سوالات با برچسب سناریو


03

سوال


03

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
داستانی که توضیح دادی خیلی شبیه به یک داستان کوتاه یا فیلمی با موضوع حلقه‌های زمانی یا "تایم لوپ" است. در این گونه داستان‌ها، شخصیت اصلی دائما در یک دوره زمانی خاص گیر می‌کند و همان رویدادها به صورت مداوم تکرار می‌شوند. برای رهایی از این حلقه، شخصیت معمولا باید چیزی را درباره خودش یا موقعیتش بیاموزد یا کاری انجام دهد که شرایط را تغییر دهد.

یکی از نمونه‌های معروف این سناریو فیلم "روز موش" (Groundhog Day) است که در آن شخصیت اصلی هر روز صبح بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که همان روز قبلی دوباره تکرار می‌شود و او باید چیزهای جدیدی کشف کند تا از این چرخه رها شود.

اگر دنبال داستان یا فیلم خاصی هستی که این موضوع رو به تصویر می‌کشه، کمی بیشتر توضیح بده تا بتونم کمکت کنم. اما اگر این یک ایده خلاقانه برای نوشتن داستان یا ساخت یک فیلم است، می‌تونی از این مفهوم به عنوان اصلی اصلی داستانت استفاده کنی و شخصیت‌ها و موقعیت‌های جالبی خلق کنی که باعث جذابیت بیشتر داستانت بشه.

سوال و جواب ها با برچسب سناریو


سناریو در این پلتفرم به طور کلی به حالت یک استوری یا داستان مرتبط با موضوع خاص اشاره دارد که توسط کاربران سوال شده یا پاسخ داده شده است. استفاده از سناریوها می‌تواند به برقراری ارتباط بیشتر و درک عمیق تر از موضوعات مختلف کمک کند، زیرا به واضح و جذاب بودن سوالات و پاسخ‌ها کمک می‌کند. این ابزار همچنین می‌تواند به کاربران کمک کند تا راه‌حل‌های خلاقانه‌تری برای موضوعات مختلف پیدا کنند و برای بحث و گفتگوهای پویا و جذاب تر بر روی این پلتفرم ایجاد شود.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره سناریو سوال بپرس!





چند سوال تصادفی

سلام من زن 31 ساله و مطلقه هستم. در ارتباط با اطرافیانم مشکل دارم. نمی توانم از حق خود دفاع کنم و اظهار نظر کنم. احساس حقارت و حسادت می کنم. در جمع ماذب هستم. می ترسم مورد تمسخر و توهین قرار گیرم. با ورود به جمع اشنایان یا صحبت کردن در جمع حمله اضطراب به من دست می دهد. این مشکل در پدرم هم به شکلی تقریبا مشابه وجود دارد. پدرم بیشتر شبیه به یک ناپدری بوده. ظلم های زیادی به من کرده؛ از جمله زخم زبان، تحقیر، بی توجهی، تمایل جنسی به فرزند خود، محدود کردن در چهار دیواری خانه بدون دوست، خساست، تهمت زدن و ...
تا دو سال پیش فکر می کردم که اضطراب اجتماعی دارم. اما خانواده شوهرم با همدستی با روانشناسهایی که کارهای غیر قانونی انجام میدن منو اذیت کردند که با عنوان کردنش برای مادرم و فامیل خودم منو پیش روانپزشک بردند. دو سال است که دکتر داروهای ضد سایکوز به من می دهد اما سه ماه است که دیگر نمی خورم چون تاثیری در حالم ندارد. من از کجا بدونم که واقعا چه مشکلی دارم؟ در ضمن مشکل به خاطر سپردن یا حفظ شدن و تمرکز هم دارم و روز و شب نگرانم که مادرم در کنار ما نباشد (این مشکل در دوران نوجوانی ام انقدر شدید بود که شبها نمی خوابیدم و فکر می کردم مادرم امشب می میرد). خود ارضا و ج.ن.د.ه مجازی نیز هستم.
من دو سال هالوپریدول و پیموزاید مصرف کردم نکنه که گفته های من حقیقت بوده و من توهم نزدم. از کجا بدانم؟ تست ام.ام.پی.آی هم دادم اگر بخواهید نتیجه را نشانتان می دهم.
امیدوارم که شما از ان روانشناسهایی که به حریم شخصی مردم تجاوز می کنند و اسرار انها را فاش می کنند و بعد هم مارک متوهم بودن می چسبانند نباشید.



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.