سوال و جواب ها با برچسب فلان زن مطلقه


فلان زن مطلقه کلمه‌ای است که در زبان فارسی برای اشاره به یک زن متأهل استفاده می‌شود که از همسر خود جدا شده یا طلاق گرفته است. در این پلتفرم، این تگ ممکن است در پرسش‌ها و موضوعات مرتبط با روابط خانوادگی، طلاق، مسائل حقوقی و اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. بحث‌هایی ممکن است درباره تأثیرات اجتماعی طلاق بر زندگی فردی و خانواده، روش‌های مقابله با مشکلات پس از طلاق و موارد دیگر مرتبط با این موضوعات زیر این تگ در جریان گذاشته شوند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره فلان زن مطلقه سوال بپرس!



سلام

32 ساله هستم و 1 فرزند دختر 8 ساله دارم. شوهرم چند وقته که خیلی عذابم میده و مدام میگه اجازه بده برم یک زن دیگه بگیرم. یا مثلا میگه من میخوام برم با زنهای دیگه .اینم بگم که توی 1 هفته ایجوری شده و قبلا مشکل خاصی نداشتیم و همه چیز روال عادی رو داشت

چیزی که برام خیلی عجیب هست اینه که شوهرم حاظر نبود چیزی به نام من کنه الان میگه حاضر هست 3 دانگ از داراییش رو به نام من بزنه ولی من اجازه بدم اون یک زن دیگه بگیره

شوهرم که خیلی ساده بود به حدی وقیح شده که اومده به من میگه من از فلان زن مطلقه خوشم اومده و به من احساس ارامش میده .حتی میگه من نه به تو و نه به دخترت هیچ احساسی ندارم ولی اون و بچش به من ارامش میدن

شوهرم فیلم های ماهواره ای ناجور و سایت های غیر اخلاقی رو زیاد نگاه میکنه و من احساس میکنم اینها بی تاثیر نیستند. حتی موقع نگاه کردن این سایت ها یا فیلم ها به من اجازه نمیده کنارش باشم و میگه مثلا برو تو اتاق . من حتی دیروز بهش اعتراض کردم ولی بهم میگه من که اسیرت نیستم خیلی گیر بدی میرم یک خونه اجاره میکنم برای خودم ! که من بهش گفتم این چه کارهایی هست میکنی خوشت میاد من برم توی این سایتها میگه برو مشکلی نداره اروپایی فکر کن !!

روی من تعصب خاصی نداره و بهم میگه باید مانتو خیلی کوتاه بپوشی . موهاتو بیرون بریزی و .... که من خودم هم راضی نیستم اما تا حدودی به حرفش گوش کردم

دیروز اومد خونه بهم میگه من میخوام برم مسافرت خارج و رفته توی سایتهای خارجی هزینه زن های اجاره ای رو درمیاره !

کلا زندگیم عذاب اور شده و اصلا نمیدونم چکار کنم. ممنون میشم راهنماییم کنید

اینم اضافه کنم شوهرم کارمند بانک هست و وضع مالی خوبی داریم
سلام

32 ساله هستم و 1 فرزند دختر 8 ساله دارم. شوهرم چند وقته که خیلی عذابم میده و مدام میگه اجازه بده برم یک زن دیگه بگیرم. یا مثلا میگه من میخوام برم با زنهای دیگه .اینم بگم که توی 1 هفته ایجوری شده و قبلا مشکل خاصی نداشتیم و همه چیز روال عادی رو داشت

چیزی که برام خیلی عجیب هست اینه که شوهرم حاظر نبود چیزی به نام من کنه الان میگه حاضر هست 3 دانگ از داراییش رو به نام من بزنه ولی من اجازه بدم اون یک زن دیگه بگیره

شوهرم که خیلی ساده بود به حدی وقیح شده که اومده به من میگه من از فلان زن مطلقه خوشم اومده و به من احساس ارامش میده .حتی میگه من نه به تو و نه به دخترت هیچ احساسی ندارم ولی اون و بچش به من ارامش میدن

شوهرم فیلم های ماهواره ای ناجور و سایت های غیر اخلاقی رو زیاد نگاه میکنه و من احساس میکنم اینها بی تاثیر نیستند. حتی موقع نگاه کردن این سایت ها یا فیلم ها به من اجازه نمیده کنارش باشم و میگه مثلا برو تو اتاق . من حتی دیروز بهش اعتراض کردم ولی بهم میگه من که اسیرت نیستم خیلی گیر بدی میرم یک خونه اجاره میکنم برای خودم ! که من بهش گفتم این چه کارهایی هست میکنی خوشت میاد من برم توی این سایتها میگه برو مشکلی نداره اروپایی فکر کن !!

