سوالات با برچسب شم


1005

سوال


1360

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
من دختری 20ساله ام و تا حالا عاشق هیچ پسری نشده بودم تا اینکه دوماه پیش با یک پسر اشنا شدم این پسره اوایل دوستی مرتب بهم زنگ میزد و بعد یک مدت باهام اصلا تماس نمیگرفت منم که دیدم اون زنگ نمیزنه من بهش زنگ زدم و دوسه بار که تماس گرفتم دیدم هیچ عکس العملی نشون نمیده دیگه منم باهاش تماس نگرفتم تا اینکه بعد 11روز بهم پی ام داد و گفت که میخوام ببینمت منم باهاش روز شنبه قرار گذاشتم،تا شنبه همش پی ام میداد و زنگ میزد ولی از وقتی که برگشتیم نه زنگ زده نه پی ام داده.موقعی که پیششم رفتارش باهام خیلی عاشقانس ولی یبار که داشتیم پشت تلفن باهم حرف میزدیم بهم گفت که من یبار عاشق یک دختر شدم دیگه از اون روز به بعد تصمیم گرفتم که کسیو دوست نداشته باشم و عاشقش نشم رابطه ما دوست پسر دوست دختره و من دوست دارم ولی دیگه دوست داشتن عشقی نیست.منم عاشقش شدم یعنی شب و روز فکرم پیششه نمیدونم باید چیکار کنم خودمم نمیدونم چرا یهو اینطوری شد میشه کمکم کنین باید چیکار کنم؟نمیخوام عشقم یکطرفه باشه!🙏
پربازدید ترین های این برچسب
سلام من ی دختر 17ساله هستم . ی سال پیش توی اینستاگرام با ی پسر26ساله اشنا شدم .رابطع ما خیلی عجیب ب وجود اومد اولش من نمیخواستم باهاش وارد رابطه شم اما اون در کمال زرنگی منو سمت خودش کشوند و منو عاشق خودش کرد .راستش اون اهل اهوازه و من اهل تهران‌. هیچوقت همدیگرو ندیدیم فقط چندین بار چت تصویری داشتیم اما دائما با هم چت میکنیم . توی این ی سال همیشه با هم بودیم .اون ادعا میکنه ک منو خیلی دوس داره و عاشقم شده و میگ ک میاد خواستگاری من . چهره خیلی زیبایی داره .راستش اون میگ ک فقط با منه درحالی ک حس میکنم خیانت میکنه .بارها شده ک بهش گفتم عزیزم اگ میخواس خیانت کنی چرا با من موندی من ک برات سودی ندارم و حتی نمیتونم نیازای جنسیتو براورده کنم اما اون هرسری گفته من دوست دارم تو مال منی . راستش هیچوقت فکر نکنم اون مال من بشه بخاطر ی سری از شرایط زندگی جفتمون .جز این ک خدا بخواد و معجزه بشه .رفتارش چن مدته حس میکنم سرد شده ترو خدا کمکم کنید بگید من چیکار کنم .من ی ساله درگیرشم ب حدی ک اگ ی روز بهش زنگ نزنم یا باهاش حرف نزنم دیوونه میشم . اون همش ادعا میکنع ک عاشق منع و منو دوس داره اما بعضی از رفتاراش حرفشو ثابت میکنه بعضی از کاراشم بهم میفهمونه ک چن درصدو دروع میگ . خواهش میکنم بگید من چیکار کنم اون واقعا منو دوس داره ؟من بهش میرسم؟؟
آخرین جواب ها با این برچسب

سوال و جواب ها با برچسب شم


تگ "شم" به معنای شورومندی و شورشی بودن اطلاعات یا افتراق نظرهایی است که در متن یا گفتار ارایه شده است. این تگ بر روی این پلتفرم نشان‌دهنده اختلاف نظرها، نقد و بحث در مورد یک موضوع می‌باشد. با استفاده از این تگ، کاربران می‌توانند مواردی که باعث اختلاف نظر دو یا چند نفر شده است را ارائه دهند و با یکدیگر در مورد آن بحث کنند. این تگ می‌تواند به غنی‌سازی بحث‌ها و تبادل نظرهای سازنده بین کاربران منجر شود و به منظور دستیابی به نتیجه و روشن شدن نکات مختلف استفاده می‌شود.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره شم سوال بپرس!



