سوالات با برچسب عشق

203

سوال

255

جواب

ابر برچسب های مرتبط

سوال های تصادفی با این برچسب

سلام-لطفا دختر خانوم ها جواب بدن-من پسری29ساله هستم-شرایط شغلی و مالی بدی ندارم معلم هستم و حقوقم یک ملیون ودویست ماهیانه هست-اصلا نمیخوام از خودم تعریف کنم اما ناچارم یکسری خصوصیاتم رو شرح بدم-آدم خوش اخلاقی هستم و ساده و بی ریا و صمیمی-اهل بد دهنی و دست بزن و دود و رفیق هم نبوده و نه نیستم-نماز و روزه و قرآن و عبات را هیچ وقت ترک نکرده ام البته اصلا هم خشک مقدس و...نیستم-اهل تفریح و مسافرت البته همراه خانواده و بسیار بسیار خانواده دوست هستم-دست و پا چلفتی و بی عرضه هم نیستم و کارهایی رو که یک مرد باید بتونه برای خانوادش انجام بده به خوبی از پسش بر میام از نقاشی ساختمان و تعمیرات گرفته تا فرش شستن و...وکلا به کارعلاقه دارم....در کل خیلی بی ریا و مستقیم عرض میکنم که در خودم به لحاظ اخلاقی و شخصیتی موردی نمیبینم که چندان قابل ذکر باشه....از نظر جسمی و سلامتی و چاقی و لاغری و زشتی و خوشقیافه بودن مشکل خاصی ندارم-تنها یک مسئله هست که هرجا خواستگاری میرم تا قبل اینکه اونو مطرح کنم همه چی خوب پیش میره اما بعدش.....اونم اینه که من در روستا معلمی میکنم -تا2سال پیش تهران بودم بعد به خاطر علاقه ای که به محیط روستا داشتم اومدم اینجا-خودم و پدر و مادرم هم تهرانی هستیم-منزلم هم در روستا تمام امکانات شهری رو داره با یک حیاط200متری باصفا-من چون تو تهران زندگی کردم ترجیح میدم از همونجا زن بگیرم ...اما متاسفانه کسی قبول نمیکنه آن هم تنها و تنها به همین دلیل-حتی یکبار دخترخانومی که خواستگاریشون رفته بودم به من گفت که عاشقم شده و شب ها خواب نداره و...اما به خاطر همین قضیه همه چی رو به هم زد..حالا میخوام از دخترها بپرسم آیا شما هم همین نظر رو دارید؟دلیل رفتار اودخترها چی بوده؟آیا شما حاضرید در همچین موقعیتی تن به همچین ازدواجی بدید؟آیا زندگی در روستا اینقر سخت به نظر میاد؟من حتی حاضر شدم همه جوره کاری کنم دلش برای خونواده تنگ نشه ....متشکرم لطفا جواب بدید بازدید: 3651 از گروه : ازدواج

سلام-لطفا دختر خانوم ها جواب بدن-من پسری29ساله هستم-شرایط شغلی و مالی بدی ندارم معلم هستم و حقوقم یک ملیون ودویست ماهیانه هست-اصلا نمیخوام از خودم تعریف کنم اما ناچارم یکسری خصوصیاتم رو شرح بدم-آدم خوش اخلاقی هستم و ساده و بی ریا و صمیمی-اهل بد دهنی و دست بزن و دود و رفیق هم نبوده و نه نیستم-نماز و روزه و قرآن و عبات را هیچ وقت ترک نکرده ام البته اصلا هم خشک مقدس و...نیستم-اهل تفریح و مسافرت البته همراه خانواده و بسیار بسیار خانواده دوست هستم-دست و پا چلفتی و بی عرضه هم نیستم و کارهایی رو که یک مرد باید بتونه برای خانوادش انجام بده به خوبی از پسش بر میام از نقاشی ساختمان و تعمیرات گرفته تا فرش شستن و...وکلا به کارعلاقه دارم....در کل خیلی بی ریا و مستقیم عرض میکنم که در خودم به لحاظ اخلاقی و شخصیتی موردی نمیبینم که چندان قابل ذکر باشه....از نظر جسمی و سلامتی و چاقی و لاغری و زشتی و خوشقیافه بودن مشکل خاصی ندارم-تنها یک مسئله هست که هرجا خواستگاری میرم تا قبل اینکه اونو مطرح کنم همه چی خوب پیش میره اما بعدش.....اونم اینه که من در روستا معلمی میکنم -تا2سال پیش تهران بودم بعد به خاطر علاقه ای که به محیط روستا داشتم اومدم اینجا-خودم و پدر و مادرم هم تهرانی هستیم-منزلم هم در روستا تمام امکانات شهری رو داره با یک حیاط200متری باصفا-من چون تو تهران زندگی کردم ترجیح میدم از همونجا زن بگیرم ...اما متاسفانه کسی قبول نمیکنه آن هم تنها و تنها به همین دلیل-حتی یکبار دخترخانومی که خواستگاریشون رفته بودم به من گفت که عاشقم شده و شب ها خواب نداره و...اما به خاطر همین قضیه همه چی رو به هم زد..حالا میخوام از دخترها بپرسم آیا شما هم همین نظر رو دارید؟دلیل رفتار اودخترها چی بوده؟آیا شما حاضرید در همچین موقعیتی تن به همچین ازدواجی بدید؟آیا زندگی در روستا اینقر سخت به نظر میاد؟من حتی حاضر شدم همه جوره کاری کنم دلش برای خونواده تنگ نشه ....متشکرم لطفا جواب بدید

