سوال و جواب ها با برچسب چادر ماشینو




چند نفر از زندانی داخل شهر فرار میکنند..یکی از انها که اخر از همه میمیرد و نقش اول هست بسیار خطرناکه..ماشینها اغلب برای 20تا30سال قبل وماشین پلیس پژو قدیمی بود..یکی از دیگر فراری ها دوست این نقش اوله بود ک هرچی به این میگه از من جدا نشو و به فلان جا نرو اون گوش نمیده و میگیرنش..درآخر فیلم ک پلیس بشدت اونو دنبال میکرد و اون چند سرقت کرد برای دیدن دختر 13.14سالش میره..پلیس پیشه خونه دخترش کمین میکنه و صبر میکنه و وقتی که این فرد دخترش رو سوار ماشین میکنه دنبالش میکنن..درموقع کمین پلیسا بشدت میترسیدن ازش یکیشون تو یه ون سه چرخ ک پشتش چادر کشیده بود از ترس میلرزید.. در اخر یه کامیونت قبل از چراغ قرمز میاد جلوش میپیچه و تا چراغ سبز بشه چند نفر ک عقب کامیونت بودن چادر ماشینو میزنن بالا و اونو به رگبار مسلسل میگرن..با این حال یکی با ترس میره جلو با کلت یه تیر دیگه تو سرش میزنه و بعد دخترشو از ماشین پیاده میکنن و یه سیلی بهش میزنن..خیلی وقته دنباله اسم این فیلمم ک تم مثه فرانسه دهه 70 . 80 رو داره..تورو خدا کمکم کنین

چند نفر از زندانی داخل شهر فرار میکنند..یکی از انها که اخر از همه میمیرد و نقش اول هست بسیار خطرناکه..ماشینها اغلب برای 20تا30سال قبل وماشین پلیس پژو قدیمی بود..یکی از دیگر فراری ها دوست این نقش اوله بود ک هرچی به این میگه از من جدا نشو و به فلان جا نرو اون گوش نمیده و میگیرنش..درآخر فیلم ک پلیس بشدت اونو دنبال میکرد و اون چند سرقت کرد برای دیدن دختر 13.14سالش میره..پلیس پیشه خونه دخترش کمین میکنه و صبر میکنه و وقتی که این فرد دخترش رو سوار ماشین میکنه دنبالش میکنن..درموقع کمین پلیسا بشدت میترسیدن ازش یکیشون تو یه ون سه چرخ ک پشتش چادر کشیده بود از ترس میلرزید.. در اخر یه کامیونت قبل از چراغ قرمز میاد جلوش میپیچه و تا چراغ سبز بشه چند نفر ک عقب کامیونت بودن چادر ماشینو میزنن بالا و اونو به رگبار مسلسل میگرن..با این حال یکی با ترس میره جلو با کلت یه تیر دیگه تو سرش میزنه و بعد دخترشو از ماشین پیاده میکنن و یه سیلی بهش میزنن..خیلی وقته دنباله اسم این فیلمم ک تم مثه فرانسه دهه 70 . 80 رو داره..تورو خدا کمکم کنین
چند نفر از زندانی داخل شهر فرار میکنند..یکی از انها که اخر از همه میمیرد و نقش اول هست بسیار خطرناکه..ماشینها اغلب برای 20تا30سال قبل وماشین پلیس پژو قدیمی بود..یکی از دیگر فراری ها دوست این نقش اوله بود ک هرچی به این میگه از من جدا نشو و به فلان جا نرو اون گوش نمیده و میگیرنش..درآخر فیلم ک پلیس بشدت اونو دنبال میکرد و اون چند سرقت کرد برای دیدن دختر 13.14سالش میره..پلیس پیشه خونه دخترش کمین میکنه و صبر میکنه و وقتی که این فرد دخترش رو سوار ماشین میکنه دنبالش میکنن..درموقع کمین پلیسا بشدت میترسیدن ازش یکیشون تو یه ون سه چرخ ک پشتش چادر کشیده بود از ترس میلرزید.. در اخر یه کامیونت قبل از چراغ قرمز میاد جلوش میپیچه و تا چراغ سبز بشه چند نفر ک عقب کامیونت بودن چادر ماشینو میزنن بالا و اونو به رگبار مسلسل میگرن..با این حال یکی با ترس میره جلو با کلت یه تیر دیگه تو سرش میزنه و بعد دخترشو از ماشین پیاده میکنن و یه سیلی بهش میزنن..خیلی وقته دنباله اسم این فیلمم ک تم مثه فرانسه دهه 70 . 80 رو داره..تورو خدا کمکم کنین
چند نفر از زندانی داخل شهر فرار میکنند..یکی از انها که اخر از همه میمیرد و نقش اول هست بسیار خطرناکه..ماشینها اغلب برای 20تا30سال قبل وماشین پلیس پژو قدیمی بود..یکی از دیگر فراری ها دوست این نقش اوله بود ک هرچی به این میگه از من جدا نشو و به فلان جا نرو اون گوش نمیده و میگیرنش..درآخر فیلم ک پلیس بشدت اونو دنبال میکرد و اون چند سرقت کرد برای دیدن دختر 13.14سالش میره..پلیس پیشه خونه دخترش کمین میکنه و صبر میکنه و وقتی که این فرد دخترش رو سوار ماشین میکنه دنبالش میکنن..درموقع کمین پلیسا بشدت میترسیدن ازش یکیشون تو یه ون سه چرخ ک پشتش چادر کشیده بود از ترس میلرزید.. در اخر یه کامیونت قبل از چراغ قرمز میاد جلوش میپیچه و تا چراغ سبز بشه چند نفر ک عقب کامیونت بودن چادر ماشینو میزنن بالا و اونو به رگبار مسلسل میگرن..با این حال یکی با ترس میره جلو با کلت یه تیر دیگه تو سرش میزنه و بعد دخترشو از ماشین پیاده میکنن و یه سیلی بهش میزنن..خیلی وقته دنباله اسم این فیلمم ک تم مثه فرانسه دهه 70 . 80 رو داره..تورو خدا کمکم کنین


