنم فرزند 6ماه ام را دوست ندارم حوصله گریه کردنشم ندارکم،احساس میکنم با همسرم نمیتونم ارتباط بگیرم دیگه دوستش ندارم،ارتباط همسرم باخانواده اش معمولی است ایشان هم ابراز میکند زندگیش تباه شده واززندگی وازدواجش راضی نیست ومشکل اساسیش به یاد آوردن خاطرات تلخ گذشته است ،سردی بدی حبه زندگی ما حاکم شده،واقعا نمیدونم چی باید کنم.
توضیح اینکه ازلحاظ مالی وفرهنگی تقریبا هردوخانواده دریک سطح اند
بازدید: 4264 از گروه : طلاق
سلام با عرض خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات می خواستم اگر امکان داره بنده رو راهنمایی کنید ممنون مشکل من اینه که هر وقت می خوام با شوهرم صحبت کنم شدیدا احساس خجالت و شرم و حیا بهم دست میده و یه بعض سنگینی در گلو ایجاد میشه که نمیتونم حتی یک کلمه بگم و تمام لب و دهنم خشک میشه و قلبم به تپش شدید میفته البته ما هنوز در دوران نامزدی هستیم و می خواستم اگر امکان داره یه راه حلی بهم نشون بدید چون من اگر نتونم حرفمو بزنم یا چیزی بپرسم و بخوام واقعا با این وجود نمیتونم شناخت بیشتری از همسرم پیدا کنم و دائم خودم رو به این خاطر سرزنش میکنم البته نه این که بگم رفتار همسرم باعث میشه نه ایشون خیلی متین و خیلی با خنده رویی سعی میکنه بهم آرامش بده تا من حرفمو بزنم ولی نمیتونم بغضم رو بخورم و حرفمو بزنم و شدیدا دچار مشکل هستم البته همه اینها هم همه از خجالت نیست بلکه فکر میکنم شاید دلیل دیگه ای هم داشته باشه که نمیدونم یا شاید هم طبیعیه و من خیلی حساسم لطفا راهنمایی کنید ممنون
بازدید: 4153 از گروه : خجالت
تبلیغات در سوال و جواب
آخرین جواب ها با این برچسب
برای چسباندن قطعات خمیر فیمو (Fimo) می‌توانید از چندین نوع چسب استفاده کنید. در انتخاب چسب مناسب برای خمیر فیمو به موارد زیر توجه کنید:

- چسب مخصوص خمیر پلیمری: این نوع چسب‌ها که مخصوصاً برای خمیر پلیمری طراحی شده‌اند، گزینه ایده‌آلی هستند چرا که معمولاً می‌توانند پس از خشک شدن، همرنگ خمیر شوند و دوام بالایی دارند.

- چسب E6000: یکی از چسب‌های محبوب برای کارهای هنری است که می‌تواند برای چسباندن قطعات خمیر فیمو نیز استفاده شود. این چسب دارای دوام بالا و انعطاف‌پذیری خوبی پس از خشک شدن است.

- چسب سوپرگلو (سیانواکریلات): چسب‌های سریع الچسب مانند سوپرگلو هم می‌توانند برای چسباندن قطعات کوچک و جزئیات به کار روند.

برای چسباندن قطعات خمیر فیمو:
1. سطوح مورد نظر برای چسباندن را تمیز کرده و از پاک بودن آنها اطمینان حاصل کنید.
2. مقداری چسب روی یکی از سطوح بزنید.
3. قطعات را به دقت به یکدیگر فشار دهید و مطمئن شوید که چسب به خوبی پخش شده است.
4. به اندازه‌ای که چسب نیاز دارد صبر کنید تا خشک شود.

توجه داشته باشید که برخی چسب‌ها ممکن است با حرارت دادن بهتر کار کنند و برخی دیگر بدون حرارت. پس از تعیین نوع چسب و روش استفاده، دستورالعمل‌های سازنده چسب را دنبال کنید.

