سوالات با برچسب خواستم


58

سوال


49

جواب

پربازدید ترین های این برچسب
آخرین جواب ها با این برچسب
<p>
با توجه به متن ابلاغیه‌ای که در اختیار من قرار دادی، به نظر می‌رسد که شما برای دفاع از اتهام رانندگی بدون گواهینامه با موتورسیکلت باید در دادگاه حاضر شوید. در این ابلاغیه به شما هشدار داده شده است که باید ظرف مهلت مشخص‌شده (که معمولاً در ابلاغیه ذکر می‌شود) اقدام کنید، در غیر این صورت دادگاه بدون حضور شما و بر اساس مقررات تصمیم‌گیری خواهد کرد. این بدان معناست که اگر شما در دادگاه حاضر نشوید، دادگاه می‌تواند به غیابی رای دهد و ممکن است جریمه یا مجازاتی را برای شما در نظر بگیرد.
</p>

<p>
همچنین در ابلاغیه ذکر شده است که طبق ماده 190 قانون آیین دادرسی کیفری (ق . آ . د . ک)، شما می‌توانید یک نفر وکیل دادگستری را به عنوان نمایندهٔ قانونی خود به همراه داشته باشید تا در دفاع از شما در دادگاه اقدام نماید. داشتن وکیل می‌تواند شانس شما برای اثبات بی‌گناهی یا کاهش مجازات احتمالی را افزایش دهد.
</p>

<p>
لغت "عدم حضور جلب" به این معناست که اگر شما در دادگاه حاضر نشوید، دادگاه می‌تواند دستور جلب شما را صادر کند تا شما را به زور به دادگاه بیاورند. بنابراین، توصیه می‌شود که به این ابلاغیه توجه جدی داشته باشید و در تاریخ تعیین‌شده در دادگاه حاضر شوید یا هرچه سریع‌تر با یک وکیل دادگستری تماس بگیرید تا در این زمینه به شما مشاوره دهد و شما را همراهی کند.
</p>

<br>
<br>
امیدوارم توضیحاتم به شما کمک کرده باشد و بتوانید به نحو احسن از حقوق خود دفاع نمایید. <br>
بهتر است هر چه سریع‌تر اقدامات لازم را انجام دهید و در صورت نیاز از مشورت حقوقی وکیل بهره‌مند شوید.
<br>
با آرزوی موفقیت، جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب.
سلام دوست عزیز،

خوشحالم که تونستی وزن کم کنی و به سلامتی خودت توجه داشته باشی. در مورد جراحی‌های زیبایی بعد از کاهش وزن، بله، خیلی از افرادی که وزن زیادی کم کرده‌اند این جراحی‌ها را انجام می‌دهند تا پوست اضافه‌ای که شل و افتاده شده را بردارند و به اندام‌های خود شکلی بهتر بدهند.

این جراحی‌ها شامل آبدومینوپلاستی (تامی تاک) برای شکم و براکیوپلاستی برای بازوها می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر و تصمیم‌گیری درست، بهتر است که با یک جراح پلاستیک متخصص مشورت کنی و از او در مورد فرآیند جراحی، دوران نقاهت، عوارض احتمالی و نتایج مورد انتظار سوال کنی.

بله، بسیاری از کسانی که این جراحی‌ها را انجام داده‌اند از نتایج راضی هستند و احساس بهبود در زیبایی و اعتماد به نفس خود می‌کنند. اما همانطور که در هر جراحی دیگری، خطر عوارض وجود دارد. برخی از عوارض رایج عبارتند از کبودی، تورم، درد و خطر عفونت. همینطور زمان نقاهت می‌تواند کمی طولانی باشد و ممکن است برای مدتی نتوانید فعالیت‌های سنگین انجام دهید.

مهم است که قبل از تصمیم‌گیری اطلاعات کاملی داشته باشی و از یک متخصص مشاوره بگیری. همچنین، گواهی‌ها و نظرات سایر بیمارانی که تجربه مشابهی داشته‌اند را جویا شو و در نظر داشته باش که انتخاب جراح با تجربه و معتبر می‌تواند تأثیر بسزایی در کاهش خطر عوارض و بهبود نتایج داشته باشد.

