سوال و جواب ها با برچسب سرد شدم

این برچسب مربوط به احساس سردی یا دوری از دیگران است که شامل ارتباطات فردی، احساس تنهایی یا عدم اتصال به اطرافیان می‌شود. این احساس ممکن است از دیدن کمبود تعاملات اجتماعی یا عدم ارتباط موثر با دیگران ناشی شود. افرادی که احساس سردی می‌کنند ممکن است به دنبال راهکارهایی باشند تا بهبود ارتباطات خود و احساس تعلق خود به محیط اطرافیان را تقویت کنند. این برچسب امکان بررسی علل و راهکارها برای مقابله با احساس سردی در ارتباطات فردی و اجتماعی را فراهم می‌کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره سرد شدم سوال بپرس!

پاسخ گویی به سوالات روانشناسی:
سلام دختر بیست ساله هستم ک یه خواستگار بیست و دو ساله دارم ک با چندین قرار ملاقات ایشان را از نظر اخلاقی و ..قبول کردم بعد از این جلسات جلسه بله برون را گذاشتیم ک ایشان ب خاطر کارش این جلسه رو عقب انداخت در واقع فک کنم خونوادش ...چون کارشون یکیه...مشکل اینجاس ک من بعد این یه هفته نمیدونم چرا سرد شدم و به خودم تلقین میکنم آمادگی ازدواج ندارم..یه دغدغه هام شده اینکه نکنه از افرادی باشه ک به کارش خیلی اهمیت میده...نظر بقیه هم برام مهمه مثلا تو فامیل کسی بگه اگه صبر میکردی یه مورد بهتر میومد ..و منم میریزم بهم و تو فکر میرم که آره شاید حرفش درسته و من سن کمی دارم...کلا نظر بقیه برام مهمه..نمیدونم از اعتماد ب نفس پایینع؟؟.تو خونواده هم کسی نه مشورتی نه کمکی میکنه...پدر و مادرم میگن هرچی خودت بگی...با اینکه خودم قبول کردم و نمیگم ازش خوشم نیومده ولی الان این فکرا اومده تو ذهنم ...من میخام تو این دوران خوشحال باشم لذت ببرم نه این که این فکرا بیاد تو ذهنم و نمیتونمم دیگه جواب رد بدم بهشون...یه ترسی همه وجودمو گرفته که نکنه انتخابم اشتباهه...در صورتی ک هم با خودش و هم خونوادش سه جلسه رفت و امد داشتیمو قبول کردم...لطفا کمکم کنین خسته شدم از این فکرا و سردرگمی.ب یکی نیاز دارم باهام حرف بزنه... من از مشکلات بزرگ زود خسته میشم ...میخام این دوران بهترین دوران زندگیم باشه ولی الان اعصابم واقعا داغونه...اگه یه کانال روانشناسی که پاسخگوی سوالاتمان باشد بهم معرفی کنین ممنون میشم..یه دنیا سپاس

بازدید: 2862 از گروه : ازدواج

پاسخ گویی به سوالات روانشناسی: سلام دختر بیست ساله هستم ک یه خواستگار بیست و دو ساله دارم ک با چندین قرار ملاقات ایشان را از نظر اخلاقی و ..قبول کردم بعد از این جلسات جلسه بله برون را گذاشتیم ک ایشان ب خاطر کارش این جلسه رو عقب انداخت در واقع فک کنم خونوادش ...چون کارشون یکیه...مشکل اینجاس ک من بعد این یه هفته نمیدونم چرا سرد شدم و به خودم تلقین میکنم آمادگی ازدواج ندارم..یه دغدغه هام شده اینکه نکنه از افرادی باشه ک به کارش خیلی اهمیت میده...نظر بقیه هم برام مهمه مثلا تو فامیل کسی بگه اگه صبر میکردی یه مورد بهتر میومد ..و منم میریزم بهم و تو فکر میرم که آره شاید حرفش درسته و من سن کمی دارم...کلا نظر بقیه برام مهمه..نمیدونم از اعتماد ب نفس پایینع؟؟.تو خونواده هم کسی نه مشورتی نه کمکی میکنه...پدر و مادرم میگن هرچی خودت بگی...با اینکه خودم قبول کردم و نمیگم ازش خوشم نیومده ولی الان این فکرا اومده تو ذهنم ...من میخام تو این دوران خوشحال باشم لذت ببرم نه این که این فکرا بیاد تو ذهنم و نمیتونمم دیگه جواب رد بدم بهشون...یه ترسی همه وجودمو گرفته که نکنه انتخابم اشتباهه...در صورتی ک هم با خودش و هم خونوادش سه جلسه رفت و امد داشتیمو قبول کردم...لطفا کمکم کنین خسته شدم از این فکرا و سردرگمی.ب یکی نیاز دارم باهام حرف بزنه... من از مشکلات بزرگ زود خسته میشم ...میخام این دوران بهترین دوران زندگیم باشه ولی الان اعصابم واقعا داغونه...اگه یه کانال روانشناسی که پاسخگوی سوالاتمان باشد بهم معرفی کنین ممنون میشم..یه دنیا سپاس بازدید: 2862 از گروه : ازدواج

