سوالات با برچسب دمو


29

سوال


49

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام! متوجه شدم که مشکل ورود به حساب فیسبوک با استفاده از اطلاعات ورود شخصی‌ات داری اما با اطلاعات دوستت مشکلی نیست. اینجا چند گام برای حل مشکلت آورده‌ام:

1. **تأیید حساب کاربری**
از اینکه ایمیل و پسوردی که وارد می‌کنی دقیقاً همان چیزی هست که زمانی ثبت‌نام کردی اطمینان حاصل کن.

2. **بازیابی رمز عبور**
اگر پسوردت رو فراموش کردی یا پسوردت قبول نمی‌شه، می‌تونی از قابلیت بازیابی رمز عبور فیسبوک استفاده کنی. به این صورت که:
- روی لینک "Forgot Password" یا "رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید" کلیک کن.
- ایمیل یا شماره تلفنت رو وارد کن و دنبال دستورالعمل‌ها برو.

3. **ویرایش اطلاعات حساب کاربری**
برای تغییر ایمیل حساب فیسبوک دوستت و ثبت ایمیل خودش باید:
- وارد حساب فیسبوک دوستت بشی.
- به تنظیمات حساب برو (Settings).
- از قسمت اطلاعات حساب کاربری (Account Info)، ایمیل رو به ایمیل دلخواه تغییر بده.
- ممکن است نیاز به تأیید ایمیل جدید باشه.

4. **استفاده از گوشی**
اگر با گوشیت می‌تونی بدون مشکل وارد حساب فیسبوک خودت بشی، پس می‌تونی از طریق گوشی‌ت رمز عبورت رو تغییر بدی و سپس با رمز عبور جدید تلاش کنی که وارد شی.

به یاد داشته باش که اگر هر نوع تأیید دو مرحله‌ای رو فعال کرده باشی، ممکنه نیاز به دسترسی به شماره تلفن یا اپلیکیشن تایید کننده داشته باشی.

<br/>
با آرزوی موفقیت،<br/>
جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب

سوال و جواب ها با برچسب دمو





چند سوال تصادفی

با سلام خدمت مشاورین محترم.چند ماهی هست فکر کسی ذهنمو بشدت به خودش مشغول کرده و هر کاری میکنم در طی روز فکرش از ذهنم نمیره.راستیتش حدود 6 ماه پیش من با یه پسر 28 ساله تقریبا 3 ماه در ارتباط بودم از هر نظر همدیگرو پسندیده بودیم و همو قبول داشتیم و از اول هم قصد هردومون ازدواج بود و همیشه بحثمون در همین مورد بود و تقریبا خانواده ی هردومون اطلاع داشتن خیلی اصرار بر این داشت که بیاد خواستگاریم اما چون شرایطشو از نظر مالی نداشتم و دو خواهر قبل خودم هنوز مجرد بودن پیشنهادشو رد می کردم تو این مدت خیلی به هم وابسته شدیم! اما بعد از یه مدت گفت که ورشکست شده و داره می ره خارج . دیگه زیاد با هم در ارتباط نبودیم.در اخر هم پیام فرستاد که داره میره و اگه ما همدیگه رو برای زندگی بخواییم حتما خدا مارو به هم می رسونه ,منم چون خیلی ناراحت بودم گفتم باشه پس راه زندگی ما دوتا از هم جداس واسه همیشه بای, اما اون پیام خدافظی نفرستاد. از اونجایی که مغرورم شماره خودشو اشناهاشو پاک کردم چون دوس نداشتم یه جورایی آویزونش بشم از نظر ظاهری همه چی تموم شد اما بعد اون قضیه نه علاقم بهش کم شده و روزی نیس که فکرش تو ذهنم نباشه و خاطره هاش هی تو فکرو قلبم مرور میشه هر روز با خودم میگم یعنی همه حرفاش همه قولاش ... دروغ بوده و اونوقته که چشام پر اشک میشه....! باورش سخته نمیتونم قضاوت کنم.باور کنید خیلی واسم سخته کاری نمیتونم بکنم مثل دخترایه امروزی هم نیستم که بگم این نشد یکی دیگه .هم خواستگار داشتم هم چند نفر بهم پیشنهاد دادن اما تمایلی به این چیزا ندارم.تا الان که فکر میکنم میبینم کارام عقلانی بوده از روی احساس عمل نکردم اما در حال حاظر جنگ بین قلبو عقلم , که یکی میگه برمیگرده و هنوز دوستت داره اون یکی میگه احمق نباش اون الان دنبال کارایه خودشه و شاید کسه دیگه رو دوس داره اصلا به فکر تو نیس!!هم از نظر روحی به هم رختم هم جسمی حالم خیلی بده.من مقیدم به دین و مذهبم تو اون مدت هیچ خطایی ازم سر نزد و در همه حال به خدا توکل کرده بودم.ا
تورو خدا یه راهکاری-پیشنهادی بدین بدجور گیر کردم نمی دونم چی کار کنم؟؟؟؟
ببخشید اگه طولانی شد همه چیو توضیح دادم که جایه سوالی نباشه
خواهشا کمک کنید خیلی سخته واسم, ممنون میشم که زود جواب بدید



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.