<br>

امیدوارم که پاسخم مفید بوده باشه.

<br> جویا <br>

سوال و جواب ها با برچسب خواستم


تگ "خواستم" به سوالات و موضوعاتی اشاره دارد که کاربران در آنها از خواستگاری، ازدواج، روابط عاطفی و مسائل مرتبط با این موضوعات سؤال می‌کنند. این تگ اهمیت زیادی در جامعه و فرهنگ ایران دارد و می‌تواند مسائلی از جنبه‌های مختلف اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی را دربرگیرد. بحث‌ها و پرسش‌هایی که زیر این تگ مطرح می‌شوند، می‌توانند به انتقال دیدگاه‌ها و تجارب مختلف افراد برای دیگر کاربران کمک کنند و به بحث و گفتگوهای پویا در این زمینه منجر شوند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره خواستم سوال بپرس!



چند سوال تصادفی

سلام.
بنده دختر خانمی هستم 27 ساله. قبلا یک بار نامزدی کرده ام ( عقد موقت ) به مدت 6 ماه. اما به خاطر مشکلات زیاد بهم خورد. دخالت خانواده ها، کم سن و سال بودن پسر، رفتارهای بی ادبانه و فحش هایی که میداد، شناخت کم من نسبت به مردها، مشکلات فرهنگی، و اینکه ایشون و خانواده شون پول دختر واسشون خیلی مهم بود و عروس هاشون رو به خاطر پول انتخاب می کردند. حدود 10 ماه پیش ما صیغه را باطل کردیم.
اما حالا برای من یک خواستگار آمده است. ایشان از من حدود 10 سال بزرگتر هستند.قبلا هم عقد کردند اما بهم خورده. خودشان می گویند علاقه ای به ان دختر خانم نداشتند و انتخاب خودشان نبوده و به خاطر خانواده شان عقد کردند. ایشان شنبه آمدند به خواستگاری من و بسیار هم شور و انرژی داشتند و علاقه داشتند که ما بعد از جلسه ی اول که آشنایی بود و صحبت هم همان شب کردیم دوباره ادامه دهیم. شماره من را هم فردا صبح آن روز از مادرم گرفتند و ما چند روزی باهم صحبت کردیم. پریشب هم با همدیگر ملاقات داشتیم. و بعد از اینکه صحبت کردیم و من را می خواستند برسانند به منزل ما امدند و مادر و بعد پدرم با ایشون سر صحبت را باز کردند. مثلا در مورد شناخت همدیگر، و چقدر به نتیجه رسیده ایم و البته مهریه و .... ایشان یکدفعه گفتند ما هنوز همدیگر را درست نمیشناسیم و هنوز برای این مسایل زود است. و پس از آن دیگر تمایلی به صحبت و پیام نداشتند. حتی چند باری من خودم مجبور شدم به ایشان پیام دهم و ببینم که آیا دیگر تمایلی به ادامه دارند یا نه. و ایشان فقط گفتند چند روزی بهشان فرصت دهم تا بعدا صحبت کنیم. به نظرم دیگر تمایلی به ادامه ندارند. اما نمیدانم چرا وقتی من می گویم ما با هم متفاوت هستیم و بهتر است دیگر رابطه تمام شود می گویند فعلا فرصت دهم به ایشان. نمیدانم اگر من را می خواهند پس چرا اینقدر سرد هستند. حتی دیگر زنگ هم نمیزنند. و اگر من را نمی خواهند پس چرا نمی گذارند دیگر تمامش کنیم. احساس میکنم با خودشان خیلی درگیر هستند. خصوصیات ایشان را اگر بخواهم به طور دقیق بگویم : ایشان یک پایشان در کربلاست. و یک پای دیگرشان در سواحل کشورهای برون مرزی که زنان و مردان با لباس زیر فقط هستند. در ایران مشروب نمی خورند. اما در خارج مشروب می خورند. نمی دانند از