سوال و جواب ها با برچسب design pattern




روی یه پروژه ی شخصی دارم کارم میکنم تحت معماری سه لایه، اما فعلا تو همون لایه ی DAL لنگ موندم
میخوام تا یه جاهایی از کاره همین لایه هم به صورتی باشه که تو پروژه های دیگه هم بشه ازش استفاده کنم.
کلاسایی که تا اینجا تعریف کردم به صورت زیر بوده:

1- یه کلاس به اسم ConnectionManager که به صورت sealed تعریف شده با سازنده ی private و متدهایی static برای خوندن کانکشن استرینگ از کانفیگ و ایجاد کانکشن و همینطور دوتا متد برای open و close کردن کانکشن

2- یه کلاس به اسم DbUtility که به صورت abstract تعریف شده که یه سری متدهای پایه ای مثل ایجاد کانکشن( با استفاده از متدهای کلاس بالا)، ایجاد یک SqlCommand و اختصاص اون کانکشن به SqlCommand و متدایی دیگه مثه انواع Execute کردن ها و ...

این تا اینجای کار بود....
=====>حالا چندتا ابهام دارم!

من میخوام الان یه کلاس بنویسم واسه انجام کارایی مثله Select و Insert و Update و Delete و البته به هردو روش متصل و غیر متصل!
حالا چندتا سوال دارم:
1- بیام این متدهارو توی کلاس Dbutility به صورت Abstract تعریف کنم و بعد دو کلاس جدا تعریف کنم و این متدها رو یه بار به صورت متصل و یه بار غیر متصل توش پیاده کنم؟
2- بیام این متدهارو توی یه Interface قرار بدم و بعد بیام این دوتا کلاس متصل و غیر متصل رو بنویسم؟
3- اصلا 2 تا کلاس جداشون کنم درسته یا غلط؟
ووووو

4- میدونم که روش اصولی اینکار استفاده از Design Pattern هاست، اما در حد آشنایی مطالعه کردم دربارشون! و دقیق نمیدونم از کدوم الگو باید استفاده کنم واسه انجام این کارا! و چجوری پیاده سازیش کنم
میخواستم اگه امکان داره دوستانی که تجربه ی عملی کار با معماری سه لایه و استفاده از الگوهای طراحی رو دارن راهنماییم کنن، تو اینترنتم زیاد گشتم اما یه چیزه کامل و کاربردی دستگیرم نشده، همه اشون مثالای ناقص و جسته گریخته هستن
این چیزیه که واقعا همه ی مبتدیای مثل من واسه پیشرفت یادگیری بش نیاز داریم
پیشاپیش ممنونم از کمکتون.

پ ن : من قبلا php کار میکردم، و جدیدن اومدم سمت .net یه چند ماهی میشه . مشکلی هم با سی شارپ ندارم و الانم 2 هفته اس mvc رو شروع کردم
خیلی مشتاقم و علاقه دارم اصولی برنامه نویسی کنم و پروژه هام رو حرفه ای کار کنم (نه مثله قدیما...)

روی یه پروژه ی شخصی دارم کارم میکنم تحت معماری سه لایه، اما فعلا تو همون لایه ی DAL لنگ موندم
میخوام تا یه جاهایی از کاره همین لایه هم به صورتی باشه که تو پروژه های دیگه هم بشه ازش استفاده کنم.
کلاسایی که تا اینجا تعریف کردم به صورت زیر بوده:

1- یه کلاس به اسم ConnectionManager که به صورت sealed تعریف شده با سازنده ی private و متدهایی static برای خوندن کانکشن استرینگ از کانفیگ و ایجاد کانکشن و همینطور دوتا متد برای open و close کردن کانکشن

2- یه کلاس به اسم DbUtility که به صورت abstract تعریف شده که یه سری متدهای پایه ای مثل ایجاد کانکشن( با استفاده از متدهای کلاس بالا)، ایجاد یک SqlCommand و اختصاص اون کانکشن به SqlCommand و متدایی دیگه مثه انواع Execute کردن ها و ...

این تا اینجای کار بود....
=====>حالا چندتا ابهام دارم!