بازدید: 3651 از گروه : ازدواج

پربازدید ترین های این برچسب

تبلیغات در سوال و جواب

آخرین جواب ها با این برچسب

بنظر من زن رو فراموش کن تا وقتی اونجا ھستی، تھرانی کہ اصلا حرفشم نزن، محالہ ممکنہ پیدا کنی، مگہ اینکہ: ۱- فامیل و آشنا باشہ و بخاطر فامیلیت و قاطی کردن مامان و باباھا، یہ آشنایی کلی و چہ بسا جزئی ھم دارید از ھم ۲-دختر یہ ایرادی داشتہ باشہ و اعتماد بنفسش پائین باشہ یا بھردلیلی خواستگار کلا نداشتہ باشہ و شما بشی تنھا کیس و انتخابش ۳-دوست دخترت باشہ، یعنی مخش رو از قبل بزنی جوری کہ عاشقت بشہ و حس کنہ بدون تو عمرا، حرفشم نزن، من میمیرم بدون تو... (این مورد بنظرم محتمل ترینش ھست فقط باید حواست باشہ تا وقتی بہ اون نقطہ ی جوش و اون حدی کہ حس کنہ بدون تو مردہ نرسیدی حرفی از اینکہ در آیندہ میخوای توو اون روستا زندگی کنی و دست زن آیندہ تو بگیری ببریش تبعیدگاہ نزنی وگرنہ این کیس ھم سوخت میشہ ۴- کلا بیخیال چہ کاریہ زن بگیری، منم شوھرو بیخیال شدم، چرا؟ چون کالای ازدواج نیستم، با دوس پسرم ھم تازہ بھم زدم و خیال خودمو راحت کردم، تو ھم بیخیال شو بنظرم، تازہ واسہ شما پسرا راحتتر ھم ھست، تا گلنار ھست گلناز رو میخوای چیکار؟ شوخی میکنم، امیدوارم پیدا کنی عشق زندگیت رو و خوشبخت بشی زمان: 26 شهریور ماه 1397 ساعت: 17:49 از گروه : ازدواج
عزیزم من پسرم که جوابت رو میدم . سعی کن قبل خواستگاری رفتن اقلا یه بار با دختره تلفنی صحبت کنی و توضیح بدی که محیط روستا و زندگی در طبیعت رو دوست داری و ببینی اگر اوکی هستش برید خواستگاری . درضمن کلید نکن که دختر حتما تهرانی باشه . تو که می خوای بیاد روستا پیشت پس مهم نیست از تهران بیاد یا مثلا زنجان . زن های اروپایی برعکس ایرونی ها زندگی تو روستا رو به شهر ترجیح میدن . شاید بدنباشه زن اروپایی بگیری . زمان: 19 آبان ماه 1395 ساعت: 02:04 از گروه : ازدواج
سلام اگه واقعا این ویژگی ها را داشته باشید هستید مشکل خاصی نیست فقط باید قسمتون پیدا بشه لزوما روی تهرانی بودن تاکید نکنید تامل داشته باشید و به خدا توکل. این ویژگی ها که شما برشمرده اید این روزها اصلا پیدا نمی شه. ولی متاسفانه این روزه ارزش ها تغییرات محسوسی کرده و اصولا چشم و هم چشمی مشکلات زیادی بر سر راه تصمیم گیری صحیح ایجاد کرده است زمان: 4 خرداد ماه 1393 ساعت: 09:41 از گروه : ازدواج

بنظر من زن رو فراموش کن تا وقتی اونجا ھستی، تھرانی کہ اصلا حرفشم نزن، محالہ ممکنہ پیدا کنی، مگہ اینکہ:
۱- فامیل و آشنا باشہ و بخاطر فامیلیت و قاطی کردن مامان و باباھا، یہ آشنایی کلی و چہ بسا جزئی ھم دارید از ھم
۲-دختر یہ ایرادی داشتہ باشہ و اعتماد بنفسش پائین باشہ یا بھردلیلی خواستگار کلا نداشتہ باشہ و شما بشی تنھا کیس و انتخابش
۳-دوست دخترت باشہ، یعنی مخش رو از قبل بزنی جوری کہ عاشقت بشہ و حس کنہ بدون تو عمرا، حرفشم نزن، من میمیرم بدون تو... (این مورد بنظرم محتمل ترینش ھست فقط باید حواست باشہ تا وقتی بہ اون نقطہ ی جوش و اون حدی کہ حس کنہ بدون تو مردہ نرسیدی حرفی از اینکہ در آیندہ میخوای توو اون روستا زندگی کنی و دست زن آیندہ تو بگیری ببریش تبعیدگاہ نزنی وگرنہ این کیس ھم سوخت میشہ
۴- کلا بیخیال چہ کاریہ زن بگیری، منم شوھرو بیخیال شدم، چرا؟ چون کالای ازدواج نیستم، با دوس پسرم ھم تازہ بھم زدم و خیال خودمو راحت کردم، تو ھم بیخیال شو بنظرم، تازہ واسہ شما پسرا راحتتر ھم ھست، تا گلنار ھست گلناز رو میخوای چیکار؟
شوخی میکنم، امیدوارم پیدا کنی عشق زندگیت رو و خوشبخت بشی

زمان: 26 شهریور ماه 1397 ساعت: 17:49 از گروه : ازدواج

عزیزم من پسرم که جوابت رو میدم . سعی کن قبل خواستگاری رفتن اقلا یه بار با دختره تلفنی صحبت کنی و توضیح بدی که محیط روستا و زندگی در طبیعت رو دوست داری و ببینی اگر اوکی هستش برید خواستگاری . درضمن کلید نکن که دختر حتما تهرانی باشه . تو که می خوای بیاد روستا پیشت پس مهم نیست از تهران بیاد یا مثلا زنجان . زن های اروپایی برعکس ایرونی ها زندگی تو روستا رو به شهر ترجیح میدن . شاید بدنباشه زن اروپایی بگیری .

زمان: 19 آبان ماه 1395 ساعت: 02:04 از گروه : ازدواج

سلام

اگه واقعا این ویژگی ها را داشته باشید هستید مشکل خاصی نیست فقط باید قسمتون پیدا بشه
لزوما روی تهرانی بودن تاکید نکنید
تامل داشته باشید و به خدا توکل.
این ویژگی ها که شما برشمرده اید این روزها اصلا پیدا نمی شه. ولی متاسفانه این روزه ارزش ها تغییرات محسوسی کرده و اصولا چشم و هم چشمی مشکلات زیادی بر سر راه تصمیم گیری صحیح ایجاد کرده است

زمان: 4 خرداد ماه 1393 ساعت: 09:41 از گروه : ازدواج

سوال و جواب ها با برچسب عشق

فیلم سینمایی یه مرد مجرد کارمند هست تو قطار شب که داره میره خونه از پنجره قطار یه کلاس رقص میبینه ویه خانمی توی پنجره وایساده بعد میره کلاس رقص ثبت نام میکنه وبقیه ماجرا

بازدید: 79 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

من خواب دیدم کسی که دوستش دارم عاشقم شده. تعبیرش چیه؟

بازدید: 108 از گروه : سوالات گوناگون

فیلم کره‌ای دختره نابینا عاشق یه پسره میشه

بازدید: 86 از گروه : سوالات گوناگون

اسم فیلم کرهی که پسره بیماری قلبی داره عاشق دختره نایبنا میشه

بازدید: 81 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

فیلم کره‌ای پسری بادیگارده عاشق دختری نابینا می‌شود

بازدید: 73 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

ممکن است با یک نگاه کوتاه دختر و پسر عاشق یکدیگر شوند؟

بازدید: 68 از گروه : سوالات گوناگون

موضوع فیلم زن و فرند خرسال خود سفری را اغاز میکند و درب خودرو هوشمند روی نوزاد قفل میشه،مادر تلاش میکند درب خودرو را باز کند اما نمیتواند از ان جاده فرعی هیچ خودرویی رد نمیشه،شب میشه و حیوانات وحشی بهش حمله میکنه،و در اخر ماشین را از جاده به پایین میندازه و درب خودرو باز میشه و نوزاد نجات پیدا میکنه