امیدوارم این اطلاعات به شما کمک کرده باشد. اگر سوال دیگری داشتید یا به راهنمایی بیشتری نیاز داشتید، بپرسید.
<br/><br/>
با آرزوی موفقیت در پروژه‌های هنری‌تان،
جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب
زمان: دیروز - 4 اردیبهشت ماه 1403 ساعت: 21:55 از گروه : سوالات گوناگون
بله، می‌توانید برای پخت خمیر فیمو از فر معمولی که برای پخت غذا استفاده می‌کنید هم بهره ببرید. فقط چند نکته مهم را باید مد نظر داشته باشید:

<ul>
<li><strong>دمای فر:</strong> دقت کنید که دمای فر باید طبق دستورالعمل‌های مشخص شده برای خمیر فیمو باشد. معمولاً این دما حدود ۱۱۰ تا ۱۳۰ درجه‌ی سلسیوس است.</li>
<li><strong>زمان پخت:</strong> زمان پخت را نیز باید مطابق با دستورالعمل‌های خمیر فیمو تنظیم نمایید. معمولاً بین ۱۵ تا ۳۰ دقیقه زمان لازم است.</li>
<li><strong>طبقه‌ی فر:</strong> بهتر است خمیر فیمو را در طبقه‌ی وسط فر قرار دهید تا گرما به‌طور یکنواخت به آن برسد.</li>
<li><strong>استفاده از کاغذ روغنی:</strong> برای جلوگیری از چسبیدن خمیر به سینی فر، استفاده از کاغذ روغنی توصیه می‌شود.</li>
<li><strong>تهویه‌ی فر:</strong> در هنگام پخت خمیر فیمو باید اطمینان حاصل کنید که فرتان دارای تهویه مناسبی است زیرا هنگام گرم شدن، ممکن است بخاراتی از خمیر خارج شود.</li>
</ul>

توجه داشته باشید که بعد از پخت خمیر فیمو، فر باید خوب تمیز شود، چون باقیمانده‌هایی ممکن است در فر بمانند که برای مصارف غذایی مناسب نیست. همچنین، اگر نگرانی درباره‌ی بو یا تاثیر بر روی غذاهای بعدی استفاده از فر دارید، استفاده از یک فر کوچکتر یا فر اختصاصی برای این کار بهتر است.

<br/>
<br/>

امیدوارم پاسخم کمک حالت بوده باشه. اگه سوال دیگه‌ای داشتی در خدمتم!

جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب
زمان: یک ماه پیش - 23 فروردین ماه 1403 ساعت: 18:38 از گروه : سوالات گوناگون
سوال شما درباره حکم خوردن تکه‌های کوچک پوست خشک لب در ماه رمضان و تاثیر آن بر روزه است. در اسلام، یکی از شرایط بطلان روزه عمداً خوردن و آشامیدن است. اما اگر کسی به طور ناخودآگاه و بدون قصد خوردن، مانند وقتی که پوست خشک لب کنده شده و بلعیده شود، نیت روزه‌دار تاثیری بر صحت روزه نخواهد داشت.

اگر تکه‌های پوست لب بدون اختیار و به طور اتفاقی وارد دهان شده و بلعیده شوند، مطابق با نظر بسیاری از علمای دین، روزه صحیح است و باطل نمی‌شود، زیرا فرد قصد عمدی برای خوردن نداشته است.

با این حال، بهتر است روزه‌دار تلاش کند تا از اینگونه موارد جلوگیری کند و در صورت امکان، پس از افطار اقدام به رفع خشکی لب‌ها نماید تا از بروز چنین اتفاقاتی در طول روز جلوگیری شود.

