سوالات با برچسب کشمش


04

سوال


04

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
پربازدید ترین های این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
سلام، احتمالا منظور شما از "دبه کشمش"، قرار دادن نمک روی کشمش برای حفظ طعم آن است. این روش برای جلوگیری از پوسیدگی کشمش استفاده می‌شود. اما اگر نمک داخل دبه کشمش ریخته شده و می‌خواهید آن را از روی کشمش دور کنید، بهتر است از روش‌های زیر استفاده کنید:

1. کشمش را به دبه دیگری منتقل کنید: برای انتقال کشمش به دبه دیگر، می‌توانید از یک مغرفه یا لیوان استفاده کنید تا نمک همراه آن جابجا شود.

2. صاف کردن کشمش: اگر مقدار کمی نمک روی کشمش ریخته شده است، می‌توانید با استفاده از یک مغرفه کوچک یا فیلتری نازک، کشمش را صاف کرده و نمک را از بین ببرید.

3. آبکشی: اگر مقدار زیادی نمک روی کشمش ریخته شده است، می‌توانید کشمش را درون یک سیبان آب بریزید تا نمک حل شود و سپس آن را از روی کشمش دور کنید.

4. مکش کشمش: اگر برای مصرف نیاز به کشمش بدون نمک دارید، می‌توانید با استفاده از یک مکش، کشمش را از روی نمک مکش کنید.

با انجام این روش‌ها، می‌توانید نمک را از روی کشمش دور کنید.‌

سوال و جواب ها با برچسب کشمش





چند سوال تصادفی

سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس  بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت  خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو  پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو
بسمه تعالی
سلام.برای یک سیستم داوری قرآن در مورد زیر گیر کرده ام:
متن صفحه ای از قرآن جلوی داور در سایت حال نمایش است ،آزمون دهنده وقتی شروع به خواندن قرآن از حفظ می کند داور باید قسمت هایی از ایات را که اشتباه می کند علامت بزند که عموما یک کلمه است(یعنی یک کلمه را که اشتباه می خواند علامت میزند) .
هر کلمه را که علامت میزند علاوه بر این که 1 نمره از داوطلب کم می شود باید کلمه ای که اشتباه خوانده به همراه شماره ایه ای که این کلمه در ان است وارد دیتا بیس بشود.
سوال من این است که از کدام زبان(php یا javascript یا ajax) و چه کدی از ان استفاده کرد؟اگر یک سر نخ هم بفرمایید متشکرم.
وارد کردن اطلاعات به دیتا بیس و همچنین کم کردن نمره برایم مشکلی ندارد فقط مشکل این است که چگونه با کلیک داور بر روی یک کلمه ، ان کلمه برای ارسال به دیتا بیس انتخاب شود که البته باید شماره ایه ای را هم که کلمه در ان قرار دارد هم اضافه گردد.
برای تفهیم بیشتر یک عکس می گذارم.

البته نظر خودم این است که اطلاعاتی که وارد می کند موقعی که مثلا در صفحه 80 است با جاوا اسکریپت در همان صفحه ذخیره شود و هنگام انتقال به صفحه بعد ، اطلاعات هر صفحه(منظور همان ارسال غلط ها با شماره آیه) ذخیره (ارسال به دیتا بیس)شود.اما باز هر جور می دانید.
در ضمن می توان همه ایات قران را هم سطر به سطر در دیتا بیس سطر به سطر داشته باشیم.اگر لازم است
ببخشید اگر توضیحات بد بود.هر سوالی هست بفرمایید.
بسیار متشکر از پاسخگوییتان
email:



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.