بازدید: 82 از گروه : سوالات گوناگون

ایا کسی می‌تواند عشقش را با تلسم نگه دارد بازدید: 104 از گروه : موبایل
یه فیلم چینی بگو که مرده در اون فیلمه عاشق پرستار بچش بشه بازدید: 191 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
سریال کره ای که پسره از دختره جدا میشه و دختره خیلی غصه میخوره و بعدها تلاش میکنه و تو یک شرکتی کار پیدا میکنه وبعدش با صاحب شرکت تصادف میکنه و باهن دعوا میکنن بعدش میفهمه که اون صاحب شرکته و بهش میگه که پولش رو میده بعدها عاشقش میشه بازدید: 166 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
سریال ترکی که دختره عاشق بادیگاردش میشه بازدید: 653 از گروه : سرگرمی
نام فیلم ایرانی که دختر به پیرمرد میگوید با من ازدواج کن من تنها کسی هستم که ب تو میگویم به خاطر پولت زنت میشوم بازدید: 70 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
فیلم پیش از این که بروی که در آن زنی عشقش در تصادف می‌میرد و خواهرش برای اینکه او تنها نباشد، کسی را پیدا می‌کند و او عاشق می‌شود. بازدید: 98 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
تو یه فیلمی پسری عاشق نیلوفر بود ولی پدر مادر هایشان همیشه داخل عروسی باهم دعوایشان میشد و به کلانتری می‌رفتند بازدید: 71 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

ایا کسی می‌تواند عشقش را با تلسم نگه دارد

بازدید: 104 از گروه : موبایل

یه فیلم چینی بگو که مرده در اون فیلمه عاشق پرستار بچش بشه

بازدید: 191 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سریال کره ای که پسره از دختره جدا میشه و دختره خیلی غصه میخوره و بعدها تلاش میکنه و تو یک شرکتی کار پیدا میکنه وبعدش با صاحب شرکت تصادف میکنه و باهن دعوا میکنن بعدش میفهمه که اون صاحب شرکته و بهش میگه که پولش رو میده بعدها عاشقش میشه

بازدید: 166 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سریال ترکی که دختره عاشق بادیگاردش میشه

بازدید: 653 از گروه : سرگرمی

نام فیلم ایرانی که دختر به پیرمرد میگوید با من ازدواج کن من تنها کسی هستم که ب تو میگویم به خاطر پولت زنت میشوم

بازدید: 70 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

فیلم پیش از این که بروی که در آن زنی عشقش در تصادف می‌میرد و خواهرش برای اینکه او تنها نباشد، کسی را پیدا می‌کند و او عاشق می‌شود.

بازدید: 98 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

تو یه فیلمی پسری عاشق نیلوفر بود ولی پدر مادر هایشان همیشه داخل عروسی باهم دعوایشان میشد و به کلانتری می‌رفتند

بازدید: 71 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

اسم فیلمی که پسره دزده میره خونه دزدی بکنه و میبینه دختره داره خودکشی میکنه و سعی میکنی که نجاتش بده و بعد عاشق همدیگه میشن

بازدید: 101 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

فیلمی که پسر و دختری ازدواج می کنند و پسر به جنگ می رود و وقتی برمیگردد فلج می شود و نمیتواند همسرش را راضی کند. از او میخواهد که اگر با آدمی سرشناس باردار شود، بچه را به عنوان بچه خودش قبول کند.

بازدید: 125 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

فیلم در مورد ی پسره ام ام ای کار یا بوکسور هست ک عاشق ی دختره میشه و باهاش شرط میبنده ک اگر مسابقه رو ببره دختره ی مدت باهاش رندگی کنه

بازدید: 427 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

اسم فیلم که دختره پسر کارگر و اذیت می‌کنه و پسر پرتش می‌کنه سطل آشغالی بعد عاشق هم میشن

بازدید: 119 از گروه : هنر و فرهنگ

سریال کره ای پسره نظامیه با دختره به خاطره انتقام وارد رابطه عاشقانه میشه وبعد پدر دخترو میکشه

بازدید: 73 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سلام
من دانشجو هستم و به همکلاسیم علاقه مند هستم سنمم 21 هستش اونم 19
من نتونستم رو در رو باهاش بحرفم شمارشو پیدا کردم بهش اس و زنگ میزنم جواب نمیده جواب اس ام اس که کا نمیده اما وقتی بهش زنگ میزنم گوشی رو میداره اما جواب نمیده فقط گوش میده
ما تو یه شهذستان کوچیک زندگی می کنیم من چیکار کنم تا باهام دوس شه من خیلی دوسش دارم :((
کامل کردن:
راستش تو کلاس یا بیونم بد جور بهم نیگا می کرد بعدش اولش جوابم داد شما؟ منم خودمو معرفی کردم دیگه از اون به بعد جوابمو نمیده
از یه طرفم هر چقدر بهش میگم اگه مزاحمم بگو اصلا جواب نمیده
کلا موندم بازم بهش زنگ بزنم یا نه
می ترسم زیاد بهش زنگ بزنم ایجاد مزاحمت کنم

بازدید: 5120 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

اسم فیلم بهم بگو داستانش راجب دختری که داخل اتاقی که بهش دادن سقف شیشه ای و هرشب سر ساعت یک دونه از ستاره ها غیب میشه در اخر برای جلوگیری از این اتفاق باید گردنبند مرواریدیشو بندازه داخل دریا اسم فیلمو بهم بگو

