سوالات با برچسب رابطم


07

سوال


12

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
سه ساله با یه پسری دوستم
همه چیز تو رابطمون عالیه


واقعا هیچی کم نیست
اون مرد واقعیه
خوش اخلاق و صبور
حمایتم میکنه
هیچ وقت بهت خیانت نکرده
دیوونمه
و خلاصه هر چیزی ک از خوبی هاش بگم کم گفتم

این پسر مرد واقعیه
اما مثل همه یه سری اخلاقای بد هم داره مثلا زیادی غیرتیه و دوست داره من چادری باشم و لباسام همیشه خیلی پوشیده باشه و همیشه میگه دوست ندارم هیییچ کسی جز خودم حتی نگات کنه)
خب من این مدلی نیستم و کاملا عادی میگردم(نه خیلی بد نه با چادر)و تا این حد غیرتی بودنش اذیتم میکنه
یا مثلا وقتایی ک زیادی دور و برشم اخلاقش بد میشه(دقیقا این شکلیه ک تا وقتی ناز کنم، برام میمیره و اگر یکم زیادی بهش توجه کنم بد اخلاق میشه(به نظرم همه پسر ها این جوری هستن البته ولی اون یکم بیشتر))

و هیچ رابطه ی جنسی ای باهم نداشتیم تا حالا(نه این ک به هم میل نداشته باشیم.خیلی هم شدید میل داریم.حتی من با این ک دخترم به شدت دلم میخواد این رابطه باشه.اونم میخواد.اما من نمیخوام تا وقتی مطمین نشدم باهاش ازدواج میکنم باهاش بخوابم)
بهم قول ازدواج داده و مطمئنم پسری نیست که بخواد گول بزنه و ... قولش واقعیه

اما مشکل منم


من عاشقشم و براش میمیرم

اما الان اصلا نه شرایط ازدواج رو دارم نه میخوام ازدواج کنم نه حتی میخوام بهش فکر کنم

اون قدری ک من تا حالا ننشستم با خودم منطقی فکر کنم ک اصلا دوست دارم مرد زندگیم چ اخلاقای داشته باشه(معیار هام برای ازدواج مشخص نیست چون قصد ازدواج ندارم)

بخاطر همین هم نذاشتم رابطه ی جنسی ای بینمون به وجود بیاد.


چیزی ک هست اینه ک یه مدته دیگه زیادی دارم بهش فکر میکنم و همش تو ذهنمه یا جلو چشمامه و نمیتونم تمرکز کنم روی درسم مثل قبل.همش دوست دارم بشینم یه جا و بهش فکر کنم.به خاطراتمون یا خیال پردازی کنم یا..‌‌.(ظاهرم رو خوب نگه داشتم و نذاشتم این رو بفهمه)

اما واقعا دیگه کافیه من حتی مطمئن نیستم که باهاش ازدواج میکنم
پس نباید این قدر بهش فکر کنم و بخاطرش از ایندم بگذرم
اما نمیدونم چ جوری کم تر بهش فکر کنم..

کمکم کنید لطفا ک وابستگیم کم تر شه
پربازدید ترین های این برچسب
سلام.وقتتون بخیر.من دختری. 22 ساله و دانشجوی روانشناسی هستم.مدت 7 ماه است ک با پسری 26 ساله رابطه دارم. ایشون 4 سال پیش با دختری دوست بود و رابطشون ب دلیل خیانتی ک دختره کرده تموم شده و میگه ک رابطش 1 ماه طول کشیده فقط و میگه چون اولین رابطم بود بدجوری عاشق و وابستش شده بودم. من یکبار سر بحثی ازش پرسیدم ک چرا در طول این همه ماه تو دوست دارمو عاشقتم و اینا رو نمیگی بهم. گفت برمیگرده به شکست قبلیم از اونموقع نمیتونم .گفتم پس هنوز دوسش داری .گفت نه کامل فراموشش کردم . ضمنامن دومین دختریم ک باهاش در رابطس. بعد تازگیا سر یک بحثی گفتم منو دوست داری?گفت دوست دارم ولی نه در حد اعلا گفت از وقتی ک عاشق اون ددختر شدم دیگه نتونستم عاشق هیچ دختری بشم انگار اون حس در من مرده کلا. من پرسیدم پس منو به اندازه ااون دختر دوس نداری ?گفت نه گفتم پس تو هنوز به اون حس داری .وگرنه چطور میتونی اندازه بگیری ک منو در حد اون دوس داری یا نه. گفت نه من کلا ااونو دوست ندارم دیگه . ولی من نمیتونم باور کنم اگه یک انسان عشق قبلیش رو فراموش کرده باشه خودشم 4 سال از روش گذشته بااشه چطور میتونه ب من بگه تورو اندازه اون دوس ندارم,پس هنوز حس اون در این زندس دیگه درسته? و اینم بگم دوبار جلوی من ااین پسر سر اینکه چن ماه بعد قراره از هم دور شیم از نظر مکانی گریه کرده بود . حالا نمیدونم پسری ک جلوم گریه کرده بود چطور میتونه بگه تورو اندازه اون دوس ندارم من واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید .ممنونم
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام پارسا! متوجه ناراحتی و ابهامی که در رابطه‌ات با سارا وجود داره شدم. بر اساس توضیحاتی که دادی، به نظر می‌رسه شما دو نفر مشکلی رو تجربه می‌کنید که ممکنه از جنبه‌های روانشناختی و احساسی ناشی شده باشه.