چند سوال تصادفی

با سلام
من خانم متاهل 27 ساله دارای یک پسر سه سال و نیمه و شش سال و نیمه که ازدواج کردم من و شوهرم علاوه بر مخالفتهای زیاد خانواده ام بعد از شش سال کشمکش با هم ازدواج کردیم با هم پسر دایی دختر عمه هستیم خواهر شوهرم زن برادرمه ، متاسفانه شوهرم آدم خیلی عصبی است سر هر چیز کوچیکی که مخالف حرف خودش باشه دعوا راه میندازه با اینکه اون موقع منو خیلی دوست داشت ولی حالا فحش و ناسزا میگه به خانواده ام فحش میده دست بزن داره و هیچ موقع هم حاضر نیست معذرت خواهی کنه و همیشه میگه تو شروع کردی تو مقصری منم همیشه به خاطر پسرم که روحیه ش خراب نشه میرم برای معذرت خواهی چه اون مقصر باشه چه من ولی به این راحتی ها هم حاضر نیست کوتاه بیاد اگر هم تا نصفه روز باهاش کاری نداشته باشم شروع میکه به فحش دادن و کتک کاری شیش ساله دارم تحمل میکنم به خاطر آبروم به خاطر پسرم من نفسم به پسرم بنده از این وضعیت هم خسته شدم خانواده ام فکر میکنن ما هنوز مثل اون سالای قبل از ازدواج که هر کاری میکردیم به هم برسیم عاشق همیم هنوز هم با همه این فحش ها و کتک ها دوسش دارم از اینکه دیگه کنارم نباشه حس بدی پیدا میکنم
سلام
من واقعا نیاز دارم کمکم کنین دارم دیوونه میشم از فشاری که روم هست
اگر امکانش هست متن پایین رو بخونین و کمکم کنین
دختری هستم که 26 سالمه بهترین دانشگاه و بهترین رشته درس خوندم وحدود 7 سال هست تو دانشگاه درس میخونم و الان ارشدم کارای اخرش رو میکنم تا فارغ التحصیل بشم
از 3 سال پیش رابطه ای پیدا کردم با یکی از دانشجوهای هم رشته ایم که ازشون برای یک مشکل کمک خواستم و ایشون خیلی کمک کرد بعد از اون چون دید خیلی دختر کاری و فعالی (از نظر خودم ) بهم پیشنهاد کارای متعدد رو داد طوری که چندین کار رو با هم پیش بردیم طوری شد که از سه سال پیش تا الان اوایل بیشتر از 1 ماه دوری هم رو تحمل نمیکردیم ولی بعد از اون هفتگی شده بود
تا اینکه بهم گفت من خیلی بهت فکر میکنم اما چون خیلی پوچم هیچ وقت نمیخوام باهات ازدواج کنم و تو در این ازدواج نابود میشی میگفت ولی خیلی بهت فک میکنم و از ذهنم بیرون نمیری از اون روز روابط کاریمون کم کم به سمت احساسی رفت من حساس شده بودم تا با یکی حرف میزد ناراحت میشدم و قهر میکردم و اون به هر شکلی ناز میکشید اما منم واقعا کوتاه میومدم چون خیلی دوسش داشتم و اونم زیاد ناز نمیکشید