بازدید: 74 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سلام شاید این سوال براتون مسخره به نظر بیاد .. ولی میگمش به هر حال... اول اینکه من 14 سالمه .. عاشق یه پسر 16 ساله شدم ... خیلی دوسش دارم و هر وقت باهاش حرف می زنم حتی تو بد ترین شرایط هم حالم خوب میشه و انگیزه پیدا می کنم... حالا مشکل اینجاس که مامانم اعصابش به هم می ریزه باهاش برم بیرون و منم به خاطرش تا حالا این کارو نکردم.. حالا چی کار کنم مامانم با این مسله کنار بیاد؟ مامانم می دونه چه قد دوسش دارم و چقد تلاش می کنم این رابطه ادامه پیدا کنه ... ولی بازم باهاش کنار نیومده.. چیکا کنم؟!! می خوام کاملا با این موضوع کنار بیاد... و اینکه اون پسر یه جوری حالمو خوب می کنه که واقعا هیشکی تاحالا نتونسته اینکارو کنه ...یه جوری بهم انگیزه می ده که اگه بخوام بمیرمم بعد حرف زدن ساده باهاش عاشق زندگیم می شم.. چیکار کنم مامانم کنار بیاد فقط؟ بازدید: 5967 از گروه : نفرت
سلام من دختری 35 ساله هستم که مدت 6 سال با پسر خاله ام که 43ساله است دوست بودم عاشقش بودم و همه کار برایش کردم اون هم همیشه میگفت دوستم داره و عاشقمه. اون ورشکسته و از نظر خانوادش مطرود بود اما من هم از نظر مالی و معنوی خیلی کمکش کردم چون از نظر اجتماعی و شغلی موقعیت خوبی دارم خیلی بالاتر از اون. اما چند وقتی هست که با یک زن مطلقه که دختری 17 ساله داره آشنا شده و پیامهای عاشقانه رد و بدل میکنه و وقتش رو با اون میگذرونه. من آخر هفته ها همیشه میرفتم خونشون براشون خرید میکردم و به خودش و خانوادش کمک میکردم آشپزی میکردم... بعد از فهمیدن دوستیشون ازش خواستم اگه دوستم داره بخاطر من رابطش رو با اون زن بهم بزنه. اما اون همش میگفت من تو دوستی با این زن گیر افتادم کنارم باش تا من یواش یواش باهاش قطع کنم. من الان ازش فاصله گرفتم دائم برام پیام های عاشقانه میده اما هنوز با اون زن رابطه داره.. من خودم خیلی داغون هستم.. بهش اعتماد کامل داشتم .. الان نمیدونم چکار کنم .. فقط فکر میکنم اگه واقعا راست میگفت و دوستم داشت اینکارا رو با هام نمیکرد. حتی یکبار که اون زن اومده بود دنبالش و من خونشون بودم باهاش رفتم پیش زنه اون دستشو انداخت گردن زنه به من گفت حرفاتو بزن و برو و بعد با زنه خندون سوار پراید زنه شدن و رفتن.. و من موندمو یک کوه درد.. اما بعدا گفت که اون لحظه به فکرش نرسیده که طرف من باشه یا اون زنه و گفت از کارم پشیمون شدم.. لطفا راهنمایی کنید ایا همچین آدمی واقعا اینطور که میگه دوستم داره؟ یا ممکن هست در آینده بهتر بشه.. چون خانوادش تحت فشار گذاشتیش که باید با اون زن بهم بزنی و فقط من بدردش میخورم... ناراحتم و دلسرد... اما هنوز عاشقش هستم.. بازدید: 5382 از گروه : ازدواج
سلام من دختری هستم 22 ساله و مجرد. خانواده مذهبی ندارم اما خودم با این که محجبه نیستم ولی مقید به خوندن نماز هستم. اما از لحاظ جنسی به شدت داغم. به طوری که گاها مجبور به خود ارضایی میشم. اما الان به شدت دوست دارم ازدواج کنم.مدت یک ماهه با یک آقایی آشنا شدم که با خانواده ام هم آشناشون کردم. و ایشون گفتن که قصد ازدواج دارن. قرار بود بیان خواستگاری اما ایشون مدام به من شک میکردن و موبایلم رو چک میکردن و... تا اینکه رابطشونو با من به هم زدن. الان دوباره پیام داده که میخواد برگرده . اولا متوجه شدم که با یک خانوم دیگه در حد تلفنی در رابطع بوده . البته میگه اصلا جدی نیست. البته تجربه ثابت کرده دروغگو نیست. اما سوال من: الن یه موضوعیو مطرح کرده که اینجوی بخواد ازدواج کنه مجبور به سین جیم میشه و اذیت میشه. واسه همین گفت یه مدت فقط دوست باشیم. من هم قبول کردم اما... ایشون میگه به رابطه ی عادی راضی نیست و دوست داره با هم تماس فیزیکی و معاشقه داشته باشیم تا آرامش بگیره و راحت تصمیم بگیره. البته رابطه نمیخواد ولی.... از یه ور واقعا دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم از یه ور حس میکنم اگه اینکارو بکنم ممکنه ازم خسته شه. چیکار کنم؟ بازدید: 5143 از گروه : ازدواج
سلام من دانشجو هستم و به همکلاسیم علاقه مند هستم سنمم 21 هستش اونم 19 من نتونستم رو در رو باهاش بحرفم شمارشو پیدا کردم بهش اس و زنگ میزنم جواب نمیده جواب اس ام اس که کا نمیده اما وقتی بهش زنگ میزنم گوشی رو میداره اما جواب نمیده فقط گوش میده ما تو یه شهذستان کوچیک زندگی می کنیم من چیکار کنم تا باهام دوس شه من خیلی دوسش دارم :(( کامل کردن: راستش تو کلاس یا بیونم بد جور بهم نیگا می کرد بعدش اولش جوابم داد شما؟ منم خودمو معرفی کردم دیگه از اون به بعد جوابمو نمیده از یه طرفم هر چقدر بهش میگم اگه مزاحمم بگو اصلا جواب نمیده کلا موندم بازم بهش زنگ بزنم یا نه می ترسم زیاد بهش زنگ بزنم ایجاد مزاحمت کنم بازدید: 5120 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی
دوست داری پول داشته باشی و با اون یه فرد عاشق خودت پیدا کنی یا دوست داری عاشق فردی بشی که باعث بشه پول زیادی به دست بیاری؟ بازدید: 4584 از گروه : سوالات گوناگون
سلام من علی ام از شوشتر 15 سالمه میدونم برای این حرفای که میخوام بزنم خیلی کوچیکم ولی عشق کوچیک و بزرگ نمیشناسه من از 7 سالگی عاشق دختر عموم شدم ما همدیگه رو در سال 1 یا 2 بار میبینیم و من وقتی میبینمشون خیلی موذب میشم ومن پر سرو صدا میشم این دیوار ساکت ساکت خلاصه من دختر عمومو خیلی دوست دارم و اینم بگم که هیچ هوسی بهش ندارم و مطمئن م که یه عشق پاکه و این عشقم اصلا از سر هوس نیست دختر عموم هم سنمه یعنی من که متولد فروردینم اون متولد تیر 3 ماه ازش بزرگ ترم اون نمیدونه که من عاشقشم منم نمیدونم دوستم داره نداره و این خیلی اذیتم میکنه راهنماییم کنید چجوری بفهمم اونم دوستم داره و چجوری بهش بگم عاشقتم ممنون میشم راهنمایی کنید بازدید: 4423 از گروه : عشق