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

سلام . من 7 سال با یه آقایی دوست بودم و خیلی به هم علاقه داشتیم قصدش ازدواج بود اما همیشه یه مانع وجود داشت که بهانه می آورد ایشون مبتلا به بیماری هپاتیت سی شد این اواخر با اینکه خیلی سخت بود اما من بازم پاش موندم تا اینکه 9 ماه پیش به صورت کاملا اتفاقی متوجه شدم قبلا ازدواج کرده و چندین ساله جدا شده و مشکل بدتر این بود که یه پسر 13 ساله داشت ک البته با مادرش زندگی میکرد . من هم بعد از کلی عذاب با لج و لجبازی به یکی از خواستگارام جواب مثبت دادم الان 4 ماهه ک عقدم اما اونی ک قبلا دوسش داشتم رو نمیتونم فراموش کنم اونم همش میگه یاطلاق بگیر و برگرد یا خودمو میکشم. ضمن اینکه من 25 سال دارم و همسرم 40 سالشه خیلی مرد مهربونی هست اما نمیتونم اونجور دوسش داشته باشم. چیکار کنم؟ تو رو خدا کمکم کنید بازدید: 3675 از گروه : عشق
یک مرد ژاپنی در مترو یک بچه افتاده در ریل را نجات میدهد و خود فلج میشود، بعد از مدتی دوباره در مترو یک بچه به کمک نیاز دارد و او به خاطر کمک کردن به او بدنش از فلجی در می آید بازدید: 122 از گروه : زندگی
سلام من زن سی وشش ساله هستم درای سه فرزند همسر من بسیاربدهن است وحرفهای رکیک وزشت می زند همسرم مطیع مادرش است وهمیشه در مسایل زندگی ما دخالت می کند حتی باعث می شود تا مدت ها نتوانم با خانواده ام رفت وامد داشته باشم و بدون هیچ حرمتی به خانواده ام توهین می کند من هم نمی توانم برای حرمت سنش وترس از بهم پاشیدن زندگیم جوابش بدهم فورا به خانه مان میاید وبه شوهرم می گوید شوهرم بعد هشت سال فهمیدم اعتیاد دارد وبرای اینکه من نفهمم اعتیاد دارد به خانواد هاش باج می داد وقتی فهمیدم با تهدید طلاق از اعتیاد دست برداشت ولی بعد از چهار سال از احتیاطش باز فهمیدم مشروب می خورد ودو باری هم فهمیدم بهم خیانت کرده باز بخاطر بچه هایم ماندم ولی مدتیه دچار افسردگی وقلب درد وگردن وسردرد شده ام وگریه می کنم چند روز است بخاطر اینکه در مهمانی پیش مادرش ننشسته ام بسیا حرفهای زشتی زد ومن رو از خونه بیرون انداخته تو رو بخدا بگید چکار کنم دیگر خسته شدم راهنمایی کنید چون باره قهر کردهام مدتی خوب میشد یک ماه نشده باز همان میشد بازدید: 2579 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
چرا 15 اکتبر روز عصای سفید نامگذاری شد؟ بازدید: 531 از گروه : سوالات گوناگون
وقتی زمان کمه و باید یه کار اجباری و در عین حال خسته کننده و مهم رو انجام بدین و حوصلهاش رو هم اصلا ندارین چه کار می کنین؟ وقت برای خوابیدن ندارین برای تفریح هم ندارین چطور سطح انرژی تون رو بالا می برین؟ بازدید: 5038 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
پلمب یا پلمپ کدام از نظر نگارشی درست است؟ بازدید: 1051 از گروه : سوالات گوناگون
اسم فیلمی رو میخوام که محصول چین و پکن بوده و در اون سس سیر وفلفل درست میکردند بازدید: 62 از گروه : هنر و فرهنگ
در فیلم گل دختر دختری به دنبال انتقام می‌رود و هربار که کسی را می‌کشد، عکس یک گل روی دست خود میکشد. این گل نمادی از اسم دختر است. بازدید: 114 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
داستان درباره یک مأمور امنیتی است که برای نجات یک سیستم کامپیوتری پیشرفته به ماموریتی خطرناک فرستاده می‌شود. بازدید: 358 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
مجموع نقطه های همه کلمات مجموع نقطه های همه ی کلمات. بازدید: 259 از گروه : یادگیری زبان های دیگر
فیلم هندی با داستان پسری که عاشق دختر امریکایی می‌شود و برای ازدواج به آمریکا می‌رود. بازدید: 151 از گروه : سرگرمی
چگونه فرد اجتماعی بشوم بازدید: 155 از گروه : اجتماعی
آیا روش دیگری برای باز کردن قفل گوشی نوکیا مدل 1011 هست بازدید: 74 از گروه : موبایل
توضیحاتی در مورد باور شیعیان به ظهور منجی و تأثیر آن بر جامعه. بازدید: 129 از گروه : دینی و مذهبی
سلام من۲۳ سالمه.۴.ماه هست که قرص زیر زبانی ب ۲ مصرف میکنم روزی یک سوم،بخاطر کارم ک سنگینه نمیتونم و وقتشو ندارم ک ترک کنم.ولی تعطیلات عید میخام بخوابم خونه و ترک کنم.میخاستم بدونم کسی هست ک تا حالا ب۲ ترک کرده باشه چند روز خماری داره لطفا راهنمایی کنید میخام از شر این قرص راحت شم😢 بازدید: 2950 از گروه : اعتیاد

