سوالات با برچسب صمیمی


34

سوال


48

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
سلام
خواهشا کمکم کنین
دو سال پیش توی دانشگاه با پسری به اسم سینا اشنا شدم.ازم خواستگاری کرد.یک جلسه هم با مادرش اومدن و من و مادرم و دیدن.یعنی خواستگاری خیلی رسمی انجام نشد.قرار گذاشتیم تا پایان درسمون صبر کنیم و با هم در ارتباط باشیم تا هم همدیگه رو بهتر بشناسیم هم شرایط ازدواج سینا درست بشه.
توی این مدت رابطمون خیلی خیلی صمیمی شد.
سینا دو سال از من کوچیکتره.
بعد یه مدت دیدم یکم تعادل عصبی نداره.کاراش و رفتاراش برام خیلی زننده شد. تا رفتارم باهاش سرد شد شروع کرد به اذیت کردن من و تهدید کردنم.
تصمیم گرفتم ازش جداش م.ولی مخالفت کرد.گفت اگه بخوای از من جدا شی ابروت و پیش خانوادت میبرم. منم اهمیتی به این حرفش ندادم.چند روزی باهاش حرف نزدم و جوابش و ندادم.هی تهدید کرد.تا اینکه یه روز اومد دم خونمون و با مادرم دعواش شد.و یه سری حرفا به مامانم در مورد رابطمون زد. مامانم و توی مرز سکته انداخت. منم برای اینکه ادامه نده و ابروم پیش خانوادم نره بهش قول دادم که باهاش ازدواج میکنم به شرطی که ابروم و نبره. ازش به شدت متنفرم... حالم از دیدنشم بهم میخوره... الان یه خواستگار خوب دارم.خیلی دلم میخواد بهش جواب مثبت بدم. ولی از سینا خیلی میترسم. چی کار کنم؟؟؟؟ قبول هم نمیکنه که بریم پیش مشاور
پربازدید ترین های این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام! مبارک باشه که با شخص جدیدی آشنا شدی. اما درک می‌کنم که در مورد قصدها و نیت‌های فرد مقابلت دچار تردید و نگرانی هستی. تصمیم‌گیری در این موقعیت، خصوصاً وقتی پای احساسات و آینده مشترک در میان است، می‌تونه چالش‌برانگیز باشه. برای فهمیدن نیت واقعی فرد مقابل، موارد زیر می‌تونه بهت کمک کنه:

<ol>
<li><strong>گفتگوی صریح:</strong> صحبت کردن و بیان نگرانی‌ها و احساساتت با اون شخص، می‌تونه بهت کمک کنه که از قصدها و توقعات اون فرد در مورد رابطه و احتمال زندگی مشترک مطلع بشی.</li>
<li><strong>افکار و برنامه‌های آینده:</strong> از اون شخص بپرس که چه برنامه‌ها و ایده‌هایی برای آینده داره و ببین این برنامه‌ها تا چه اندازه با در نظر گرفتن تو و نیازهای تو هستند.</li>
<li><strong>رفتار با دیگران:</strong> نحوه برخورد و رفتار اون شخص با دیگران، خصوصاً خانواده و دوستانش، می‌تونه به تو نشانه‌هایی از شخصیت واقعی اون بده.</li>
<li><strong>درخواست‌ها و خواسته‌ها:</strong> مراقب باش از خواسته‌ها و درخواست‌هایی که ممکنه حد و مرزهای روحی یا اخلاقی تو رو زیر سوال ببرند.</li>
<li><strong>ملاقات در موقعیت‌های مختلف:</strong> سعی کن توی موقعیت‌ها و فضاهای مختلف با اون شخص وقت بگذرونی تا نحوه واکنش اون شخص رو در شرایط گوناگون ببینی.</li>
<li><strong>مشورت با افراد با تجربه:</strong> صحبت کردن با یک دوست یا فرد باتجربه می‌تونه نقطه نظرات جدیدی بهت بده و کمک کنه که تصمیم بهتری بگیری.</li>
</ol>

پیش از هر اقدام عجولانه‌ای، وقت بذار و به احساسات و شناخت خودت از اون شخص اعتماد کن. اگر احساس راحتی نمی‌کنی، شاید بهتر باشه که بیشتر وقت بذاری، تا بهتر بتونی تصمیم بگیری.

