سوال و جواب ها با برچسب امکان رگشت به دانشگاه قبل با وجود زدن انصرافی

هیچ نتیجه‌ای مطابق با پرسمان وجود نداشت.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره امکان رگشت به دانشگاه قبل با وجود زدن انصرافی سوال بپرس!

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

فیلم هندی که دو فامیل باهم چندین سال بود که قهر بودند پسره تصمیم میگیره که باهم آشتی کنند بعد باهم آشتی میکنن و پسره عاشق دختره میشه و پدر بزرگ دختره مجبور میکنه که دختره با یه نفر دیگه ازدواج کنه ولی دختره روزه عروسیش به پسره نامه می نویسه که میخاد خودکشی کنه بعد پسره میره دنبالش که دختره رو پیدا کنه بازدید: 45 از گروه : هنر و فرهنگ
فرق کریسمس و سال نو میلادی در چیست؟ بازدید: 151 از گروه : دینی و مذهبی
چه تفاوتهایی میان وب لاگ و وب سایت است کدام بهتر است؟ بازدید: 4470 از گروه : کامپیوتر
آیا "ذوالقرنین‌" همان داریوش هخامنش است‌؟ بازدید: 4603 از گروه : اجتماعی
سلام.خسته نباشید. من دوساله و نیمه که با یه آقا که یک سال ازم بزرگتره عقد کردم.فعلا هم به دلیل مشغول بودن ایشون به درس نداشتن کار و سربازی نرفتن امکان رفتن سر زندگیمونو نداریم.مشکل من در رابطه با رابطه ایشون با خانوادمه.چون با اینکه اونا هیچ کاری بهش ندارن و هیچ توقع و فشارو بی احترامی بهش نکردن تاحالا ولی باز هم اونارو مثل دشمن خودش میدونه.شاید علتش اینه که قبل از ازدواج من با این پسر دوست بودم و یه سری رازهای زندگیمو از رو بچگی بهش گفتم که مثلا بابام معتاد بوده و ترک کرده اینا باعث شده که روش به خانواده من باز بشه.اون اصلا به دیدن من نمیاد ولی اگه سه ماهی یه بار یه شبم بیاد انجا همش پشت سر به خانوادم فحش میده بی دلیل.مثلا مامانم داره با بابام حرف خودشونو میزنه اگه صداش بیاد تا اتاق فحشای بد بهشون میده جلو من.جلو خودشونم همش بهشون بی ادبی میکنه و سر هر حرفی تیکه های بی ادبانه بهشون میندازه.تازگی ها هم تا کوچکترین دعوامون میشه زنگ میزنه به خانوادم و هرچی از دهنش در میاد بهشون میگه.ولی من برعکس اونم خانواده اون خیلی به من تیکه می ندازن و تو مراسم عقدم آبرومو بردن و سکه های عقدمو جلوی فامیلام از چنگ من کشیدن با اخم بیرون و بعد اونم با اینکه من همش مهربونی کردم همش بهم تیکه های بد میندازن ولی من همش به خاطر همسرم و اینکه کلا آدم صبوریم همیشه حرفاشونو گوش دادم و از دخترشون بیشتر بهشون محبت کردم.ولی چند وقته به همسرم میگم که فکر نکن به منم تو این دوران خوش میگذره منم از این حرف و اون حرف مامانت ناراحت شدم ولی اصلا به روشون نیاروردم و باهاشون مهربونم به خاطر تو.ولی شوهرم جری تر شده و جلو خانواده خودش داد و بیداد راه انداخت که تو به خانواده من بی احترامی کردی و فحششون میدی و دیگه علنا به خانوادم فحش می ده و گذشته رو که من مثل یه راز بهش گفتم وقتی عصبانی میشه بلند بلند جلوی خانوادم داد میکشه و همه رازهامونو میگه و فحششون میده.نمی دونم چیکار کنم. ما جفتمون فوق می خونیم.اون خیلی دوستم داره ولی موقع عصبانیت یا کوچکترین ناملایمت دیگه هیچی هالیش نیست.با خانواده منم که کلا چه تو شادی و چه تو عصبانیت دشمن خونیه.به خدا موندم چیکار کنم.منم خیلی دوسش داشتم ولی کم کم دارم ازش سرد میشم.توقع ندارم که بی دلیل اینجوری دشمن خانوادم باشه.منم میخوام مثل همه آروم باشم نه اینکه تو همه مهمونیا خون خونمو بخوره که شوهرم فقط نشسته که از خانوادم ایراد بگیره و به فامیلام تیکه بندازه.توروخدا راهنماییم کنید. بازدید: 4148 از گروه : روانشناسی زناشویی