سلام . من 7 سال با یه آقایی دوست بودم و خیلی به هم علاقه داشتیم قصدش ازدواج بود اما همیشه یه مانع وجود داشت که بهانه می آورد ایشون مبتلا به بیماری هپاتیت سی شد این اواخر با اینکه خیلی سخت بود اما من بازم پاش موندم تا اینکه 9 ماه پیش به صورت کاملا اتفاقی متوجه شدم قبلا ازدواج کرده و چندین ساله جدا شده و مشکل بدتر این بود که یه پسر 13 ساله داشت ک البته با مادرش زندگی میکرد . من هم بعد از کلی عذاب با لج و لجبازی به یکی از خواستگارام جواب مثبت دادم الان 4 ماهه ک عقدم اما اونی ک قبلا دوسش داشتم رو نمیتونم فراموش کنم اونم همش میگه یاطلاق بگیر و برگرد یا خودمو میکشم. ضمن اینکه من 25 سال دارم و همسرم 40 سالشه خیلی مرد مهربونی هست اما نمیتونم اونجور دوسش داشته باشم. چیکار کنم؟ تو رو خدا کمکم کنید

بازدید: 3675 از گروه : عشق

یک مرد ژاپنی در مترو یک بچه افتاده در ریل را نجات میدهد و خود فلج میشود، بعد از مدتی دوباره در مترو یک بچه به کمک نیاز دارد و او به خاطر کمک کردن به او بدنش از فلجی در می آید

بازدید: 122 از گروه : زندگی

سلام من زن سی وشش ساله هستم درای سه فرزند همسر من بسیاربدهن است وحرفهای رکیک وزشت می زند همسرم مطیع مادرش است وهمیشه در مسایل زندگی ما دخالت می کند حتی باعث می شود تا مدت ها نتوانم با خانواده ام رفت وامد داشته باشم و بدون هیچ حرمتی به خانواده ام توهین می کند من هم نمی توانم برای حرمت سنش وترس از بهم پاشیدن زندگیم جوابش بدهم فورا به خانه مان میاید وبه شوهرم می گوید شوهرم بعد هشت سال فهمیدم اعتیاد دارد وبرای اینکه من نفهمم اعتیاد دارد به خانواد هاش باج می داد وقتی فهمیدم با تهدید طلاق از اعتیاد دست برداشت ولی بعد از چهار سال از احتیاطش باز فهمیدم مشروب می خورد ودو باری هم فهمیدم بهم خیانت کرده باز بخاطر بچه هایم ماندم ولی مدتیه دچار افسردگی وقلب درد وگردن وسردرد شده ام وگریه می کنم چند روز است بخاطر اینکه در مهمانی پیش مادرش ننشسته ام بسیا حرفهای زشتی زد ومن رو از خونه بیرون انداخته تو رو بخدا بگید چکار کنم دیگر خسته شدم راهنمایی کنید چون باره قهر کردهام مدتی خوب میشد یک ماه نشده باز همان میشد

بازدید: 2579 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

چرا 15 اکتبر روز عصای سفید نامگذاری شد؟

بازدید: 531 از گروه : سوالات گوناگون

وقتی زمان کمه و باید یه کار اجباری و در عین حال خسته کننده و مهم رو انجام بدین و حوصلهاش رو هم اصلا ندارین چه کار می کنین؟ وقت برای خوابیدن ندارین برای تفریح هم ندارین چطور سطح انرژی تون رو بالا می برین؟

بازدید: 5038 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

پلمب یا پلمپ کدام از نظر نگارشی درست است؟

بازدید: 1051 از گروه : سوالات گوناگون