سلام من ی دختر 17ساله هستم . ی سال پیش توی اینستاگرام با ی پسر26ساله اشنا شدم .رابطع ما خیلی عجیب ب وجود اومد اولش من نمیخواستم باهاش وارد رابطه شم اما اون در کمال زرنگی منو سمت خودش کشوند و منو عاشق خودش کرد .راستش اون اهل اهوازه و من اهل تهران‌. هیچوقت همدیگرو ندیدیم فقط چندین بار چت تصویری داشتیم اما دائما با هم چت میکنیم . توی این ی سال همیشه با هم بودیم .اون ادعا میکنه ک منو خیلی دوس داره و عاشقم شده و میگ ک میاد خواستگاری من . چهره خیلی زیبایی داره .راستش اون میگ ک فقط با منه درحالی ک حس میکنم خیانت میکنه .بارها شده ک بهش گفتم عزیزم اگ میخواس خیانت کنی چرا با من موندی من ک برات سودی ندارم و حتی نمیتونم نیازای جنسیتو براورده کنم اما اون هرسری گفته من دوست دارم تو مال منی . راستش هیچوقت فکر نکنم اون مال من بشه بخاطر ی سری از شرایط زندگی جفتمون .جز این ک خدا بخواد و معجزه بشه .رفتارش چن مدته حس میکنم سرد شده ترو خدا کمکم کنید بگید من چیکار کنم .من ی ساله درگیرشم ب حدی ک اگ ی روز بهش زنگ نزنم یا باهاش حرف نزنم دیوونه میشم . اون همش ادعا میکنع ک عاشق منع و منو دوس داره اما بعضی از رفتاراش حرفشو ثابت میکنه بعضی از کاراشم بهم میفهمونه ک چن درصدو دروع میگ . خواهش میکنم بگید من چیکار کنم اون واقعا منو دوس داره ؟من بهش میرسم؟؟
سلام من ی دختر 17ساله هستم . ی سال پیش توی اینستاگرام با ی پسر26ساله اشنا شدم .رابطع ما خیلی عجیب ب وجود اومد اولش من نمیخواستم باهاش وارد رابطه شم اما اون در کمال زرنگی منو سمت خودش کشوند و منو عاشق خودش کرد .راستش اون اهل اهوازه و من اهل تهران‌. هیچوقت همدیگرو ندیدیم فقط چندین بار چت تصویری داشتیم اما دائما با هم چت میکنیم . توی این ی سال همیشه با هم بودیم .اون ادعا میکنه ک منو خیلی دوس داره و عاشقم شده و میگ ک میاد خواستگاری من . چهره خیلی زیبایی داره .راستش اون میگ ک فقط با منه درحالی ک حس میکنم خیانت میکنه .بارها شده ک بهش گفتم عزیزم اگ میخواس خیانت کنی چرا با من موندی من ک برات سودی ندارم و حتی نمیتونم نیازای جنسیتو براورده کنم اما اون هرسری گفته من دوست دارم تو مال منی . راستش هیچوقت فکر نکنم اون مال من بشه بخاطر ی سری از شرایط زندگی جفتمون .جز این ک خدا بخواد و معجزه بشه .رفتارش چن مدته حس میکنم سرد شده ترو خدا کمکم کنید بگید من چیکار کنم .من ی ساله درگیرشم ب حدی ک اگ ی روز بهش زنگ نزنم یا باهاش حرف نزنم دیوونه میشم . اون همش ادعا میکنع ک عاشق منع و منو دوس داره اما بعضی از رفتاراش حرفشو ثابت میکنه بعضی از کاراشم بهم میفهمونه ک چن درصدو دروع میگ . خواهش میکنم بگید من چیکار کنم اون واقعا منو دوس داره ؟من بهش میرسم؟؟