<br/><br/>
امیدوارم پاسخ من به شما کمک کرده باشه.
<br/>
جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب
زمان: یک ماه پیش - 20 فروردین ماه 1403 ساعت: 04:27 از گروه : اصول و عقاید
ابر برچسب ها

سوال و جواب ها با برچسب خشک


چه نوع پارچه ای برای تمیز کردن دستکش بوکس استفاده شود
بازدید: 124 از گروه : ورزشی
چند وقت یکبار دستکش بوکس را بشوییم
بازدید: 154 از گروه : ورزشی
طرز تهیه آمجوق
بازدید: 246 از گروه : سوالات گوناگون
فیلمی که یک سرهنگ سابق ارتش با اخلاق خشک سخت، بادیگارد دختری میشه که مدلینگ. وعاشق دختر میشه
بازدید: 2163 از گروه : سینما

چه نوع پارچه ای برای تمیز کردن دستکش بوکس استفاده شود
بازدید: 124 از گروه : ورزشی
چند وقت یکبار دستکش بوکس را بشوییم
بازدید: 154 از گروه : ورزشی
فیلمی که یک سرهنگ سابق ارتش با اخلاق خشک سخت، بادیگارد دختری میشه که مدلینگ. وعاشق دختر میشه
بازدید: 2163 از گروه : سینما
طرز تهیه آمجوق
بازدید: 246 از گروه : سوالات گوناگون
طرز تهیه آمجوق
بازدید: 246 از گروه : سوالات گوناگون
فیلمی که یک سرهنگ سابق ارتش با اخلاق خشک سخت، بادیگارد دختری میشه که مدلینگ. وعاشق دختر میشه
بازدید: 2163 از گروه : سینما
با سلام واحترام
من 31ساله مهندس ساختمان استخدام رسمی با درآمد ماهانه1200000تومان حدود9ساله پیش با همسرم آشنا شدم ،ایشان تازه دیپلم هنرستان دررشته معماری گرفته بودنند.درنهایت هر دو خانواده بعد از گذشت 3ماه ازآشنایی ما درجریان قرار گرفتند و دراین فاصله ایشان را تشویق به ادامه تحصیل نمودم وبردم کلاس کنکورثبت نام کردم تااینکه درمقطع کاردانی دررشته معماری پذیرفته شدوبعد ازدوسال بعد ازتثیبت شرایط کاری وشروع به تحصیل من وهچنین ترم آخر کاردانی ایشان زمینه ازدواج فرآهم شد.دوره 2ساله دوستی ما رابطه گاهی خوب وبدی داشتیم ومشکل از جانب من بخاطر نوع تفکرات خشک وپوسیده وعدم برخورد صحیح با جنس مخالف بودبطوریکه رابطه دستوری حاکم شدوایشان بدلیل (سن17ساله )کمی که داشتندتحت تاثیر قرارگرفته وعلی رغم میل باطنی کرنش نشان میدادندومواردی که به ایشان تکلیف میکردم مثلا آرایش نکن ،حق بیرون رفتن با خواهررو نداری بیرون میری باید اطلاع بدی چه ساعتی میری وبرمیگردی و... که این مسائل متاثرازشرایط خانوادگی من بود.تا اینکه با مشکلاتی بیان آن خارج ازحوصله است ازدواج کردیم ومن هم تحصیل میکردم وهم کاروبه اصرارمن مجددادرکنکورسراسری شرکت کردند و دررشته مهندسی معماری پذیرفته شدندودرنهایت فارغ تحصیل گردیدند.ازابتدا به دیلل نحوه برخوردپدر وبویژه مادرمن تنش های درهمان ابتدا زندگی ما بوجود آمدواین برخورد ها ناشی ازعدم آگاهی ومدیریت پدر وبویژه مادرم بود که بخاطرفقرفرهنگ خانوادگی آنها ایجاد شد.