زندگی چه می خواهند و نمی دانند اصلا کجا باید زندگی کنند. من محجبه هستم. ایشان از حجاب و چادر من خوششان می آید. به من در صحبت هایشان گفته بودند بعدا حجابت را خودت انتخاب کن که چطور باشد. اما پریشب جلوی پدرو مادرم گفتند خارج که میرویم دوست دارم زنم روسری نپوشد. بعد فردای ان روز که به ایشان پیام دادم و گفتم من نمی توانم در خارج روسری نپوشم. گفتند من هم نگفتم که شما حجاب نداشته باش. انتخاب با خودت هست. در صورتی که جلوی خانواده ام گفت دوست دارم زنم روسری نپوشد. حتی اسم یکی از دوستانش هم آورد که زنش در خارج حجابش را برنداشته و انها جدا شده اند. از طرفی پای پیاده از نجف تا کربلا را میرود و به قول خودش آنقدر به خودش فشار می اورد و پشت سرهم راه می رود تا سریع تر برسد که کف پاهایش تاول میزند. اما وقتی به خارج سفر میکند توی کاباره ها میرود و نگاه رقص زنان نیمه برهنه میکند. تکلیفش با خودش روشن نیست. خانواده شان کاملا مذهبی اما دوستانشان روبط آزادی دارند. تا سال 91 نمازش تماما پابرجا بوده است. و مدتی نامرتب می خوانده. دوباره زمستان پارسال سروقت و مرتب می خوانده. دوباره امسال نمیخواند. حس میکنم با خودش درگیر است. وقتی امروز گفتم دنیای من و شما با هم متفاوت هست. چیزی نگفت. وقتی دیدم جواب پیامم را نداد گفتم پس حالا که جواب نمی دهید دیگر بهتر است تمام کنیم. اما ایشون گفتند ما قرار شد بهم فرصت بدهیم چرا به خاطر یک پیام جواب ندادن همه چیز را خراب کنیم. نمیدانم واقعا من را می خواهد یا نه. دوست جنس مخالف زیاد داشته. به خانم ها دست میدهد. اما من یک دختر محجبه هستم و پایبند اصول و اعتقاداتی هستم. اصلا دوست ندارم شوهرم را محدود کنم بعدا و به او بگویم این کار را بکن یا نه. اما حس میکنم بعداها این رفتارهای ایشان را هم نمی توانم بپذیرم. نمیدانم چرا الان حاضر به گفتگو نیستند و نمی آیند سریع تر تکلیف خودمان را روشن کنیم. راحت صحبت کنیم و بدانیم که آیا وافعا می توانیم با هم کناربیاییم بعداها. به نظر شما چکار کنم. صبر کنم یا نه. می ترسم که اگر صبر کنم ، به ایشان وابسته تر شوم و بعدا نتوانم ایشان را فراموش کنم. حس میکنم خودشان هنوز تکلیف آینده و چگونگی زندگی خودشان را نمیدانند. برای امام حسین مشکی می پوشند. خرج سفر خانواده های نیازمندی که نمی توانند بروند مشهد را داده اند. اما در مقابل، چنین جاهای نامناسبی هم قدم می گذارند. البته حس میکنم صحبت های من راجب به مسائل مذهبی و خدا و شیاطین و پیامبران روی ایشان کمی تاثیر گذاشته و برای همین می خواهند خودشان را پیدا کنند. هر چند که راست و حسینی نمی گویند چه در دلشان و ذهنشان می گذرد. و به چه دلیل زمان می خواهند. حتی تماس نمی گیرند تا بیشتر صحبت کنیم راجب به خصوصیاتمان. از دیگران شنیده ام که گویا پسر سخت گیری هستند در ازدواج. و جاهای مختلف زیادی رفتند خواستگاری اما پسند نکرده اند. نمیدانم چکار کنم و واقعا گیج شده ام. لطفا شما بگویید چه کنم. ممنونم



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.