من میخوام الان یه کلاس بنویسم واسه انجام کارایی مثله Select و Insert و Update و Delete و البته به هردو روش متصل و غیر متصل!
حالا چندتا سوال دارم:
1- بیام این متدهارو توی کلاس Dbutility به صورت Abstract تعریف کنم و بعد دو کلاس جدا تعریف کنم و این متدها رو یه بار به صورت متصل و یه بار غیر متصل توش پیاده کنم؟
2- بیام این متدهارو توی یه Interface قرار بدم و بعد بیام این دوتا کلاس متصل و غیر متصل رو بنویسم؟
3- اصلا 2 تا کلاس جداشون کنم درسته یا غلط؟
ووووو

4- میدونم که روش اصولی اینکار استفاده از Design Pattern هاست، اما در حد آشنایی مطالعه کردم دربارشون! و دقیق نمیدونم از کدوم الگو باید استفاده کنم واسه انجام این کارا! و چجوری پیاده سازیش کنم
میخواستم اگه امکان داره دوستانی که تجربه ی عملی کار با معماری سه لایه و استفاده از الگوهای طراحی رو دارن راهنماییم کنن، تو اینترنتم زیاد گشتم اما یه چیزه کامل و کاربردی دستگیرم نشده، همه اشون مثالای ناقص و جسته گریخته هستن
این چیزیه که واقعا همه ی مبتدیای مثل من واسه پیشرفت یادگیری بش نیاز داریم
پیشاپیش ممنونم از کمکتون.

پ ن : من قبلا php کار میکردم، و جدیدن اومدم سمت .net یه چند ماهی میشه . مشکلی هم با سی شارپ ندارم و الانم 2 هفته اس mvc رو شروع کردم
خیلی مشتاقم و علاقه دارم اصولی برنامه نویسی کنم و پروژه هام رو حرفه ای کار کنم (نه مثله قدیما...)
روی یه پروژه ی شخصی دارم کارم میکنم تحت معماری سه لایه، اما فعلا تو همون لایه ی DAL لنگ موندم
میخوام تا یه جاهایی از کاره همین لایه هم به صورتی باشه که تو پروژه های دیگه هم بشه ازش استفاده کنم.
کلاسایی که تا اینجا تعریف کردم به صورت زیر بوده:

1- یه کلاس به اسم ConnectionManager که به صورت sealed تعریف شده با سازنده ی private و متدهایی static برای خوندن کانکشن استرینگ از کانفیگ و ایجاد کانکشن و همینطور دوتا متد برای open و close کردن کانکشن

2- یه کلاس به اسم DbUtility که به صورت abstract تعریف شده که یه سری متدهای پایه ای مثل ایجاد کانکشن( با استفاده از متدهای کلاس بالا)، ایجاد یک SqlCommand و اختصاص اون کانکشن به SqlCommand و متدایی دیگه مثه انواع Execute کردن ها و ...

این تا اینجای کار بود....
=====>حالا چندتا ابهام دارم!

من میخوام الان یه کلاس بنویسم واسه انجام کارایی مثله Select و Insert و Update و Delete و البته به هردو روش متصل و غیر متصل!
حالا چندتا سوال دارم:
1- بیام این متدهارو توی کلاس Dbutility به صورت Abstract تعریف کنم و بعد دو کلاس جدا تعریف کنم و این متدها رو یه بار به صورت متصل و یه بار غیر متصل توش پیاده کنم؟
2- بیام این متدهارو توی یه Interface قرار بدم و بعد بیام این دوتا کلاس متصل و غیر متصل رو بنویسم؟
3- اصلا 2 تا کلاس جداشون کنم درسته یا غلط؟
ووووو

4- میدونم که روش اصولی اینکار استفاده از Design Pattern هاست، اما در حد آشنایی مطالعه کردم دربارشون! و دقیق نمیدونم از کدوم الگو باید استفاده کنم واسه انجام این کارا! و چجوری پیاده سازیش کنم
میخواستم اگه امکان داره دوستانی که تجربه ی عملی کار با معماری سه لایه و استفاده از الگوهای طراحی رو دارن راهنماییم کنن، تو اینترنتم زیاد گشتم اما یه چیزه کامل و کاربردی دستگیرم نشده، همه اشون مثالای ناقص و جسته گریخته هستن
این چیزیه که واقعا همه ی مبتدیای مثل من واسه پیشرفت یادگیری بش نیاز داریم
پیشاپیش ممنونم از کمکتون.