<br/><br/>
امیدوارم پاسخم تونسته باش

سوال و جواب ها با برچسب صمیمی


تگ "صمیمی" به مطالب و موضوعاتی اشاره دارد که در آنها احساسات، ارتباطات یا موقعیت‌های شخصی و دوستانه مهم هستند. این تگ برای مطالبی استفاده می‌شود که ارتباط نزدیک یا صمیمانه بین افراد و تبادل نظرهای شخصی و صمیمی مورد توجه قرار می‌دهند. بحث‌هایی که زیر این تگ قرار می‌گیرند اغلب در مورد ارتباطات بین افراد، احساسات، تجربیات شخصی یا نکاتی که به روابط و ارتباطات صمیمی کمک می‌کنند، می‌باشد. این تگ می‌تواند بستری برای بحث‌های مفید و سازنده در زمینه‌های روابط انسانی و ارتباطات شخصی فراهم کند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره صمیمی سوال بپرس!

سلام. من 21 سالمه. 4 سال و چند ماه میشه ک با یه پسری دوست هستم. از اول همدیگرو خیلی دوست داشتیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما بعد از گذشت دو سال یعنی از دو سال پیش رفته رفته نسبت به من سرد و بی احساس شد و این تغییر احساسش همچنان ادامه داره. دیگه اون علاقه ی قبل رو نسبت به من نداره. همش از من میخواد کارایی رو انجام بدم ک میدونه خیلی از انجام این کارا متنفرم. با همه ی بی احساس بودنش توی این چند سال واسه بودنش خیلی تلاش کردم. از خیلی چیزا گذشتم. چند وقتی میشه ک دعوامون شده و با هم مثل قبل صمیمی نیستیم.حالا خواستم دوباره من کوتاه بیام تا رابطمون مثل قبل بشه اما اون فکر میکنه ک من توی این مدت بهش خیانت کردمو با کسی دیگه هم رابطه برقرار کردم. هرچقدر قسم میخورم اصلا باور نمیکنه.حتی با اینکه چندین بار بهش ثابت کردم ک واقعا دوستش دارم و نمیتونم نبودنشو تحمل کنم باز هم بهم شک داره.همیشه وقتی دعوامون میشد من زودتر کوتاه میومدم و همه چیز درست میشد. اما اینبار به دلیل مشکلات روحی و افسردگی شدید نتونستم زودتر اقدام کنم. با اینکه هنوز هم مشکلاتم برطرف نشده اون باز هم حرفایی رو به من میزنه ک روز به روز بیشتر منو افسرده تر و گوشه گیرتر میکنه. کسی میدونه چجوری باید بهش بفهمونم ک من بهش خیانت نکردم؟
سلام. من 21 سالمه. 4 سال و چند ماه میشه ک با یه پسری دوست هستم. از اول همدیگرو خیلی دوست داشتیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما بعد از گذشت دو سال یعنی از دو سال پیش رفته رفته نسبت به من سرد و بی احساس شد و این تغییر احساسش همچنان ادامه داره. دیگه اون علاقه ی قبل رو نسبت به من نداره. همش از من میخواد کارایی رو انجام بدم ک میدونه خیلی از انجام این کارا متنفرم. با همه ی بی احساس بودنش توی این چند سال واسه بودنش خیلی تلاش کردم. از خیلی چیزا گذشتم. چند وقتی میشه ک دعوامون شده و با هم مثل قبل صمیمی نیستیم.حالا خواستم دوباره من کوتاه بیام تا رابطمون مثل قبل بشه اما اون فکر میکنه ک من توی این مدت بهش خیانت کردمو با کسی دیگه هم رابطه برقرار کردم. هرچقدر قسم میخورم اصلا باور نمیکنه.حتی با اینکه چندین بار بهش ثابت کردم ک واقعا دوستش دارم و نمیتونم نبودنشو تحمل کنم باز هم بهم شک داره.همیشه وقتی دعوامون میشد من زودتر کوتاه میومدم و همه چیز درست میشد. اما اینبار به دلیل مشکلات روحی و افسردگی شدید نتونستم زودتر اقدام کنم. با اینکه هنوز هم مشکلاتم برطرف نشده اون باز هم حرفایی رو به من میزنه ک روز به روز بیشتر منو افسرده تر و گوشه گیرتر میکنه. کسی میدونه چجوری باید بهش بفهمونم ک من بهش خیانت نکردم؟


چند سوال تصادفی




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.