شاید هم بعضی از حرفها ورفتارهای آنها تعمدی نباشدواین موضوع را من بارها به همسرم میگفتم ولی ایشان اصراربه اینکه من مدافع آنها هستم محکوم میکردودراین میان اصطکاک بین ما زیاد میشد وبه مشاجره ودعوا فیزیکی ختم میشدکه دوبارمادر وخواهر ایشان با تماسی که من گرفتم حضور پیدا کردن ولی متاسفانه ضعف مدیریت و عدم آگاهی آنها برای حل وفصل این موضوعات بی اساس منجر به شعله ورشدن دعوا میشد.واز آن ابتدا یکسری حرمت ها بین ما شکسته شدوسعی کردم ترمیم کنم ولی با یک تلنگرمجددمسائل دامن زده میشد،وتصمیم گرفتم با 2تا خواهر ایشان خیلی رسمی وسرد برخورد کنم.واین روند ادامه داشت تا سال90که گاهی روابط خوبی با همسرم داشتم وگاهی روابط سردی که ایشان پیشنهاد بچه دارشدن دادن ومن نمیپذیرفتم،ویک سال شانه خالی کردم وبالاخره سال 91با اصرار ایشان ومرافه ومراجعه به پزشک وتوصیه پزشک مبنی براینکه ایشان مدت طولانی ازدواج کردن وباردارنشدن مصلحت به اینکه باردار شوند.علی رغم میل باطنی من تصمیم گرفتیم بچه دار شویم.اسفند 92فرزندم به دنیا آمدوبعداز گذشت چند ماه کوران اختلاف همسرم با مادرم تا الان شعله وراست.حس عجیبی دارم نه علاقه ای به همسرم دارم نه به فرزندم دارم.زندگی سخت وکلیشه ای شده،دوستانم رنج سنی 50تا60ساله ازمهندسین همکارهستنند با روحیه های بالا واهل تفریح های سالم کوه ،جنگل وموسیقس دوسالی هست با اینها ارتباط دارم وبصورت هفتگی برنامه میذاریم ویا دورهم جمع میشویم اهل موسیقی وشعر هستنندلحظات شادی را باهم داریم،واقعا حوصله خونه رفتن ندارم هیچ جذابیتی برام نداره ،احساس میکنم فرزند 6ماه ام را دوست ندارم حوصله گریه کردنشم ندارکم،احساس میکنم با همسرم نمیتونم ارتباط بگیرم دیگه دوستش ندارم،ارتباط همسرم باخانواده اش معمولی است ایشان هم ابراز میکند زندگیش تباه شده واززندگی وازدواجش راضی نیست ومشکل اساسیش به یاد آوردن خاطرات تلخ گذشته است ،سردی بدی حبه زندگی ما حاکم شده،واقعا نمیدونم چی باید کنم.
توضیح اینکه ازلحاظ مالی وفرهنگی تقریبا هردوخانواده دریک سطح اند
بازدید: 4264 از گروه : طلاق
سلام-لطفا دختر خانوم ها جواب بدن-من پسری29ساله هستم-شرایط شغلی و مالی بدی ندارم معلم هستم و حقوقم یک ملیون ودویست ماهیانه هست-اصلا نمیخوام از خودم تعریف کنم اما ناچارم یکسری خصوصیاتم رو شرح بدم-آدم خوش اخلاقی هستم و ساده و بی ریا و صمیمی-اهل بد دهنی و دست بزن و دود و رفیق هم نبوده و نه نیستم-نماز و روزه و قرآن و عبات را هیچ وقت ترک نکرده ام البته اصلا هم خشک مقدس و...نیستم-اهل تفریح و مسافرت البته همراه خانواده و بسیار بسیار خانواده دوست هستم-دست و پا چلفتی و بی عرضه هم نیستم و کارهایی رو که یک مرد باید بتونه برای خانوادش انجام بده به خوبی از پسش بر میام از نقاشی ساختمان و تعمیرات گرفته تا فرش شستن و...وکلا به کارعلاقه دارم....در کل خیلی بی ریا و مستقیم عرض میکنم که در خودم به لحاظ اخلاقی و شخصیتی موردی نمیبینم که چندان قابل ذکر باشه....از نظر جسمی و سلامتی و چاقی و لاغری و زشتی و خوشقیافه بودن مشکل خاصی ندارم-تنها یک مسئله هست که هرجا خواستگاری میرم تا قبل اینکه اونو مطرح کنم همه چی خوب پیش میره اما بعدش.....