سلام من پسری 13 ساله هستم من با دختری در یک جشن دوست شدم و خیلی همدیگرو دوست داریم یعنی دیوونه همدیگه ایم ما تقریبا یک ماه با هم دوست بودیم! اون قبل از اینکه با من دوست بشه با یه پسر دیگه ای دوست بود که اون پسر وقتی اون دختر منو ول کرد قرس خورد و به بیمارستان رفت و دوست دخترم وقتی اینو فهمید با من قهر کرد و ولم کرد و با من جوری رفتار میکرد که اصلا من وجود نداشتم! بعد یک ماه دیدم فایده نداره و بر نمیگرده خواستم خود کشی کنم! خواستم خودمو دار بزنم و این کارم کردم ولی همین که نفسم داشت بند میومد و چشمم سیاهی میرفت داداش بزرگم اومد و تنابو از گلوم دراورد منو به بیمارستان برد و از رو بد شانسی زنده موندم و الان چهار ماهه که حتی ندیدمش شمارشم دارم ولی نمیدونم چی بهش بگم و از این که دوباره ببینمش و منو ول کنه میترسم من الان بخواتره اون مشکله قلبی پیدا کردم ولی هنوز اونو دوست دارم و نمیخوام از دست بدمش لطفا لطفا به منه بد بخت کمک کنید اگه انصاف دارید راهنماییم کنید نزارید سکته کنم هر روز گریه میکنم هر روز به فکره اونم چند بار خواستم رگمو بزنم ولی دیدم مرامشو ندارم و نمیتونم:( کمکککککک بازدید: 4396 از گروه : ازدواج
سلام من 18سالمه حدودا سه ماه پیش با یه پسری اشناشدم از طریق چت که بعد فهمیدم از فامیلای دورمونه اصلا قثد دوستی باهاش نداشتم ولی نمیدونم چیشد .البته تا حالا به دوستی سالم باهم داشتیم .خانوادش از دوستی ما باخبرن ولی خانواده ی من ن.من میدونم رابطه مون چیز اشتباهی خودش میگه یه سال برام صبر کن تا شرایطم برا اذدواج فراهم شه رسما میام خواستگاری ولی میدونم اگه هم ابنجوری بشه همین دوستیمون مشکلاتی به وجود میاره چون خانواده من دوستی رو قبول ندارن از یه طرفی از وقتی وارد زندگیم شده رندگیم بهم ریخته من دختری بودم که برا لحظه لحظه زندگیم برنامه داشتم هدف داشتم ولی حالا..تا حالا هر کاری کردم ک هبدون دلخوری ناراحتی فانعش کنم تموم کنیم نشده قبول نمیکنه کمکم کنید چجوری راضیش کنم بازدید: 4223 از گروه : عشق
سلام من دانشجو هستم و به همکلاسیم علاقه مند هستم سنمم 21 هستش اونم 19 من نتونستم رو در رو باهاش بحرفم شمارشو پیدا کردم بهش اس و زنگ میزنم جواب نمیده جواب اس ام اس که کا نمیده اما وقتی بهش زنگ میزنم گوشی رو میداره اما جواب نمیده فقط گوش میده ما تو یه شهذستان کوچیک زندگی می کنیم من چیکار کنم تا باهام دوس شه من خیلی دوسش دارم :(( بازدید: 4223 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
سلام من عاشق پسرفامیل حالا یکی شدم اما خودش نمی دونه جلوروشم فقط با هم سلامو خداحافظی میکنییم اصلا با هم دیگه صحبت نمکنیم وقتی توی جمع میشینه نزدیکم یا روبه روم بی اختیار پا میشم میرم ولی همیشه بهش فکر میکنم نمی دونم چی کار کنم آیا واقعا عاشق شدم اگه عاشقش شدم چی کار کنم فراموشش کنم و فکرشم به ذهنم نخوره بازدید: 4133 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی
دختری هستم حدود 8 سال است که با پسری دوست هستم بالاخره به خاطر علاقه ای که بوده تو این سالها خیلی از مسائل دیده نشده و پسر به هیچ وجه راضی نمیشه بیاد جلو برای ازدواج در طول این سالها چندین بار بخاطر اختلافاتی هم که بوده جدا شدیم ولی بعد از مدتی به قول معروف رجوع کردیم به همدیگه الان به شرایطی رسیدم که دیگر حاضر به ادامه این رابطه نیستم ولی متاسفانه پسر راضی به جدایی نمیشود و خیلی من را مورد آزار و اذیت قرار می دهد لطفا من را راهنمائی کنید دیگه خسته شدم بازدید: 4117 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی
سلام من دختری21ساله هستم سه ساله عاشق پسری شدم..ایشون یکی دوسالی هست که کتاهل شدن ولی من نمیتونم دوست داشتنمو نسبت به ایشون کم کنم..روزبه روزبیشترمیشه که کمترنمیشه...نمیدونم چه حسی به من داره ولی شواهد نشون میده که ایشونم بدش نمیاد ازمن ولی فقط درهمین حد....حالابه نظرشماچه گارکنم برم بهش بگم دوسش دارم یا نه؟؟؟ بازدید: 4043 از گروه : عشق
میشه کمکم کنید؟؟ چند وقتی است چند سالی یعنی ...با پسری دوستم و تو این مودت یه چند باری قهر کردیم اما بازم برگشتیم پیش هم.... اما متاسفانه این اقا پسر جدیدا خیلیمغرور شده...یعنی از احساسات بمیره تا چیزی نگم نمیگه خو این بد دیگه ؟نیــــــــــــــــــــــــست!!!!! اصلا" نمیذاره ناراحت باشم سری از دلم در میاره......... اما خو به نظره من ادم بعضی مواقع نیاز داره یه حرفایام بشنوه .درستـــــــــــــــه؟؟؟ نمیدونم چیکار کنم....یعنی باید صبر کنم؟یکم زمان بگذره؟؟؟ کمکم میکنید؟؟؟؟؟؟ بازدید: 3957 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
سلام من ناصر 16 ساله هستم و یک دختری رو دوس دارم و عاشقشم به خدا از 9 سالگی دوسش دارم ولی نمی دونم اون منو دوس داره یا نه به همین خاطر از شما میخوام که راهی رو به من پیشنهاد کنید تا بتونم عشقمو بهش ثابت کنم و هم چنین به من کمک کنید تا بتونم یجوری به خانوادم اطلاع بدم که عاشقشم بازدید: 3893 از گروه : عشق
سلام من ی خانم21ساله هستم که احساس میکنم شوهرم دوستم نداره از اینرو متوجه شدم که از سر کارکه میاد تاساعت1بامدادفقط چت میکنه من دیگه خسته شدم میخوام طلاق بگیرم اما نمیتونم به دودلیل یکی به خاطر اینکه دوستش دارم دومی به خاطر اینکه بازم دوستش دارم حالا شما اگه بجای من بودید چکارمیکردید حتی وقتی میاد خونه بهترین لباس میپوشم بهترین ارایش که شاید توجه کنه اما انگار ن انگار .باهاش حرف زدم میگم منم دل دارم تواین زندگی میگه من زن گرفتم که از دست گیر دادن های پدرم راحت بشم حالا تو شدی ایینه دق کمکم کنید تورو خداخسته ام............................... {درشت} بازدید: 3887 از گروه : طلاق

