سوال و جواب ها با برچسب بعنوان مهمان


تگ "بعنوان مهمان" به کاربران اجازه می‌دهد تا به عنوان مهمان در این پلتفرم شرکت کنند، بدون نیاز به ثبت نام یا ورود به حساب کاربری. این امکان به کاربران این امکان را می‌دهد تا سوالات خود را مطرح کنند یا نظرات خود را ارسال کنند بدون اینکه نیازی به ایجاد حساب کاربری داشته باشند. بنابراین، با استفاده از تگ "بعنوان مهمان"، کاربران می‌توانند به راحتی از امکانات پلتفرم استفاده کنند و به اشتراک گذاری محتوا و انجام گفتگوهای مفید بپردازند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره بعنوان مهمان سوال بپرس!





چند سوال تصادفی

سلام دوست عزیز. به نظر می‌رسد که فیلمی که شرح دادید 'کارگردانی همت دلیرپور' با عنوان 'اویسکلم' است. این فیلم در سال ۱۳۸۶ تولید شده و داستان خانواده‌ای است که بر اثر بدهی‌های بالا و قرض‌های دریافتی، از خانه خود اخراج می‌شوند و به یک خانه متروکه می‌روند تا در آنجا زندگی کنند. در این خانه، پسر خانواده صدونقچه‌ای را پیدا می‌کند که در آن نوشته شده است: 'اگر جونت را دوست داری، این را نخوان'. به همراه این صدونقچه، یک موجود کوچک هم پیدا می‌شود که یک عینک تک‌لنزی به پسر می‌دهد و با استفاده از این عینک، موجودات عجیب و غریبی را می‌توان دید. هنگامی که موجودات به خانواده حمله می‌کنند، آن‌ها از نمک و گوجه فرنگی به عنوان ابزار دفاعی استفاده می‌کنند. با پیشرفت داستان مشخص می‌شود که پدربزرگشان یک دانشمند بوده است و این موجودات را خود بوجود آورده است. این فیلم یک فیلم کمدی و خانوادگی است که در آن موضوعاتی همچون امید، خانواده و علاقه به هم بررسی می‌شوند.
سلام من یه پسر 18 ساله ام یه پسر خیییییییییلی تو دار که خودم هم خودمو نمیشناسم و کارامو درک نمیکنم چه برسه به دیگران.خیلی تنهام و اینو دوس دارم و باهاش راحتم و دنیای کوچیک خودمو تو رویاهام و تنهایی هام دارم که البته شاید همه بدبختی هام به همین خاطره.خودمو با همه مقایسه میکنم و اکثرا این حس رو دارم که من فقط تو تنهایی و رویاهام یه آدم موفق ام و در واقعیت هممممه از من بهترن.اصل مطلبو بگم من حدودا پنج شیش سالیه درگیر مشکلات جنسی ام. مدتی کنار گذاشته بودم ولی دوباره مث یه حیوون درگیرش میشم الانم که اینجام به خاطر همینه.شاید امروز هزار بار به خودم گفتم تو یه سگ پستی یه سگ پست و بی شعور.درگیر کنکور هم هستم و درسم افت کرده دلم میخاد گریه کنم ولی به هیچ وجه گریه ام نمیاد پر از عقده شدم فکرای خیلی بدی میان تو سرم...
اعتماد به نفسم نابوده حوصله جواب پس دادن به هیشکی رو ندارم و از همه حرفا و نصیحت های فلسفی بدم میادخلاصه حالم از خودم به هم میخوره و الان هم فقط و فقط خواهش میکنم خوااااهش میکنم ازتون به من روحیه بدین خواهش میکنم به این پسر امید بدین همین.



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.