چند سوال تصادفی

سلام دوستان امیدوارم حال همگی خوب باشه.
عرض کنم خدمت شما که من از همون اول ابتدایی که شروع به درس خوندن کردم همیشه شاگرد اول بودم. تا اول دبیرستان همه چی خوب بود تا اینکه لحظه انتخاب رشته فرا رسید و منم مثل بقیه دوستان درگیر انتخاب رشته شدم تا اینکه از دایی ام که معلم بود مشورت خواستم و ایشون هم گفتند که برو هنرستان و رشته برق بخون ما هم بدون در نظر گرفتن علاقه،استعداد گفتیم خوب لابد دایی یه چیزی میدونه که میگه برو رشته برق وقتی ازش پرسیدم گفتش که برق رشته ای که پول توش زیاده اگر از هنرستان بری درسشو بخونی هم برات راحتتر هم پیش دانشگاهی نداره یکسال سریع وارد دانشگاه میشی ولی اگر از طریق رشته ریاضی بری رشته برق هم پیش دانشگاهی داری هم باید با افراد زیادی رقابت کنی تا رشته برق قبول شی،خلاصه فرداش رفتیم مدرسه تا پرونده مو بگیرم برم ثبت نام که مدیرمدرسه پرونده رو نداد و می گفت باید همینجا ریاضی بخونی(چون معدلم 19.82بود) تا اینکه پدرم قمه به دست رفت مدرسه و پرونده را گرفت و درحالی که اشک تو چشماش جمع شده بود گفت بگیر پسرم اینم پرونده ات برو و پله های ترقی رو طی کن...رفتم هنرستان ثبت نام کردم و مشغول تحصیل شدم تا اینکه کنکورفرا رسید شرکت کردم کاردانی یه جای خوب قبول شدم بعد دوسال، کنکور دادم کارشناسی بازم یه جای خوب قبول شدم دوسال کارشناسی هم با معدل الف به خوبی خوشی تموم شد تا اینکه بین دوراهی سربازی یا ارشد گیرکردم با اینکه به خودم ایمان داشتم ارشد رتبه خوب میارم ولی تصمیم گرفتم برم خدمت سربازی الان هم که دارم اینجا پست میذارم هنوز منتظرم تا برم خدمت،مشکل من بعد سربازی است چون بعد از سربازی یا باید برم دنبال کار چون خانواده ازم انتظار کار دارند که با توجه به اینکه شهرستانی هستم و از گزینه بند پ هم برخوردار نیستم احتمال اینکه کار پیدا کنم خیلی کمه یا اینکه باید ارشد بخونم از برخی از دوستان که ارشد میخونن پرسیدم میگفتند که ارشد فقط مقاله و کنفرانس دادنه و بیشتر جنبه تئوری داره با توجه به اینکه زبانم مخصوصا زبان تخصصیم در حد لالیگا خوبه وبیشتر کتاب های رشته خودمو زبان اصلی می خوندم و حتی چند ماهی تو کار ترجمه مقاله بودم و با چند موسسه همکاری داشتم چون علاقه به ترجمه نداشتم ولش کردم و حتی چند باری هم تصمیم گرفتم کتاب ترجمه کنم یکم که تحقیق کردم فهمیدم که باید هفت خان رستم طی کنم تا کتابم چاپ بشه با این اوصاف مطمئن ام که تو کار مقاله دادن موفق خواهم بود...اما دیگه نمیخوام رشته برق رو ادامه بدم میخوام تو رشته کامپیوتر ادامه تحصیل بدم چرا؟؟ چون دیوانه برنامه نویسی هستم عاشق برنامه نویسی هستم عاشق لپ تاپم هستم عاشق اندروید،ویندوز،سیستم عامل هستم وخیلی دوس دارم رشته کامپیوتر تحصیل کنم البته اینم بگم که من از رشته برق متنفر نیستم ولی زیادم بهش علاقه مند نیستم که ادامه بدم تا اونجا که من فهمیدم چون من کارشناسی ناپیوسته هستم نمیتونم توی ارشد کامپیوتر بخونم و ممنوع است ولی میتونم تغییر گرایش بدم...الانم از شما میخوام منو راهنمایی کنید که چیکار کنم ؟
آیا امکانش هست که من کنکور ریاضی شرکت کنم و رشته کامپیوتر بخونم؟ یا باید کنکور فنی و حرفه ای بدم تا مثل رشته خودم کاردانی و کارشناسی کامپیوتر بخونم؟یا اصلا رشته خودمو ادامه بدم و درکنارش برنامه نویسی را به صورت حرفه ای دنبال کنم؟ اصلا نمیدونم،به نظرشما چیکار کنم؟
پ.ن:
رشته من برق قدرت است.
زبان html و css و javascript را بلدم که مطمئنم اگر وقت بذارم سایر زبان ها رو هم یاد میگیرم چون استعداد خاصی توی یادگیری برنامه نویسی دارم
شرمنده که طولانی شد...
سلام.بیشتر از پنج ساله دنباله یه فیلمی میگردم ولی اسمشو نمیدونم انصافا اگه اسمشو میدونید بگید.یه تیکه های درهم و اشفته ای از فیلم یادمه.یه دختربچه ای بود مادرش مریض بود و دختره فک کنم یه ناپدری داشت.دختره نمیدونم از کجا با یه غولی اشنا میشه غوله بهش یه تیکه گچ میده که اگر با گچه یه دریچه روی زمین میکشیده میتونسته دریچه رو باز کنه و توی یه مکانی خارج از این دنیا بره.غوله بهش میگه برو از فلان جا توی اون مکان فلان دارو رو برای مادرت پیدا کن اما هرجور خوراکی که دیدی اصلا نخور.دختره میره یه جا یه میزی بوده روش پر از خوراکی بوده اول میز هم یه موجود مرده بوده که چشماش توی بشقاب جلوش بودن.دختره دارو رو برمیداره اما یه انگور از روی میز میخوره.یدفه اون موجوده زنده میشه چشماشو از رو بشقاب برمیداره میچسبونه کف دستش و میدوه سمت دختره اما دختره فرار میکنه و برمیگرده به دنیای خودش و اتاق خودش.وقتی غوله میفهمه که دختره چیزی خورده خیلی باهاش جروبحث میکنه.خلاصه دختره اون دارو رو میذاره زیر تخت مادرش و واسه اینکه زنده بمونه روزی یه قطره خون به داروهه میده.مادرش داشته کم کم خوب میشده که ناپدریه میفهمه و اون دارو رو که شبیه یه گیاه بوده میندازه تو شومینه و اتیشش میزنه بعدم فک کنم مادره حالش بد میشه و میمیره.داستانش تا جایی که یادمه خیلی قشنگ بود و منم الان دربه در دنبال فیلمشم لطفا اگه اسمشو میدونید بهم بگید.اینم شمارم توی واتساپ تلگرامم هستم ممنون میشم اگه کمکم کنید



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.