من چطور می توانم با کره ای ها آشنا شوم بازدید: 62 از گروه : یادگیری زبان های دیگر
پسری هستم ١٧ ساله که میخوام برای کنکور درس بخونم ٣ ماهه با دختری دوستم که ٢ سال از من کوچکتر است از همه نظر همدیگرو قبول داریم و واقعا عاشق همیم ولی تنها مشکلمون این است که این دختر قبل من از پسری درخواست دوستی داشته ولی بخاطر ناز های احمقانه(طبق گفته ی خودش) در حالیکه عاشق اون بوده قبول نکرده و پسره هم که ی سال دوستی معمولی داشتن و اشنا بودن با هم دیگه درخواستشو مطرح نمیکنه و میره این پسر تو تیم ملی تکواندو هم هست و تو محل این دختر هم زندگی میکنن من اصلا نمیتونم با این قضیه که پسری رو دوس داشته کنار بیام با گذشت سه ماه باز هم یادش هست و ناخوداگاه حرفشو به من میزنه که سبک بشم و میخوام ولش کنم اما هر بار که باهاش مطرح کردم به شدت ناراحت شد و یک بار هم کارش به بیمارستان کشید اینم بگم که سه ماه پیش بعد از رفتن اون پسر میخواسته خودکشی کنه که وقتی با من اشنا شده بهم وابسته شده و از این کار پشیمون شده یعنی منو منجی زندگیش میدونه دختری هم نیست که سریع وابسته بشه تو لاین با پسرای زیادی چت کرده ولی واقعا از من خوشش اومده و عاشقم شده ایا اون پسرو فراموش میکنه؟ چقد طول میکشه که عشق اولشو فراموش کنه شما جای من بودین چی کار میکردین تو رو خدا کمکم کنید بازدید: 4085 از گروه : ازدواج
اسم فیلمی که در بچگی جلوی چشم دختر. پدر و مادرش رو میکشند و دختر از دست اونا فرار میکنه میره پیش عموش بزرگ میشه مافیا میشه بازدید: 57 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
فیلمی که بچه رو میزارن یتیم خانه میره زمان آینده بعد برمیکزده میبینه خودشه بازدید: 119 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم اون فیلمی که پسره پلیس مخفیه عاشق دختر دزدی میشه که دنبال خواهرش فیلمه روحتم خبر دار نمیشه هست بازدید: 48 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
سلام. یک سایت هست مربوط به طب گیاهی و معتبر به ادرس که برای ورود به اون انتی ویروسم اخطار میده البته قبلا این طور نبود کسی از دوستان میدونه مشکل از کجاست و برای ورود به اون چه کار باید کرد؟ بازدید: 4571 از گروه : اینترنت و سایت ها
در تلگرام به کسانی که در لیست مخاطبانم نیستند نمی‌توانم پیام دهم telegram بازدید: 1169 از گروه : تلگرام (Telegram)
سلام ببخشید من کلیپ این فیلمی رو کع میخوام توضیح بدم دیدم یه فیلم انگلیسی هستش فک کنم دختره اتفاقی با یه پسره معروف خواننده تصادف میکنه کع کلی دختر واسش عش و ضعف میکنن ولی دختره ازش زیاد خوشش نمیاد ولی پسره کاری میکنه که دختره عاشقش بشع بازدید: 4971 از گروه : سریال های خارجی
ایا قبر یوسف توسط اسراییلی ها خراب شده بازدید: 170 از گروه : دینی و مذهبی
در فیس بوک چگونه عکس‌های سرصفحه قدیمی‌ام را ببینم؟ بازدید: 2394 از گروه : سوالات متداول در مورد فیس بوک