اونم اینه که من در روستا معلمی میکنم -تا2سال پیش تهران بودم بعد به خاطر علاقه ای که به محیط روستا داشتم اومدم اینجا-خودم و پدر و مادرم هم تهرانی هستیم-منزلم هم در روستا تمام امکانات شهری رو داره با یک حیاط200متری باصفا-من چون تو تهران زندگی کردم ترجیح میدم از همونجا زن بگیرم ...اما متاسفانه کسی قبول نمیکنه آن هم تنها و تنها به همین دلیل-حتی یکبار دخترخانومی که خواستگاریشون رفته بودم به من گفت که عاشقم شده و شب ها خواب نداره و...اما به خاطر همین قضیه همه چی رو به هم زد..حالا میخوام از دخترها بپرسم آیا شما هم همین نظر رو دارید؟دلیل رفتار اودخترها چی بوده؟آیا شما حاضرید در همچین موقعیتی تن به همچین ازدواجی بدید؟آیا زندگی در روستا اینقر سخت به نظر میاد؟من حتی حاضر شدم همه جوره کاری کنم دلش برای خونواده تنگ نشه ....متشکرم لطفا جواب بدید
بازدید: 3637 از گروه : ازدواج
برای جلوگیری از ریزش موهای خشک چه راهی وجود داره ؟
بازدید: 12825 از گروه : بهداشت مو
چه نوع پارچه ای برای تمیز کردن دستکش بوکس استفاده شود
بازدید: 124 از گروه : ورزشی
چند وقت یکبار دستکش بوکس را بشوییم
بازدید: 154 از گروه : ورزشی
برای جلوگیری از ریزش موهای خشک چه راهی وجود داره ؟
بازدید: 12825 از گروه : بهداشت مو
با سلام واحترام
من 31ساله مهندس ساختمان استخدام رسمی با درآمد ماهانه1200000تومان حدود9ساله پیش با همسرم آشنا شدم ،ایشان تازه دیپلم هنرستان دررشته معماری گرفته بودنند.درنهایت هر دو خانواده بعد از گذشت 3ماه ازآشنایی ما درجریان قرار گرفتند و دراین فاصله ایشان را تشویق به ادامه تحصیل نمودم وبردم کلاس کنکورثبت نام کردم تااینکه درمقطع کاردانی دررشته معماری پذیرفته شدوبعد ازدوسال بعد ازتثیبت شرایط کاری وشروع به تحصیل من وهچنین ترم آخر کاردانی ایشان زمینه ازدواج فرآهم شد.دوره 2ساله دوستی ما رابطه گاهی خوب وبدی داشتیم ومشکل از جانب من بخاطر نوع تفکرات خشک وپوسیده وعدم برخورد صحیح با جنس مخالف بودبطوریکه رابطه دستوری حاکم شدوایشان بدلیل (سن17ساله )کمی که داشتندتحت تاثیر قرارگرفته وعلی رغم میل باطنی کرنش نشان میدادندومواردی که به ایشان تکلیف میکردم مثلا آرایش نکن ،حق بیرون رفتن با خواهررو نداری بیرون میری باید اطلاع بدی چه ساعتی میری وبرمیگردی و... که این مسائل متاثرازشرایط خانوادگی من بود.تا اینکه با مشکلاتی بیان آن خارج ازحوصله است ازدواج کردیم ومن هم تحصیل میکردم وهم کاروبه اصرارمن مجددادرکنکورسراسری شرکت کردند و دررشته مهندسی معماری پذیرفته شدندودرنهایت فارغ تحصیل گردیدند.ازابتدا به دیلل نحوه برخوردپدر وبویژه مادرمن تنش های درهمان ابتدا زندگی ما بوجود آمدواین برخورد ها ناشی ازعدم آگاهی ومدیریت پدر وبویژه مادرم بود که بخاطرفقرفرهنگ خانوادگی آنها ایجاد شد.