روی من تعصب خاصی نداره و بهم میگه باید مانتو خیلی کوتاه بپوشی . موهاتو بیرون بریزی و .... که من خودم هم راضی نیستم اما تا حدودی به حرفش گوش کردم

دیروز اومد خونه بهم میگه من میخوام برم مسافرت خارج و رفته توی سایتهای خارجی هزینه زن های اجاره ای رو درمیاره !

کلا زندگیم عذاب اور شده و اصلا نمیدونم چکار کنم. ممنون میشم راهنماییم کنید

اینم اضافه کنم شوهرم کارمند بانک هست و وضع مالی خوبی داریم


چند سوال تصادفی

سلام پارسا هستم ۲۳ ساله از شمال
مشکلی که خدمتتون عرض میکنم سه ماهه گریبان گیر من و دختری که دوستش دارم هست، دو نفر هستیم که انقدر به هم علاقه داریم که چشم همه اطرافیان و دوست ها به رابطه ی موفق ماست، اما همه باطن ماجرا رو خبر ندارن
بنا بر مشکلاتی که عرض میکنم در ادامه، این هفته آخرین هفته ی رابطمونه و در عین ناباوری نمیدونیم حتی سر چه موضوعی این رابطه قراره تموم بشه، در نتیجه ازتون خواهش میکنم رابطمون رو نجات بدین چون جفتمون دیگه راهی ب ذهنمون نمیرسه، و واقعا دلمون برای این رابطه ی مقدس میسوزه، لطفا جواب بدید، چون دیدم خیلی از نظرها بدون جواب مونده، لطفا پاسخ بدین همین امروز تا با دوشیزه سارا درمیون بذارم پاسختون رو
جفتمون با صبر و تحمل بارها ثابت کردیم که چقدر برای هم ارزش قائلیم و علاقه مندیم ، اما مشکل از اینجا شروع شد که من و سارا سه ماه پیش از پشت با هم رابطه داشتیم، برای من چندمین تجرم بود و برای سارا اولین تجربه، اینطور که وسط معاشقه دیگه نتونست ادامه بده و ازم خواست تمومش کنیم، و همین کار رو کردیم، قبل از ارضا شدن من، قبل ازداین ، بارها عشق بازی های موفق و راضی کننده داشتیم، اما از اون به بعد برگ تغییر کرد، و ذره ذره از تمایل سارا به من کمتر و کمتر شد، اما نه اینکه خسته شده باشه، انگار اتفاقی افتاده اون روز که جفتمون نمیدونبم چی بوده، بارها درموردش حرف زدیم باهم، خیلی زیاد، اما حقیقت اینه که نه از نوع رابطمون بدش اومده، نه از من، نه خصوصیاتم، میگه تو نسبت ب قبل هیچ فرقس نکردی، همونی هستب که پذیرفتمت، اما حالا نمیتونه ب عنوان مردش ب من نگاه کنه، هیچ تمایلی حتی در دست دادن و آغوش گرفتن من نداره، چه رسد به عشف بازی، بعد از اون تحت فشار نذاشتمش تا دیشب که متوجه شدم دقیقا مشکل از این قراره و سارا از من جسارت و مردونگی بیشتری خواست درحالی که جفتمون واقفیم که هیچکدوم کم نذاشتیم، خودش هم نمیدونه چرا این اتفاق براش افتاده، اما حالا منو ب چشم یک غریبه میبینه و گاهی کاملا معلومه که به اجبر بهم ابراز محبت میکنه برای ناراحت نشدنم،میگه تصور اون روز همش جلوی چشمشه و داره اذیتش میکنه،با این حال سه ماهه جفتمون داریم تلاش مبکنیم تا درست بشه اما حالا انگار این مشکل درست نشدنیه، جفتمون با معاشقه نداشتن مشکلی نداریم، اما مشکل غریبه بودن من در نظر ساراست که از لحاظ فیزیکی و احساسی اصلا و ابدا نمیتونه باهام ارتباط برقرار کنه
لطفا کمک کنید،هیچکدوممون نمیخوایم این رابطه تموم بشه
منتظرم

چشمم ب کمک شماست



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.