سلام
شاید این سوال براتون مسخره به نظر بیاد .. ولی میگمش به هر حال...
اول اینکه من 14 سالمه ..
عاشق یه پسر 16 ساله شدم ...
خیلی دوسش دارم و هر وقت باهاش حرف می زنم حتی تو بد ترین شرایط هم حالم خوب میشه و انگیزه پیدا می کنم...
حالا مشکل اینجاس که مامانم اعصابش به هم می ریزه باهاش برم بیرون و منم به خاطرش تا حالا این کارو نکردم..
حالا چی کار کنم مامانم با این مسله کنار بیاد؟
مامانم می دونه چه قد دوسش دارم و چقد تلاش می کنم این رابطه ادامه پیدا کنه ...
ولی بازم باهاش کنار نیومده..
چیکا کنم؟!!
می خوام کاملا با این موضوع کنار بیاد...
و اینکه اون پسر یه جوری حالمو خوب می کنه که واقعا هیشکی تاحالا نتونسته اینکارو کنه ...یه جوری بهم انگیزه می ده که اگه بخوام بمیرمم بعد حرف زدن ساده باهاش عاشق زندگیم می شم..
چیکار کنم مامانم کنار بیاد فقط؟

بازدید: 5967 از گروه : نفرت

سلام
من دختری 35 ساله هستم که مدت 6 سال با پسر خاله ام که 43ساله است دوست بودم عاشقش بودم و همه کار برایش کردم اون هم همیشه میگفت دوستم داره و عاشقمه. اون ورشکسته و از نظر خانوادش مطرود بود اما من هم از نظر مالی و معنوی خیلی کمکش کردم چون از نظر اجتماعی و شغلی موقعیت خوبی دارم خیلی بالاتر از اون. اما چند وقتی هست که با یک زن مطلقه که دختری 17 ساله داره آشنا شده و پیامهای عاشقانه رد و بدل میکنه و وقتش رو با اون میگذرونه. من آخر هفته ها همیشه میرفتم خونشون براشون خرید میکردم و به خودش و خانوادش کمک میکردم آشپزی میکردم...
بعد از فهمیدن دوستیشون ازش خواستم اگه دوستم داره بخاطر من رابطش رو با اون زن بهم بزنه.
اما اون همش میگفت من تو دوستی با این زن گیر افتادم کنارم باش تا من یواش یواش باهاش قطع کنم. من الان ازش فاصله گرفتم دائم برام پیام های عاشقانه میده اما هنوز با اون زن رابطه داره.. من خودم خیلی داغون هستم.. بهش اعتماد کامل داشتم ..
الان نمیدونم چکار کنم .. فقط فکر میکنم اگه واقعا راست میگفت و دوستم داشت اینکارا رو با هام نمیکرد. حتی یکبار که اون زن اومده بود دنبالش و من خونشون بودم باهاش رفتم پیش زنه اون دستشو انداخت گردن زنه به من گفت حرفاتو بزن و برو و بعد با زنه خندون سوار پراید زنه شدن و رفتن.. و من موندمو یک کوه درد..
اما بعدا گفت که اون لحظه به فکرش نرسیده که طرف من باشه یا اون زنه و گفت از کارم پشیمون شدم..
لطفا راهنمایی کنید ایا همچین آدمی واقعا اینطور که میگه دوستم داره؟ یا ممکن هست در آینده بهتر بشه.. چون خانوادش تحت فشار گذاشتیش که باید با اون زن بهم بزنی و فقط من بدردش میخورم...
ناراحتم و دلسرد... اما هنوز عاشقش هستم..

بازدید: 5382 از گروه : ازدواج

سلام من دختری هستم 22 ساله و مجرد. خانواده مذهبی ندارم اما خودم با این که محجبه نیستم ولی مقید به خوندن نماز هستم. اما از لحاظ جنسی به شدت داغم. به طوری که گاها مجبور به خود ارضایی میشم. اما الان به شدت دوست دارم ازدواج کنم.مدت یک ماهه با یک آقایی آشنا شدم که با خانواده ام هم آشناشون کردم. و ایشون گفتن که قصد ازدواج دارن. قرار بود بیان خواستگاری اما ایشون مدام به من شک میکردن و موبایلم رو چک میکردن و... تا اینکه رابطشونو با من به هم زدن. الان دوباره پیام داده که میخواد برگرده . اولا متوجه شدم که با یک خانوم دیگه در حد تلفنی در رابطع بوده . البته میگه اصلا جدی نیست. البته تجربه ثابت کرده دروغگو نیست. اما سوال من: الن یه موضوعیو مطرح کرده که اینجوی بخواد ازدواج کنه مجبور به سین جیم میشه و اذیت میشه. واسه همین گفت یه مدت فقط دوست باشیم. من هم قبول کردم اما... ایشون میگه به رابطه ی عادی راضی نیست و دوست داره با هم تماس فیزیکی و معاشقه داشته باشیم تا آرامش بگیره و راحت تصمیم بگیره. البته رابطه نمیخواد ولی.... از یه ور واقعا دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم از یه ور حس میکنم اگه اینکارو بکنم ممکنه ازم خسته شه. چیکار کنم؟

بازدید: 5143 از گروه : ازدواج

بازدید: 5120 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

دوست داری پول داشته باشی و با اون یه فرد عاشق خودت پیدا کنی یا دوست داری عاشق فردی بشی که باعث بشه پول زیادی به دست بیاری؟

بازدید: 4584 از گروه : سوالات گوناگون

سلام من علی ام از شوشتر 15 سالمه میدونم برای این حرفای که میخوام بزنم خیلی کوچیکم ولی عشق کوچیک و بزرگ نمیشناسه من از 7 سالگی عاشق دختر عموم شدم ما همدیگه رو در سال 1 یا 2 بار میبینیم و من وقتی میبینمشون خیلی موذب میشم ومن پر سرو صدا میشم این دیوار ساکت ساکت خلاصه من دختر عمومو خیلی دوست دارم و اینم بگم که هیچ هوسی بهش ندارم و مطمئن م که یه عشق پاکه و این عشقم اصلا از سر هوس نیست دختر عموم هم سنمه یعنی من که متولد فروردینم اون متولد تیر 3 ماه ازش بزرگ ترم اون نمیدونه که من عاشقشم منم نمیدونم دوستم داره نداره و این خیلی اذیتم میکنه راهنماییم کنید چجوری بفهمم اونم دوستم داره و چجوری بهش بگم عاشقتم ممنون میشم راهنمایی کنید