شاید هم بعضی از حرفها ورفتارهای آنها تعمدی نباشدواین موضوع را من بارها به همسرم میگفتم ولی ایشان اصراربه اینکه من مدافع آنها هستم محکوم میکردودراین میان اصطکاک بین ما زیاد میشد وبه مشاجره ودعوا فیزیکی ختم میشدکه دوبارمادر وخواهر ایشان با تماسی که من گرفتم حضور پیدا کردن ولی متاسفانه ضعف مدیریت و عدم آگاهی آنها برای حل وفصل این موضوعات بی اساس منجر به شعله ورشدن دعوا میشد.واز آن ابتدا یکسری حرمت ها بین ما شکسته شدوسعی کردم ترمیم کنم ولی با یک تلنگرمجددمسائل دامن زده میشد،وتصمیم گرفتم با 2تا خواهر ایشان خیلی رسمی وسرد برخورد کنم.واین روند ادامه داشت تا سال90که گاهی روابط خوبی با همسرم داشتم وگاهی روابط سردی که ایشان پیشنهاد بچه دارشدن دادن ومن نمیپذیرفتم،ویک سال شانه خالی کردم وبالاخره سال 91با اصرار ایشان ومرافه ومراجعه به پزشک وتوصیه پزشک مبنی براینکه ایشان مدت طولانی ازدواج کردن وباردارنشدن مصلحت به اینکه باردار شوند.علی رغم میل باطنی من تصمیم گرفتیم بچه دار شویم.اسفند 92فرزندم به دنیا آمدوبعداز گذشت چند ماه کوران اختلاف همسرم با مادرم تا الان شعله وراست.حس عجیبی دارم نه علاقه ای به همسرم دارم نه به فرزندم دارم.زندگی سخت وکلیشه ای شده،دوستانم رنج سنی 50تا60ساله ازمهندسین همکارهستنند با روحیه های بالا واهل تفریح های سالم کوه ،جنگل وموسیقس دوسالی هست با اینها ارتباط دارم وبصورت هفتگی برنامه میذاریم ویا دورهم جمع میشویم اهل موسیقی وشعر هستنندلحظات شادی را باهم داریم،واقعا حوصله خونه رفتن ندارم هیچ جذابیتی برام نداره ،احساس میکنم فرزند 6ماه ام را دوست ندارم حوصله گریه کردنشم ندارکم،احساس میکنم با همسرم نمیتونم ارتباط بگیرم دیگه دوستش ندارم،ارتباط همسرم باخانواده اش معمولی است ایشان هم ابراز میکند زندگیش تباه شده واززندگی وازدواجش راضی نیست ومشکل اساسیش به یاد آوردن خاطرات تلخ گذشته است ،سردی بدی حبه زندگی ما حاکم شده،واقعا نمیدونم چی باید کنم.
توضیح اینکه ازلحاظ مالی وفرهنگی تقریبا هردوخانواده دریک سطح اند
بازدید: 4264 از گروه : طلاق
سلام با عرض خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات می خواستم اگر امکان داره بنده رو راهنمایی کنید ممنون مشکل من اینه که هر وقت می خوام با شوهرم صحبت کنم شدیدا احساس خجالت و شرم و حیا بهم دست میده و یه بعض سنگینی در گلو ایجاد میشه که نمیتونم حتی یک کلمه بگم و تمام لب و دهنم خشک میشه و قلبم به تپش شدید میفته البته ما هنوز در دوران نامزدی هستیم و می خواستم اگر امکان داره یه راه حلی بهم نشون بدید چون من اگر نتونم حرفمو بزنم یا چیزی بپرسم و بخوام واقعا با این وجود نمیتونم شناخت بیشتری از همسرم پیدا کنم و دائم خودم رو به این خاطر سرزنش میکنم البته نه این که بگم رفتار همسرم باعث میشه نه ایشون خیلی متین و خیلی با خنده رویی سعی میکنه بهم آرامش بده تا من حرفمو بزنم ولی نمیتونم بغضم رو بخورم و حرفمو بزنم و شدیدا دچار مشکل هستم البته همه اینها هم همه از خجالت نیست بلکه فکر میکنم شاید دلیل دیگه ای هم داشته باشه که نمیدونم یا شاید هم طبیعیه و من خیلی حساسم لطفا راهنمایی کنید ممنون
