سوالات با برچسب عاشقش


36

سوال


43

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب

سلام م ن دختری22 ساله هستم چندسالی هست که یه حس خاصی به پسرعمم دارم که6ماه ازم بزرگتره دو سه سال احساسم خیلی بیشتر شد خیلی زیاد خوابشو میبینم.الکی بغض دارم همش گریه میکنم .نمیدونم چیکارکنم نمیدونم اون اصلا من و دوست داره بعضی اوقات احساس میکنم بهم توجه میکنه اما گاهی هم ن.یکم مبهمه احساس میکنم دوسم داره اما اصلا بروز نمیده واقعا حالم بده هر روز بدترهم میشم.بچه که بودیم همیشه ازم حمایت میکردحالا وقتی جایی باشیم همیشه اون سلام میکنه یا گاهی باهام شوخی میکنه.گاهی که رمان زیادی باشه که ندیدمش یا ببینمش و باهام نحرفیم شک میکنم که اصلا عاشقش هستم یا ن امابه معنی واقعی تمام زندگیم و احاطه کرده خیالم خوابم فکرم.توی خیابون که میرم چشمم به آدماشاید ببینمش یا به پلاک موتورها و ماشین ها نگاه میکنم بلکه ببینمش.وفتی تنها باشم تود خیابون احساس میکنم کنارمه و مواظبمه دارم نگام مبکنه.امسال رفتم مشهد بعد از چند ماه توی حرم دیدمش خیلی اروم بودم دوس داشتم باهاش حرف بزنم اما نمیشد البته نمیدونم چرا حس کردم اون ازم نفرت داره .خیلی دیر به دیر میبینمش مثلا توی مشهد که دیدمش بعد از 5 ماه بود حتی برای عید نوروز هم ندیدمش چون تعطیلات فر بودلطفا بهم کمک کنید خیلی ممنون.
سلام سئوال كه چه عرض كنم مي خوام بگم اين آقايون بلا نصبت اون خوباش چه مرگشونه چي مي خوان . تحصيلاتم فوقه حقوق . چهره تقريبا خوب . خوش لباس و بسيار شيك و هميشه به روز . از محالاته تو خونه ناراحتي را بندازم با شوهرم كنار ميام رو حرفش حرف نميارم هميشه پشتيبان مالي و حامي محبتي او هستم بد اخلاقي نمي كنم . هر چي برا يه زن بشماريد كه برا آقاش انجام بده ميدم ولي شوهرم دوس داره با خانومهاي ديگه صحبت كنه و حتي تفريحات خسته شدم از خودم ادامه زندگي برام سخته ديگه نمي تونم اين تحقير رو تحمل كنم با كسي هم دوست نميشم اين همون خوبش بود كه با هم ازدواج كرديم مخصوصا كه برا بدست آوردنم 1 سال تلاش سختي كرد الان 10 ساله با هم هستيم از محبت هاي دروغينش خسته شدم روحيه ام وقتي مرد كه فهميدم طي پيامكي به دوس دخترش نوشته بود خانوممو دوس دارم ولي عاشقش نيستم و اون بايد اينو بدونه . سرتونو درد نيارم شوهرم منو با اين حرفش كشت . مي خوام بگم اي مرد دردت چيه چي مي خوايي من از اوناش نيستم تو نشدي يكي ديگه من از اوناشام كه تو نشدي . فقط خدا . حالا مي خوايي منو افسرده كني من برا خدا دارم نفس مي كشم فقط آرزو ميكنم موقع مردنم بالا سرم باشي بهت بگم نامرد دلمو بد جور شكستي من انقدر خجالت مي كشم كه حتي نمي تونم بهت بگم مي دونم دوس دختر داري . باشه برو خوش باش ولي تا كي ..... اعتراض نكنيد بگ كه چي ... دله ديگه دستشويي كه نيست ببخشيد .... آبي كه ريخت ديگه جمع نميشه .... اگه هم جمع بشه ...ديگه به زلالي آب اولي نيس قبول كنيد .... مي خواستم بگم يه بدبخت ديگه به بدبختهاي موجود اضافه شد البته نه بدبخت كلي ها بدبخت بي شانس در زندگي متاهلي وگرنه همينطوريشم خيلي شاد و سر حالم و چيزي هم كم ندارم خدا رو شكر و به داشته هام افتخار مي كنم
پربازدید ترین های این برچسب
من دختری 20ساله ام و تا حالا عاشق هیچ پسری نشده بودم تا اینکه دوماه پیش با یک پسر اشنا شدم این پسره اوایل دوستی مرتب بهم زنگ میزد و بعد یک مدت باهام اصلا تماس نمیگرفت منم که دیدم اون زنگ نمیزنه من بهش زنگ زدم و دوسه بار که تماس گرفتم دیدم هیچ عکس العملی نشون نمیده دیگه منم باهاش تماس نگرفتم تا اینکه بعد 11روز بهم پی ام داد و گفت که میخوام ببینمت منم باهاش روز شنبه قرار گذاشتم،تا شنبه همش پی ام میداد و زنگ میزد ولی از وقتی که برگشتیم نه زنگ زده نه پی ام داده.موقعی که پیششم رفتارش باهام خیلی عاشقانس ولی یبار که داشتیم پشت تلفن باهم حرف میزدیم بهم گفت که من یبار عاشق یک دختر شدم دیگه از اون روز به بعد تصمیم گرفتم که کسیو دوست نداشته باشم و عاشقش نشم رابطه ما دوست پسر دوست دختره و من دوست دارم ولی دیگه دوست داشتن عشقی نیست.منم عاشقش شدم یعنی شب و روز فکرم پیششه نمیدونم باید چیکار کنم خودمم نمیدونم چرا یهو اینطوری شد میشه کمکم کنین باید چیکار کنم؟نمیخوام عشقم یکطرفه باشه!🙏
آخرین جواب ها با این برچسب