فیلم هندی که دو فامیل باهم چندین سال بود که قهر بودند پسره تصمیم میگیره که باهم آشتی کنند بعد باهم آشتی میکنن و پسره عاشق دختره میشه و پدر بزرگ دختره مجبور میکنه که دختره با یه نفر دیگه ازدواج کنه ولی دختره روزه عروسیش به پسره نامه می نویسه که میخاد خودکشی کنه بعد پسره میره دنبالش که دختره رو پیدا کنه

بازدید: 45 از گروه : هنر و فرهنگ

فرق کریسمس و سال نو میلادی در چیست؟

بازدید: 151 از گروه : دینی و مذهبی

چه تفاوتهایی میان وب لاگ و وب سایت است کدام بهتر است؟

بازدید: 4470 از گروه : کامپیوتر

آیا "ذوالقرنین‌" همان داریوش هخامنش است‌؟

بازدید: 4603 از گروه : اجتماعی

سلام.خسته نباشید.
من دوساله و نیمه که با یه آقا که یک سال ازم بزرگتره عقد کردم.فعلا هم به دلیل مشغول بودن ایشون به درس نداشتن کار و سربازی نرفتن امکان رفتن سر زندگیمونو نداریم.مشکل من در رابطه با رابطه ایشون با خانوادمه.چون با اینکه اونا هیچ کاری بهش ندارن و هیچ توقع و فشارو بی احترامی بهش نکردن تاحالا ولی باز هم اونارو مثل دشمن خودش میدونه.شاید علتش اینه که قبل از ازدواج من با این پسر دوست بودم و یه سری رازهای زندگیمو از رو بچگی بهش گفتم که مثلا بابام معتاد بوده و ترک کرده اینا باعث شده که روش به خانواده من باز بشه.اون اصلا به دیدن من نمیاد ولی اگه سه ماهی یه بار یه شبم بیاد انجا همش پشت سر به خانوادم فحش میده بی دلیل.مثلا مامانم داره با بابام حرف خودشونو میزنه اگه صداش بیاد تا اتاق فحشای بد بهشون میده جلو من.جلو خودشونم همش بهشون بی ادبی میکنه و سر هر حرفی تیکه های بی ادبانه بهشون میندازه.تازگی ها هم تا کوچکترین دعوامون میشه زنگ میزنه به خانوادم و هرچی از دهنش در میاد بهشون میگه.ولی من برعکس اونم خانواده اون خیلی به من تیکه می ندازن و تو مراسم عقدم آبرومو بردن و سکه های عقدمو جلوی فامیلام از چنگ من کشیدن با اخم بیرون و بعد اونم با اینکه من همش مهربونی کردم همش بهم تیکه های بد میندازن ولی من همش به خاطر همسرم و اینکه کلا آدم صبوریم همیشه حرفاشونو گوش دادم و از دخترشون بیشتر بهشون محبت کردم.ولی چند وقته به همسرم میگم که فکر نکن به منم تو این دوران خوش میگذره منم از این حرف و اون حرف مامانت ناراحت شدم ولی اصلا به روشون نیاروردم و باهاشون مهربونم به خاطر تو.ولی شوهرم جری تر شده و جلو خانواده خودش داد و بیداد راه انداخت که تو به خانواده من بی احترامی کردی و فحششون میدی و دیگه علنا به خانوادم فحش می ده و گذشته رو که من مثل یه راز بهش گفتم وقتی عصبانی میشه بلند بلند جلوی خانوادم داد میکشه و همه رازهامونو میگه و فحششون میده.نمی دونم چیکار کنم.
ما جفتمون فوق می خونیم.اون خیلی دوستم داره ولی موقع عصبانیت یا کوچکترین ناملایمت دیگه هیچی هالیش نیست.با خانواده منم که کلا چه تو شادی و چه تو عصبانیت دشمن خونیه.به خدا موندم چیکار کنم.منم خیلی دوسش داشتم ولی کم کم دارم ازش سرد میشم.توقع ندارم که بی دلیل اینجوری دشمن خانوادم باشه.منم میخوام مثل همه آروم باشم نه اینکه تو همه مهمونیا خون خونمو بخوره که شوهرم فقط نشسته که از خانوادم ایراد بگیره و به فامیلام تیکه بندازه.توروخدا راهنماییم کنید.

بازدید: 4148 از گروه : روانشناسی زناشویی

من چطور می توانم با کره ای ها آشنا شوم

بازدید: 62 از گروه : یادگیری زبان های دیگر