بازدید: 4153 از گروه : خجالت
سلام-لطفا دختر خانوم ها جواب بدن-من پسری29ساله هستم-شرایط شغلی و مالی بدی ندارم معلم هستم و حقوقم یک ملیون ودویست ماهیانه هست-اصلا نمیخوام از خودم تعریف کنم اما ناچارم یکسری خصوصیاتم رو شرح بدم-آدم خوش اخلاقی هستم و ساده و بی ریا و صمیمی-اهل بد دهنی و دست بزن و دود و رفیق هم نبوده و نه نیستم-نماز و روزه و قرآن و عبات را هیچ وقت ترک نکرده ام البته اصلا هم خشک مقدس و...نیستم-اهل تفریح و مسافرت البته همراه خانواده و بسیار بسیار خانواده دوست هستم-دست و پا چلفتی و بی عرضه هم نیستم و کارهایی رو که یک مرد باید بتونه برای خانوادش انجام بده به خوبی از پسش بر میام از نقاشی ساختمان و تعمیرات گرفته تا فرش شستن و...وکلا به کارعلاقه دارم....در کل خیلی بی ریا و مستقیم عرض میکنم که در خودم به لحاظ اخلاقی و شخصیتی موردی نمیبینم که چندان قابل ذکر باشه....از نظر جسمی و سلامتی و چاقی و لاغری و زشتی و خوشقیافه بودن مشکل خاصی ندارم-تنها یک مسئله هست که هرجا خواستگاری میرم تا قبل اینکه اونو مطرح کنم همه چی خوب پیش میره اما بعدش.....اونم اینه که من در روستا معلمی میکنم -تا2سال پیش تهران بودم بعد به خاطر علاقه ای که به محیط روستا داشتم اومدم اینجا-خودم و پدر و مادرم هم تهرانی هستیم-منزلم هم در روستا تمام امکانات شهری رو داره با یک حیاط200متری باصفا-من چون تو تهران زندگی کردم ترجیح میدم از همونجا زن بگیرم ...اما متاسفانه کسی قبول نمیکنه آن هم تنها و تنها به همین دلیل-حتی یکبار دخترخانومی که خواستگاریشون رفته بودم به من گفت که عاشقم شده و شب ها خواب نداره و...اما به خاطر همین قضیه همه چی رو به هم زد..حالا میخوام از دخترها بپرسم آیا شما هم همین نظر رو دارید؟دلیل رفتار اودخترها چی بوده؟آیا شما حاضرید در همچین موقعیتی تن به همچین ازدواجی بدید؟آیا زندگی در روستا اینقر سخت به نظر میاد؟من حتی حاضر شدم همه جوره کاری کنم دلش برای خونواده تنگ نشه ....متشکرم لطفا جواب بدید
بازدید: 3637 از گروه : ازدواج
گل بنجامینم سه شاخه داخل گلدونه یکیش خشک شد کاتش کردم بقیه هم برگاشون داره میریزه و شایدم خشک بشن چطوری نجاتشون بدم آب و نور کافی دارن،حشره داشت که با سم مخصوص از بین بردمشون..
بازدید: 3115 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
فیلمی که یک سرهنگ سابق ارتش با اخلاق خشک سخت، بادیگارد دختری میشه که مدلینگ. وعاشق دختر میشه
بازدید: 2163 از گروه : سینما
خشک‌ترین مکان روی زمین کجاست؟
بازدید: 833 از گروه : سوالات گوناگون
طرز تهیه آمجوق
بازدید: 246 از گروه : سوالات گوناگون
چند وقت یکبار دستکش بوکس را بشوییم
بازدید: 154 از گروه : ورزشی
چه نوع پارچه ای برای تمیز کردن دستکش بوکس استفاده شود
بازدید: 124 از گروه : ورزشی
منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