پ ن : من قبلا php کار میکردم، و جدیدن اومدم سمت .net یه چند ماهی میشه . مشکلی هم با سی شارپ ندارم و الانم 2 هفته اس mvc رو شروع کردم
خیلی مشتاقم و علاقه دارم اصولی برنامه نویسی کنم و پروژه هام رو حرفه ای کار کنم (نه مثله قدیما...)
روی یه پروژه ی شخصی دارم کارم میکنم تحت معماری سه لایه، اما فعلا تو همون لایه ی DAL لنگ موندم
میخوام تا یه جاهایی از کاره همین لایه هم به صورتی باشه که تو پروژه های دیگه هم بشه ازش استفاده کنم.
کلاسایی که تا اینجا تعریف کردم به صورت زیر بوده:

1- یه کلاس به اسم ConnectionManager که به صورت sealed تعریف شده با سازنده ی private و متدهایی static برای خوندن کانکشن استرینگ از کانفیگ و ایجاد کانکشن و همینطور دوتا متد برای open و close کردن کانکشن

2- یه کلاس به اسم DbUtility که به صورت abstract تعریف شده که یه سری متدهای پایه ای مثل ایجاد کانکشن( با استفاده از متدهای کلاس بالا)، ایجاد یک SqlCommand و اختصاص اون کانکشن به SqlCommand و متدایی دیگه مثه انواع Execute کردن ها و ...

این تا اینجای کار بود....
=====>حالا چندتا ابهام دارم!

من میخوام الان یه کلاس بنویسم واسه انجام کارایی مثله Select و Insert و Update و Delete و البته به هردو روش متصل و غیر متصل!
حالا چندتا سوال دارم:
1- بیام این متدهارو توی کلاس Dbutility به صورت Abstract تعریف کنم و بعد دو کلاس جدا تعریف کنم و این متدها رو یه بار به صورت متصل و یه بار غیر متصل توش پیاده کنم؟
2- بیام این متدهارو توی یه Interface قرار بدم و بعد بیام این دوتا کلاس متصل و غیر متصل رو بنویسم؟
3- اصلا 2 تا کلاس جداشون کنم درسته یا غلط؟
ووووو

4- میدونم که روش اصولی اینکار استفاده از Design Pattern هاست، اما در حد آشنایی مطالعه کردم دربارشون! و دقیق نمیدونم از کدوم الگو باید استفاده کنم واسه انجام این کارا! و چجوری پیاده سازیش کنم
میخواستم اگه امکان داره دوستانی که تجربه ی عملی کار با معماری سه لایه و استفاده از الگوهای طراحی رو دارن راهنماییم کنن، تو اینترنتم زیاد گشتم اما یه چیزه کامل و کاربردی دستگیرم نشده، همه اشون مثالای ناقص و جسته گریخته هستن
این چیزیه که واقعا همه ی مبتدیای مثل من واسه پیشرفت یادگیری بش نیاز داریم
پیشاپیش ممنونم از کمکتون.

پ ن : من قبلا php کار میکردم، و جدیدن اومدم سمت .net یه چند ماهی میشه . مشکلی هم با سی شارپ ندارم و الانم 2 هفته اس mvc رو شروع کردم
خیلی مشتاقم و علاقه دارم اصولی برنامه نویسی کنم و پروژه هام رو حرفه ای کار کنم (نه مثله قدیما...)


چند سوال تصادفی

با سلام و عرض خسته نباشید
من کامران 21 ساله و دانشجو رشته دندانپزشکی هستم
3 سال است که یک فکر ذهن منو مشغول کرده و عذابم میده
من چند ویژگی نامطلوب دارم که والدین من هم ان ها رو دارند و به نوعی در خون من تزریق شده
اون ویژگی ها شامل: عدم عزت نفس ...عدم اعتماد به نفس...ترس...مقایسه خود با دیگران و حسادت...بدبینی شدید...خود کم بینی...تنفر از خود و والدین...مردم پرستی
خانواده مادری من هم این صفات رو دارند و پدرم بخاطر داشتن این ویژگی ها قرص مصرف میکند
بنده کیلومترها از خانواده دورم و از این بابت خوشحالم چون والدینم دین خودشان رو بیشتر از من دوست دارند
من به شدت تنهام و رفیق و والدین و همسر و دوست دختر و خدا وهم کلاسی و... ندارم و روابط اجتماعی من واقعا افتضاحه
برنامه من برای آینده دوری از خانواده و زندگی در تنهایی است و هرگز ازدواج نخواهم کرد و این رو همه میدانند
و فکری که من را عذاب میدهد تنهایی در آینده است
چند ماهی است که افسرده شده ام و قرص فلوکستین مصرف میکنم
و فقط منتظر مرگ والدینم هستم تا بتوانم خودکشی کنم چون از هیچ چیز لذت نمیبرم
خواهش میکنم من رو درک کنید و راهی عاقلانه و قابل اجرا پیش روی من بگذارید
باتشکر



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.