سوال و جواب ها با برچسب عاشقش





من دختری 20ساله ام و تا حالا عاشق هیچ پسری نشده بودم تا اینکه دوماه پیش با یک پسر اشنا شدم این پسره اوایل دوستی مرتب بهم زنگ میزد و بعد یک مدت باهام اصلا تماس نمیگرفت منم که دیدم اون زنگ نمیزنه من بهش زنگ زدم و دوسه بار که تماس گرفتم دیدم هیچ عکس العملی نشون نمیده دیگه منم باهاش تماس نگرفتم تا اینکه بعد 11روز بهم پی ام داد و گفت که میخوام ببینمت منم باهاش روز شنبه قرار گذاشتم،تا شنبه همش پی ام میداد و زنگ میزد ولی از وقتی که برگشتیم نه زنگ زده نه پی ام داده.موقعی که پیششم رفتارش باهام خیلی عاشقانس ولی یبار که داشتیم پشت تلفن باهم حرف میزدیم بهم گفت که من یبار عاشق یک دختر شدم دیگه از اون روز به بعد تصمیم گرفتم که کسیو دوست نداشته باشم و عاشقش نشم رابطه ما دوست پسر دوست دختره و من دوست دارم ولی دیگه دوست داشتن عشقی نیست.منم عاشقش شدم یعنی شب و روز فکرم پیششه نمیدونم باید چیکار کنم خودمم نمیدونم چرا یهو اینطوری شد میشه کمکم کنین باید چیکار کنم؟نمیخوام عشقم یکطرفه باشه!🙏
من دختری 20ساله ام و تا حالا عاشق هیچ پسری نشده بودم تا اینکه دوماه پیش با یک پسر اشنا شدم این پسره اوایل دوستی مرتب بهم زنگ میزد و بعد یک مدت باهام اصلا تماس نمیگرفت منم که دیدم اون زنگ نمیزنه من بهش زنگ زدم و دوسه بار که تماس گرفتم دیدم هیچ عکس العملی نشون نمیده دیگه منم باهاش تماس نگرفتم تا اینکه بعد 11روز بهم پی ام داد و گفت که میخوام ببینمت منم باهاش روز شنبه قرار گذاشتم،تا شنبه همش پی ام میداد و زنگ میزد ولی از وقتی که برگشتیم نه زنگ زده نه پی ام داده.موقعی که پیششم رفتارش باهام خیلی عاشقانس ولی یبار که داشتیم پشت تلفن باهم حرف میزدیم بهم گفت که من یبار عاشق یک دختر شدم دیگه از اون روز به بعد تصمیم گرفتم که کسیو دوست نداشته باشم و عاشقش نشم رابطه ما دوست پسر دوست دختره و من دوست دارم ولی دیگه دوست داشتن عشقی نیست.منم عاشقش شدم یعنی شب و روز فکرم پیششه نمیدونم باید چیکار کنم خودمم نمیدونم چرا یهو اینطوری شد میشه کمکم کنین باید چیکار کنم؟نمیخوام عشقم یکطرفه باشه!🙏


چند سوال تصادفی




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.