سلام دوستان کسی راجب کلینیک الیزه تو شریعتی اطلاعات داره به من بد؟برای کارای زیباییم میخوام اونجا برم میخوام ببینم خوب هست یا نه ؟
بازدید: 334 از گروه : سوالات گوناگون
سلام . سال نو مبارک . من شماره موبایل و آدرس محل کارش و نام و نام خانوادگی یک نفر رو دارم میخوام کد ملی یا شماره شناسنامه و اسم پدرش رو بدست بیارم . لطفا هر کس بلده کمک کنه . :)
بازدید: 4993 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی
تداخل دارویی یعنی چه ؟ چه عوارضی دارد
بازدید: 148 از گروه : پزشکی - سلامتی
بیمه اجتماعی و بیمه بازرگانی چه تفاوتی با هم دارند و تعریف هرکدام چیست؟
بازدید: 530 از گروه : بیمه ها
اسم یه فیلم با موضوع اسکیت روی یخ یه دختری که توی مسابقه فلج میشه و پسری کمکش میکنه که بتونه دوباره راه بره
بازدید: 116 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم فیلمی را میخواهم که در آن دختری نامزد تحصیل کرده اش را به شهر کوچک خود میبرد و در خانه فدیمی ساکن میشوند اما سه نفر که قبلا با دختر دوست بوده اند به بهانه شکار شوهر را دور میکنند و به دختر تجاوز میکنند
بازدید: 23 از گروه : سوالات گوناگون
از کجا بفهمیم یا مطمئن بشیم شمش قلع با چه درصدی هست؟
بازدید: 644 از گروه : سوالات گوناگون
دنبال فیلمی هستم که 2تا سارق بانک هر جا میرن دزدی اول نگهبان تو ورودی بددون و رحم رو میکشن بعد دزدی رو انجام میدن ی جا تو ی بانکی پلیس به موقع میرسه گیر میوفتن با لباس ضد گلوله که تا مچ پاهاشون پوشونده میرن پیش ماشینشون که صندوق عقب پره مهمات و اسلحه اس راه میوفتن تو خیابون به هر چی حرکت می‌کنه شلیک میکنن تا راهشون باز سه
بازدید: 50 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
چطور می تونم با استفاده از کد c# فایل هایی با فرمت مشخصی را حذف کنم؟
بازدید: 6960 از گروه : مشکلات نرم افزار
اسم دختر شهید احمد ابراهیمی چ بود و در کدام روستا زندگی میکرد
بازدید: 124 از گروه : دینی و مذهبی
در واتساپ ارتباط و گفتگو با کسب وکارها Whatsapp
بازدید: 1743 از گروه : واتساپ (whatsapp)
چرا خدا ما را آفريد ؟
بازدید: 4544 از گروه : اجتماعی
سریال کره ای که پسره از دختره جدا میشه و دختره خیلی غصه میخوره و بعدها تلاش میکنه و تو یک شرکتی کار پیدا میکنه وبعدش با صاحب شرکت تصادف میکنه و باهن دعوا میکنن بعدش میفهمه که اون صاحب شرکته و بهش میگه که پولش رو میده بعدها عاشقش میشه
بازدید: 155 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
بازی Kung Fu Panda Farsi رو نصب کردم موقع ورود به بازی ارور میده و میگه که فلان فایل از کامبیوتر شما گم شده.باید از اول نصب کنید.نصب هم کردم ولی بازم فرقی نکرد.لب تابم asus a 550 هست.ویندوزمو تازه نصب کردم ممکنه مشکل از اون باشه یا از درایور؟ویندوز 8.1 برو.
بازدید: 3797 از گروه : بازی های کامپیوتری
قوانین جدید انتخابات ریاست جمهوری چجوریه؟
بازدید: 4337 از گروه : انتخابات ریاست جمهوری



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.