سوال و جواب ها با برچسب زشت و چاقه


تگ "زشت و چاقه" به سوالات و موضوعات مرتبط با احساسات منفی نسبت به ظاهر و وزن اشاره دارد. این تگ برای بحث درباره تأثیر افکار و احساسات منفی نسبت به ظاهر فرد و اعتقادات مرتبط با وزن بدن و زیبایی بر روی روانیات و روابط اجتماعی مناسب است. موضوعات مرتبط با خودپذیرش، تحولات روانی، روش‌های مقابله با احساسات منفی و افزایش اعتماد به نفس نیز می‌توانند در این بخش مورد بحث قرار گیرند. این تگ به کاربران این امکان را می‌دهد تا در یک فضای باز و پذیرا برای تبادل نظر و پشتیبانی در مورد مسائل حساس مرتبط با ظاهر و اعتقادات شخصی خود شرکت کنند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره زشت و چاقه سوال بپرس!



باعرض سلام من دختری 23 ساله هستم یک سال پیش برای من خواستگاری آمد ومن به پیشنهاد مادرم قبولش کردم اما بعد ها پشیمان شدم مدت شش ماهه ما با هم تلفنی حرف میزنیم اوایل صحبتمون بهش گفتم دوسش ندارم ،خیلی ناراحت شد ولی بازم همش میخواست دلمو بدست بیاره ،از ظاهرش خوشم نمیاد زشت و چاقه،یه بار بخاطر من خودشو 20 کیلو لاغر کرد،خیلی پسر خوب و با ادبیه ،با من خیلی مهربونه،منو خیلی دوست داره ،یه بار 10 روز باهم حرف نزدیم به درخواست من،بعد زنگ زد گفت برا من مثل یه سال گذشت،ولی برا من عادی بود ،باهاش حرف میزنم ولی نمیدونم دوسش دارم یا نه اگه دوسش میداشتم اون ده روز حداقل کمی ناراحت میشدم،گاهی اوقات احساس میکنم نسبت بهش احساس ترحم دارم تا علاقه ،نمیدونم یه روز دوسش دارم یه روز ندارم,ولی حرف زدن باهاش خوشاینده،ازش بدم نمیاد،از نظر مالی خوب نیستن اینم منو عذاب میده،میگم میخوام خونمون جدا باشه میگه من توان مالیشو ندارم،میخواد تو یکی از اتاقای خونه باباش زندگی کنیم،احساس میکنم با اون به آرزوهام نمیرسم لطفا کمکم کنید.
باعرض سلام من دختری 23 ساله هستم یک سال پیش برای من خواستگاری آمد ومن به پیشنهاد مادرم قبولش کردم اما بعد ها پشیمان شدم مدت شش ماهه ما با هم تلفنی حرف میزنیم اوایل صحبتمون بهش گفتم دوسش ندارم ،خیلی ناراحت شد ولی بازم همش میخواست دلمو بدست بیاره ،از ظاهرش خوشم نمیاد زشت و چاقه،یه بار بخاطر من خودشو 20 کیلو لاغر کرد،خیلی پسر خوب و با ادبیه ،با من خیلی مهربونه،منو خیلی دوست داره ،یه بار 10 روز باهم حرف نزدیم به درخواست من،بعد زنگ زد گفت برا من مثل یه سال گذشت،ولی برا من عادی بود ،باهاش حرف میزنم ولی نمیدونم دوسش دارم یا نه اگه دوسش میداشتم اون ده روز حداقل کمی ناراحت میشدم،گاهی اوقات احساس میکنم نسبت بهش احساس ترحم دارم تا علاقه ،نمیدونم یه روز دوسش دارم یه روز ندارم,ولی حرف زدن باهاش خوشاینده،ازش بدم نمیاد،از نظر مالی خوب نیستن اینم منو عذاب میده،میگم میخوام خونمون جدا باشه میگه من توان مالیشو ندارم،میخواد تو یکی از اتاقای خونه باباش زندگی کنیم،احساس میکنم با اون به آرزوهام نمیرسم لطفا کمکم کنید.


چند سوال تصادفی

یک میلیون نقد جایزه برای این سوال سخت
کسانی که هم سن و سال من هستند به یاد دارند که یک فیلم بارها و تا سالها تکرار میشد. و اما داستان فیلم
فیلم به نظرم فرانسوی بود ولی مطمین نیستم.
دفتر مرکزی یک شرکت اقماری یک ساختمان اسمانخراش هست که هزاران نفر در آن شرکت پشت میزها نشسته و کار میکنند. یک روز به طور ناگهانی روی میز همه کارکنان شرکت از پایین ترین رتبه تا بالا ترین رتبه اعلانیه های اتهام آمیز علیه شرکت استثمار کشورهای فقیر توسط این شرکت یافت میشود. همه اعضای بلند پایه شرکت به دنبال فرد خاطی که این اعلانیه ها را توزیع کرده میگردند ولی این اعلانیه ها هر روز روی میز های کارکنان شرکت پیدا میشود. یک روز اوضاع بدتر میشود و صدایی که خیلی شبیه مدیر کل شرکت هست , همان محتویات اعلانیه ها را از بلندگوهای سقف ها که در تمام ساختمان به هم متصل هستند با صدای طنین انداز میخواند. جستجو برای یافتن خرابکار به جایی نمیرسد. یک روز صبح؛ همه کار کنان شرکت بیرون ساختمان ایستاده اند و خبر رسیده که شخصی با دستگاه برش اکسی استیلن چند تا از ستون های پایه ای ساختمان را تخریب کرده و ساختمان ممکن است فرو بریزد. شب همان روز؛ تمام اعضای بلند پایه شرکت در جایی بیرون از شرکت میتینگ میگزارند تا به بحران جدید بحث کنند. یکی از این اشخاص نظر میدهد که شهر پاریس روی شبکه ای از تونل های زیرزمینی ساخته شده و احتمالا خرابکار از طریق یکی از این تونل ها و در نیمه شب وارد ساختمان شده و پایه ها را تخریب کرده. همه با هم از آن کلاه های چراغ دار بر سر به ساختمان شرکت برگشتند و تک تک دریچه های چاه ها که در طبقه همکف بود برداشتند. دریکی از آنها به دستگاه اکسی استیلن برخوردند. همه وارد این تونل های زیرزمینی شدن ولی شبکه سردرگم کننده این تونل ها آنها را گیج کرد و در زیر زمین راه خود را گم کردند. یک زلزله خفیف روی داد و همه افراد زیر آوار دفن شدند غیر از یک نفر. ولی همان شخص هم از یک تونل که انتهایش به یک قبرستان میرسید راه خود را به بیرون پیدا کرد؛ سوار ماشین شد و تصادف کرد و فیلم پایان یافت



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.