خیلی غرور داره، تا یه چیزی میگه من جواب میدم میگه نگا کن تا بهت میخندم پرو میشی و این مدلی حرف میزنی
رابطمون از این حرفا رفت جلو تر و گاهی که تو ماشین باهاشم میخوابه میگه من خستم بعد گفت میشه با گوشیم بکشی رو دستم بعد گفت پاهام درد میکنه و بدن دردم میشه با دست ماساژ بدی و کم کم من رو بغلم کرد اما من با وجود اینکه یه سری چیزا برام حریمه اما اینقد علاقم بهش زیاد بود که گوش میکردم
الان تا قهر میکنیم اینقد بهش علاقه دارم به هر نحوی از دلش در میارم
تو خرج کردن اولا بهتر بود اما الان خسیس شده
کادو تا به جال نخریده اما شده یه بار تا مریض شدم برده بیرون بهم ابمیوه داده یا حواسش به نحوایی هست خیلی مراقبه حتما شب با اژانس برم تا نرفتم تو خونه در رو نبستم نمیره ، یه مهربونیایی داره که خیلی دوسش دارم تو اوج غرور مهربونه
اونایی که نزدیکشن میگن این ادم روی هیج کسی دیگه اینجور حساس نیست که احساساتش روی شما نوسان داره یعنی یهو از دست یه کاره من عصبانی میشه و یا شاد میشه و انرژی میگیره
من بهش گفتم خواستگار پیله دارم میخوای چکار کنی گفت فکرام رو میکنم بعدم دیگه خودش رو قایم کرد و هر بار دیدمش خودش رو قایم کرد تا اینکه باز تا چیزی گفتم قهر کرد حسابی و بلاکم کرد و باز بعد چند روز زنگ زد و گفت بیاین میخوام برسونمتون
منم وقتی اون نیست خیلی دلم تنگ میشه و وقتیم میاد معمولا حرفامون زیاد نیست ولی خیلی میگه کنارم باش و دستم رو میگیره
من با پیجای دیگه امتحانشم کرده و اصلا اهل رابطه با دخترا نبود
وقتیم با دخترا دیگه صحبت میکنه و حساسیت من رو میبینه قسم میخوره که از من بهتر نمیتونه پیدا کنه و بقیه رو ادم حساب نمیکنه
مهربون
حواسش هست
تواناس
قوی
ساده و حرف گوش کنه (البته برای کسایی که روش تسلط دارن )
قهر میکنه
بچه بازی میکنه
تا یکی بهم میگه کار انجام بدین و ... من قبول کنم من و اون نفر رو بیچاره میکنه (البته این حس برای من نیست کلی و روی اکثر بچه های تیم اجراییش هست چه دختر چه پسر)
ولی خیلی تواناییهاش بالاس و همه کس روش حساب میکنن
خیلی تهدید میکنه که اگر فلان کار رو بکنی دیگه نگات نمیکنم و محل نمیدم و ...
من با این ادم و خودم چکار کنم چجوری ادمی میبینین ازدواج کردن با این مدل ادما چجوریه
چطوری فراموشش کنم اگر بده و اگر خوبه چجوری بهش برسم
در ضمن 10 ماه کوچکتره از من



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.