ابتدا، باید بگم که این که شما هر دو تلاش می‌کنید تا رابطه رو بهبود ببخشید، نشانه‌ای از اهمیت بالای این رابطه برای شماست و این خودش قدم مثبتیه. با این حال، گاهی اوقات مسائل عاطفی و روانی پیچیدگی‌هایی دارن که شاید به تنهایی قابل حل نباشند.

از آنجایی که سارا پس از تجربه‌ای خاص احساس تغییر کرد، ممکنه اون تجربه احساس ناخوشایند و ناراحت کننده‌ای رو برای او ایجاد کرده باشه که باعث شده دیدگاه او نسبت به رابطه تغییر کنه. این تغییر دیدگاه ممکنه باعث دوری‌گزینی او از تو باشه.

در اینجا چند پیشنهاد دارم:
<ul>
<li>استفاده از مشاوره: شاید بتونید به کمک یک مشاور حرفه‌ای که در زمینه‌های عاطفی و روابط تخصص داره، به ریشه‌ی مشکل پی ببرید و راه‌حل‌های عملی ارائه بدهید.</li>
<li>گوش دادن بیشتر: فرصتی رو فراهم کنید که سارا بیشتر در مورد احساساتش صحبت کنه و سعی کنید بدون قضاوت گوش کنید و از او حمایت کنید.</li>
<li>صبر و زمان: گاهی اوقات زمان می‌تواند به بهبود زخم‌های عاطفی کمک کند. مهم است که توقع فوری از بهبودی رو نداشته باشید.</li>
<li>احترام به فضای شخصی: اجازه دهید که سارا فضای شخصی برای تفکر و تامل داشته باشه.</li>
<li>تمرکز بر سایر جنبه‌های رابطه: به جای تمرکز بر مسائل جنسی، بر نقاط قوت رابطه‌تان تمرکز کنید و روی آن‌ها کار کنید.</li>
</ul>

مهم است که هر دو شما برای حل این مسئله تلاش کنید و گفتگوی باز و صادقانه داشته باشید. امیدوارم که با کمک و راهن

سوال و جواب ها با برچسب رابطم


رابطم به عنوان یک برچسب در این پلتفرم سوال و جواب، به معنای ارتباط بین کاربران و کمک به یافتن راه حل‌های تعاملی برای مشکلات و سوالات مطرح شده توسط افراد استفاده می‌شود. این برچسب تشویق می‌کند تا اعضا از تبادل اطلاعات، تجربیات، و دیدگاه‌های خود برای رسیدن به پاسخ‌های جامع و کارآمد برای موضوعات مختلف استفاده کنند. با توجه به اهمیت برقراری ارتباط در جوامع آنلاین و افزایش دانش جمعی، این برچسب می‌تواند به تحقق اهداف مشترک و ارتقای تعاملات مفید بین افراد کمک کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره رابطم سوال بپرس!