بازدید: 4423 از گروه : عشق

سلام من پسری 13 ساله هستم من با دختری در یک جشن دوست شدم و خیلی همدیگرو دوست داریم یعنی دیوونه همدیگه ایم ما تقریبا یک ماه با هم دوست بودیم!
اون قبل از اینکه با من دوست بشه با یه پسر دیگه ای دوست بود که اون پسر وقتی اون دختر منو ول کرد قرس خورد و به بیمارستان رفت و دوست دخترم وقتی اینو فهمید با من قهر کرد و ولم کرد و با من جوری رفتار میکرد که اصلا من وجود نداشتم! بعد یک ماه دیدم فایده نداره و بر نمیگرده خواستم خود کشی کنم! خواستم خودمو دار بزنم و این کارم کردم ولی همین که نفسم داشت بند میومد و چشمم سیاهی میرفت داداش بزرگم اومد و تنابو از گلوم دراورد منو به بیمارستان برد و از رو بد شانسی زنده موندم و الان چهار ماهه که حتی ندیدمش شمارشم دارم ولی نمیدونم چی بهش بگم و از این که دوباره ببینمش و منو ول کنه میترسم من الان بخواتره اون مشکله قلبی پیدا کردم ولی هنوز اونو دوست دارم و نمیخوام از دست بدمش لطفا لطفا به منه بد بخت کمک کنید اگه انصاف دارید راهنماییم کنید نزارید سکته کنم هر روز گریه میکنم هر روز به فکره اونم چند بار خواستم رگمو بزنم ولی دیدم مرامشو ندارم و نمیتونم:( کمکککککک

بازدید: 4396 از گروه : ازدواج

سلام من 18سالمه حدودا سه ماه پیش با یه پسری اشناشدم از طریق چت که بعد فهمیدم از فامیلای دورمونه اصلا قثد دوستی باهاش نداشتم ولی نمیدونم چیشد .البته تا حالا به دوستی سالم باهم داشتیم .خانوادش از دوستی ما باخبرن ولی خانواده ی من ن.من میدونم رابطه مون چیز اشتباهی خودش میگه یه سال برام صبر کن تا شرایطم برا اذدواج فراهم شه رسما میام خواستگاری ولی میدونم اگه هم ابنجوری بشه همین دوستیمون مشکلاتی به وجود میاره چون خانواده من دوستی رو قبول ندارن از یه طرفی از وقتی وارد زندگیم شده رندگیم بهم ریخته من دختری بودم که برا لحظه لحظه زندگیم برنامه داشتم هدف داشتم ولی حالا..تا حالا هر کاری کردم ک هبدون دلخوری ناراحتی فانعش کنم تموم کنیم نشده قبول نمیکنه کمکم کنید چجوری راضیش کنم

بازدید: 4223 از گروه : عشق

بازدید: 4223 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

سلام من عاشق پسرفامیل حالا یکی شدم اما خودش نمی دونه جلوروشم فقط با هم سلامو خداحافظی میکنییم اصلا با هم دیگه صحبت نمکنیم وقتی توی جمع میشینه نزدیکم یا روبه روم بی اختیار پا میشم میرم ولی همیشه بهش فکر میکنم نمی دونم چی کار کنم آیا واقعا عاشق شدم
اگه عاشقش شدم چی کار کنم فراموشش کنم و فکرشم به ذهنم نخوره

بازدید: 4133 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

دختری هستم حدود 8 سال است که با پسری دوست هستم بالاخره به خاطر علاقه ای که بوده تو این سالها خیلی از مسائل دیده نشده و پسر به هیچ وجه راضی نمیشه بیاد جلو برای ازدواج
در طول این سالها چندین بار بخاطر اختلافاتی هم که بوده جدا شدیم ولی بعد از مدتی به قول معروف رجوع کردیم به همدیگه
الان به شرایطی رسیدم که دیگر حاضر به ادامه این رابطه نیستم ولی متاسفانه پسر راضی به جدایی نمیشود و خیلی من را مورد آزار و اذیت قرار می دهد لطفا من را راهنمائی کنید دیگه خسته شدم

بازدید: 4117 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

سلام من دختری21ساله هستم سه ساله عاشق پسری شدم..ایشون یکی دوسالی هست که کتاهل شدن ولی من نمیتونم دوست داشتنمو نسبت به ایشون کم کنم..روزبه روزبیشترمیشه که کمترنمیشه...نمیدونم چه حسی به من داره ولی شواهد نشون میده که ایشونم بدش نمیاد ازمن ولی فقط درهمین حد....حالابه نظرشماچه گارکنم برم بهش بگم دوسش دارم یا نه؟؟؟

بازدید: 4043 از گروه : عشق

میشه کمکم کنید؟؟
چند وقتی است چند سالی یعنی ...با پسری دوستم و تو این مودت یه چند باری قهر کردیم اما بازم برگشتیم پیش هم.... اما متاسفانه این اقا پسر جدیدا خیلیمغرور شده...یعنی از احساسات بمیره تا چیزی نگم نمیگه
خو این بد دیگه ؟نیــــــــــــــــــــــــست!!!!!
اصلا" نمیذاره ناراحت باشم سری از دلم در میاره......... اما خو به نظره من ادم بعضی مواقع نیاز داره یه حرفایام بشنوه .درستـــــــــــــــه؟؟؟

نمیدونم چیکار کنم....یعنی باید صبر کنم؟یکم زمان بگذره؟؟؟ کمکم میکنید؟؟؟؟؟؟

بازدید: 3957 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

سلام من ناصر 16 ساله هستم و یک دختری رو دوس دارم و عاشقشم به خدا از 9 سالگی دوسش دارم ولی نمی دونم اون منو دوس داره یا نه به همین خاطر از شما میخوام که راهی رو به من پیشنهاد کنید تا بتونم عشقمو بهش ثابت کنم و هم چنین به من کمک کنید تا بتونم یجوری به خانوادم اطلاع بدم که عاشقشم

بازدید: 3893 از گروه : عشق

سلام من ی خانم21ساله هستم که احساس میکنم شوهرم دوستم نداره از اینرو متوجه شدم که از سر کارکه میاد تاساعت1بامدادفقط چت میکنه من دیگه خسته شدم میخوام طلاق بگیرم اما نمیتونم به دودلیل یکی به خاطر اینکه دوستش دارم دومی به خاطر اینکه بازم دوستش دارم حالا شما اگه بجای من بودید چکارمیکردید حتی وقتی میاد خونه بهترین لباس میپوشم بهترین ارایش که شاید توجه کنه اما انگار ن انگار .باهاش حرف زدم میگم منم دل دارم تواین زندگی میگه من زن گرفتم که از دست گیر دادن های پدرم راحت بشم حالا تو شدی ایینه دق کمکم کنید تورو خداخسته ام............................... {درشت}