سلام.وقتتون بخیر.من دختری. 22 ساله و دانشجوی روانشناسی هستم.مدت 7 ماه است ک با پسری 26 ساله رابطه دارم. ایشون 4 سال پیش با دختری دوست بود و رابطشون ب دلیل خیانتی ک دختره کرده تموم شده و میگه ک رابطش 1 ماه طول کشیده فقط و میگه چون اولین رابطم بود بدجوری عاشق و وابستش شده بودم. من یکبار سر بحثی ازش پرسیدم ک چرا در طول این همه ماه تو دوست دارمو عاشقتم و اینا رو نمیگی بهم. گفت برمیگرده به شکست قبلیم از اونموقع نمیتونم .گفتم پس هنوز دوسش داری .گفت نه کامل فراموشش کردم . ضمنامن دومین دختریم ک باهاش در رابطس. بعد تازگیا سر یک بحثی گفتم منو دوست داری?گفت دوست دارم ولی نه در حد اعلا گفت از وقتی ک عاشق اون ددختر شدم دیگه نتونستم عاشق هیچ دختری بشم انگار اون حس در من مرده کلا. من پرسیدم پس منو به اندازه ااون دختر دوس نداری ?گفت نه گفتم پس تو هنوز به اون حس داری .وگرنه چطور میتونی اندازه بگیری ک منو در حد اون دوس داری یا نه. گفت نه من کلا ااونو دوست ندارم دیگه . ولی من نمیتونم باور کنم اگه یک انسان عشق قبلیش رو فراموش کرده باشه خودشم 4 سال از روش گذشته بااشه چطور میتونه ب من بگه تورو اندازه اون دوس ندارم,پس هنوز حس اون در این زندس دیگه درسته? و اینم بگم دوبار جلوی من ااین پسر سر اینکه چن ماه بعد قراره از هم دور شیم از نظر مکانی گریه کرده بود . حالا نمیدونم پسری ک جلوم گریه کرده بود چطور میتونه بگه تورو اندازه اون دوس ندارم من واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید .ممنونم
سلام.وقتتون بخیر.من دختری. 22 ساله و دانشجوی روانشناسی هستم.مدت 7 ماه است ک با پسری 26 ساله رابطه دارم. ایشون 4 سال پیش با دختری دوست بود و رابطشون ب دلیل خیانتی ک دختره کرده تموم شده و میگه ک رابطش 1 ماه طول کشیده فقط و میگه چون اولین رابطم بود بدجوری عاشق و وابستش شده بودم. من یکبار سر بحثی ازش پرسیدم ک چرا در طول این همه ماه تو دوست دارمو عاشقتم و اینا رو نمیگی بهم. گفت برمیگرده به شکست قبلیم از اونموقع نمیتونم .گفتم پس هنوز دوسش داری .گفت نه کامل فراموشش کردم . ضمنامن دومین دختریم ک باهاش در رابطس. بعد تازگیا سر یک بحثی گفتم منو دوست داری?گفت دوست دارم ولی نه در حد اعلا گفت از وقتی ک عاشق اون ددختر شدم دیگه نتونستم عاشق هیچ دختری بشم انگار اون حس در من مرده کلا. من پرسیدم پس منو به اندازه ااون دختر دوس نداری ?گفت نه گفتم پس تو هنوز به اون حس داری .وگرنه چطور میتونی اندازه بگیری ک منو در حد اون دوس داری یا نه. گفت نه من کلا ااونو دوست ندارم دیگه . ولی من نمیتونم باور کنم اگه یک انسان عشق قبلیش رو فراموش کرده باشه خودشم 4 سال از روش گذشته بااشه چطور میتونه ب من بگه تورو اندازه اون دوس ندارم,پس هنوز حس اون در این زندس دیگه درسته? و اینم بگم دوبار جلوی من ااین پسر سر اینکه چن ماه بعد قراره از هم دور شیم از نظر مکانی گریه کرده بود . حالا نمیدونم پسری ک جلوم گریه کرده بود چطور میتونه بگه تورو اندازه اون دوس ندارم من واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید .ممنونم


چند سوال تصادفی

سلام.بیشتر از پنج ساله دنباله یه فیلمی میگردم ولی اسمشو نمیدونم انصافا اگه اسمشو میدونید بگید.یه تیکه های درهم و اشفته ای از فیلم یادمه.یه دختربچه ای بود مادرش مریض بود و دختره فک کنم یه ناپدری داشت.دختره نمیدونم از کجا با یه غولی اشنا میشه غوله بهش یه تیکه گچ میده که اگر با گچه یه دریچه روی زمین میکشیده میتونسته دریچه رو باز کنه و توی یه مکانی خارج از این دنیا بره.غوله بهش میگه برو از فلان جا توی اون مکان فلان دارو رو برای مادرت پیدا کن اما هرجور خوراکی که دیدی اصلا نخور.دختره میره یه جا یه میزی بوده روش پر از خوراکی بوده اول میز هم یه موجود مرده بوده که چشماش توی بشقاب جلوش بودن.دختره دارو رو برمیداره اما یه انگور از روی میز میخوره.یدفه اون موجوده زنده میشه چشماشو از رو بشقاب برمیداره میچسبونه کف دستش و میدوه سمت دختره اما دختره فرار میکنه و برمیگرده به دنیای خودش و اتاق خودش.وقتی غوله میفهمه که دختره چیزی خورده خیلی باهاش جروبحث میکنه.خلاصه دختره اون دارو رو میذاره زیر تخت مادرش و واسه اینکه زنده بمونه روزی یه قطره خون به داروهه میده.مادرش داشته کم کم خوب میشده که ناپدریه میفهمه و اون دارو رو که شبیه یه گیاه بوده میندازه تو شومینه و اتیشش میزنه بعدم فک کنم مادره حالش بد میشه و میمیره.داستانش تا جایی که یادمه خیلی قشنگ بود و منم الان دربه در دنبال فیلمشم لطفا اگه اسمشو میدونید بهم بگید.اینم شمارم توی واتساپ تلگرامم هستم ممنون میشم اگه کمکم کنید



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.