بازدید: 3887 از گروه : طلاق

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

چه گیاهی برای تسویه هوا مناسب است بازدید: 77 از گروه : پرورش و نگهداری گیاهان
بهاره رهنما مادره پسر بچه است که با دختره ازدواج میکنه بازدید: 83 از گروه : سوالات گوناگون
توضیحات در مورد دکوراسیون داخلی بازدید: 164 از گروه : هنر و فرهنگ
سلام. کلاس هفتم هستم مذهبی ام من یک مشکلی دارم قدرت نه گفتن ندارم با اینکه سنم کوچک است به آینده زیاد فکر میکنم چندین پسر به من پیشنهاد ازدواج داده اند خیلی از آنها را دوست ندارم اما جرئت نه گفتن ندارم آنها به امید من زندگی میکنند از بین آنها فقط یکی از آنها را دوست دارم او ساده است و مذهبی و خوب و عالی روحیه ای دارد که با من واقعا همسو است و یکی از فامیلهای دور ما است اورا واقعا دوست دارم اما نمیدانم چه بکنم خوش اخلاق است و چهارسال از من بزرگتر است او هنرهای بسیاری دارد البته اخلاقش که برای من مهم است عالی است و بینظیر است در تحصیل و درس و اعتقادات قوی است و این مرا خوشحال میکند چون خودم مذهبی هستم او را واقعا دوست دارم و آینده ام را با او زیبا تصور میکنم اما به خاطر اینکه پسرهای دیگر ناراحت نشوند تصمیم گرفتم اصلا ازدواج نکنم چون میترسم آنها زندگیشان به خاطر من نابود شود دوست دارم قدرت نه گفتن داشته باشم و آن چندنفر را رد بکنم نمیخوام آن پسر را از دست بدم او واقعا خوبست و اورا خیلی دوست دارم لطفا راهنمایی کنید چگونه حرفم را محکم بزنم و نگران زندگی پسرهایی دیگر نباشم من به زندگی خودم اهمیت نمیدم و دیگران را ترجیح میدم دوست دارم این مشکل حل بشه با تشکر بازدید: 2527 از گروه : خجالت
کامپیوتر روشن میشه ولی قطعات سرد است مشکل از چیه بازدید: 106 از گروه : کامپیوتر
یه فیلم خیلی قدیمی بود که راجب هیولا بود یه موجودات ریز بودن بعد باید دور بر خونه نمک می ریختی که وارد خونه نشن کمدی بود فیلم اش بعد فقط با یه عینک میشد دیدشون بازدید: 66 از گروه : سوالات گوناگون
سلام من زن 31 ساله و مطلقه هستم. در ارتباط با اطرافیانم مشکل دارم. نمی توانم از حق خود دفاع کنم و اظهار نظر کنم. احساس حقارت و حسادت می کنم. در جمع ماذب هستم. می ترسم مورد تمسخر و توهین قرار گیرم. با ورود به جمع اشنایان یا صحبت کردن در جمع حمله اضطراب به من دست می دهد. این مشکل در پدرم هم به شکلی تقریبا مشابه وجود دارد. پدرم بیشتر شبیه به یک ناپدری بوده. ظلم های زیادی به من کرده؛ از جمله زخم زبان، تحقیر، بی توجهی، تمایل جنسی به فرزند خود، محدود کردن در چهار دیواری خانه بدون دوست، خساست، تهمت زدن و ... تا دو سال پیش فکر می کردم که اضطراب اجتماعی دارم. اما خانواده شوهرم با همدستی با روانشناسهایی که کارهای غیر قانونی انجام میدن منو اذیت کردند که با عنوان کردنش برای مادرم و فامیل خودم منو پیش روانپزشک بردند. دو سال است که دکتر داروهای ضد سایکوز به من می دهد اما سه ماه است که دیگر نمی خورم چون تاثیری در حالم ندارد. من از کجا بدونم که واقعا چه مشکلی دارم؟ در ضمن مشکل به خاطر سپردن یا حفظ شدن و تمرکز هم دارم و روز و شب نگرانم که مادرم در کنار ما نباشد (این مشکل در دوران نوجوانی ام انقدر شدید بود که شبها نمی خوابیدم و فکر می کردم مادرم امشب می میرد). خود ارضا و ج.ن.د.ه مجازی نیز هستم. من دو سال هالوپریدول و پیموزاید مصرف کردم نکنه که گفته های من حقیقت بوده و من توهم نزدم. از کجا بدانم؟ تست ام.ام.پی.آی هم دادم اگر بخواهید نتیجه را نشانتان می دهم. امیدوارم که شما از ان روانشناسهایی که به حریم شخصی مردم تجاوز می کنند و اسرار انها را فاش می کنند و بعد هم مارک متوهم بودن می چسبانند نباشید. بازدید: 2895 از گروه : توهم
چگونه یکنفر را با بعضی جملات بترسانیم بازدید: 115 از گروه : روانشناسی و روابط
ایا خمیر چینی قابل شستشو است؟ بازدید: 757 از گروه : سوالات گوناگون
سه مرد که سال ۱۳۶۲ از تلویزیون ایران با دوبله فارسی پخش شده بازدید: 91 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
salam mishe yeki narmafzare GFI fax makero bege kamel tozih bede بازدید: 3665 از گروه : نرم افزار شبکه
سلام خسته نباشید مدتی هست ک فیسبوکم رو باز نکردم متاسفانه الان باز نمیشه و مثل اینکه ایمیل یاهوم غیر فعال شده چطور میتونم فعالش کنم؟لطفا کمکم کنید با تشکر بازدید: 3673 از گروه : نرم افزار شبکه
معیارهایی برای تشخیص قانونی بودن یک شرکت بازدید: 104 از گروه : قانون و حقوق
با سلام. من تعداد 56 واحد از کاردانی نرم افزار را در دانشگاه غیر انتفاعی گذروندم. اکنون شرایطی دارم که نمیتونم به صورت حظوری به تحصیل ادامه بدم. می خوام بصورت غیر حظوری این چند واحد باقی مونده رو بگذرنم. خواستم بدونم کسی می دونه چطور و تو چه دانشگاهی می تونم این کار رو انجام بدم؟ بازدید: 3219 از گروه : دروس رشته شیمی
اسم قرص ضد بارداری برای دختر باکره بازدید: 20 از گروه : اجتماعی

چه گیاهی برای تسویه هوا مناسب است

بازدید: 77 از گروه : پرورش و نگهداری گیاهان

بهاره رهنما مادره پسر بچه است که با دختره ازدواج میکنه

بازدید: 83 از گروه : سوالات گوناگون

توضیحات در مورد دکوراسیون داخلی

بازدید: 164 از گروه : هنر و فرهنگ